Comments

گرایشهای جنبشی و شورشی مردم می توانند جلوی جنگ را بگیرند / اکبر دهقانی ناژوانی — 7 دیدگاه

  1. چرا دولتهای غربی از اعدام وطن پرست ایرانی انقدر پریشان شده اند. چرا کاردار اسرائیل را احضار نمیکنند که تا بحال بیش از 20 هزار کودک را کشته است؟ معلومه که این جاوید ایران بازی ها هوادار غربی هم دارد.

  2. اینکه لیبرال و محافظه کار و مارکسیست بلشویک و مارکسیست سوسیال دموکرات و انواع مذهبیون و غیره همه در پارلمان جمع می شوند که اسمش هست دموکراسی، قابل تعجب نیست؟ مضحک نیست؟ بقای استثمار و سلطه نیست؟ بازی با افکار توده ها و زنان و کارگران نیست؟ سرگردان کردن و گمره کردن نیست؟ حقیقت قابل فهم است، اینهمه ایدئولوژی و ‌شامورتی بازی و قاطی کردن فاشیست با “انقلابی” و حق رای دادن و انتخاب شدن جانیان سیاسی، بانکداران،‌سرمایه داران بزرگ، ارتشی های سابق، امنیتی های سابق. تازه پشت صحنه هم دارد، گانگسترهای بزرگ و دست نخورده و حضور دایم مواد مخدر و قاجاق و فاحشه خانه و کلاه برداری و دزدی و اختلاس در غرب و شرق و جنوب و شمال. به آمار اقتصاد زیر زمینی کشورها مراجعه کنید که بالای ۱۵ درصد مجموعه درآمد هر کشوری است.
    حال، بیشتر از یک سال است که اهالی غزه را قتل عام میکنند و به لبنان هم حمله کرده اند.کشورهای مثلا دموکراتیک به دولت اسرائیل اسلحه صادر میکند و هیچ کشوری جز محور مقامت کاری موثر انجام نمیدهد و محور مقاومت هم خودش استثمارگر و عملش به دلیل قدرت رقیب است.
    این حقایق و فاکتها علائم چه واقعیتی است؟
    این واقعیت که ساختار جوامع امروزی مثل همیشه اساسا فاشیستی است و دموکراسی بازی و حقوق بشر و غیره همه ریاکاری است. ریاکاری آخوندی یک طرف ‌ریاکاری سکولار در طرف دیگر، ارکسترسنفونی گمراه کردن و فریب دادن و بخور و بی خیال کردن و حقایق جامعه را پنهان کردن.
    آیا مارکس نقش سلطه بانکها در جنگها و سرمایه داری غرب را توضیح داده است؟
    چرا اکثر نمایندگان دموکراسی آمریکا می ایستند و بمدت سه دقیقه برای سخنرانی فاشیستی ناتانیاهو دست می زنند؟
    چرا انقلاب زن زندگی آزادی یک ذره ضد بردگی مزدی و امپریالیسم و هیراشی نبود؟
    عقل و احساس حکم میکند که انقلاب واقعی انقلاب آنارشیستی کمونیستی است، بقیه گمراه و رقابت برای دست یابی به دولت و قدرت.

  3. حمع بندی تاریخی از جنگ داخلی در اسپانیا، در سالهای حواشی ۱۹۳۶، نشان میدهد که چطور انواع نگرشهای اجتماعی اروپائی فاشیستی بودند جز آنارشیسم. بعلاوه، نشان میدهد که همکاری با مارکسیستها فایده ندارد و کمک به ارتجاع است. مارکسیسم باید حتما نخبه گرایی، آتوریته گرائی و تمایلات دولت سازی خود را نقد کند و کنار بگذارد تا قابل وحدت باشد.
    بنظر می آید که یک وبلاگ برای ارائه کامل این مطالب لازم است.

  4. چرا آنارشیسم-کمونیسم تنها نگرش آزادیخواهانه است؟
    به علت وجود دو عنصر ساده بهم پیوسته که در هیچ دیدگاه دیگری وجود ندارد.
    یک عنصر، آزادی از آتوریته است که موجب میشود افراد بطور مستقل پرورش پیدا کنند و سوء استفاده نشوند.
    عنصر دیگر، آزادی از اسارت جسمی است که باعث میشود فعالیت فیزیکی و جسمی تولیدی در خدمت هر فرد یا جمع افراد باشد نه ارباب.
    اگر نقطه نظرات غیر آنارشیستی-کمونیستی را مطالعه کنیم می بینیم که همه آنها فاقد یک یا هر دوی این دو عناصر هستند:
    وطن پرستی – برایش محدوده ارضی مهم است و نه با آتوریته مشکل دارد و نه به بردگی جسمی. برای همین است که برایش استالین و مصدق و کوروش یکی است.
    لیبرالیسم – همه آتوریته چی هست و هم هوادار اسارت جسمی یعنی استثمار.
    محافظه کار – مثل لیبرال ، اما اعتقاد ندارد که همه اربابان در دولت شرکت کنند.
    مارکسیسم – به اسارت جسمی (استثمار) اعتقاد ندارد اما آنرا از طریق آتوریته نگه میدارد.
    فاشیسم – فاشیسم اصل آتوریته است. برای همین همه نگرشهای غیر آنارشیستی-کمونیستی در کنه خود فاشیستی هستند.
    در حقیقت، در بعد کلان سیاست، یعنی وقتی که دولت وجود دارد، ما فقط دو نگرش داریم، فاشیسم و آنارشیسم کمونیستی.
    اساسا، فاشیسم بر چهره اش نقاب میگذارد و خود را بصورتهای گوناگون برای فریب عرضه میکند.
    حتما خصوصیات اصلی فاشیسم را مطالعه کنید تا ببینید که اصل لیبرالیسم، محافظه کاری، وطن دوستی و حتی مارکسیسم است.
    مارکسیسم سعی دارد در وسط قرار بگیرد اما با توجیه ضرورت آتوریته، کماکان در فاشیسم سیر میکند. مارکسیسم، هم از لحاظ نظری فاقد توانائی دفاع از آتوریته است و هم از لحاظ عملی نشان داده است که فاشیستی است.
    مارکسیسم شورایی که بعد از تجریه سوسیال دموکراسی و بلشویکی پیدایش یافت، سعی میکند با فاشیسم این دو فاصله بکیرد. این کوشش میتواند موفق باشد بشرطی که حزب گرایی مارکس را نقد کند. با نقد حزب گرایی و نقد آتوریته گرایی، مارکسیسم شورایی میشود آنارشیسم کمونیستی.

  5. پس،
    فقط مقاله شباهنگ راد هست که بورژوا سکولار ضد آمپریالیستی نیست، بقیه همه هست. یکی از آنها، از فولادی، که اصلا ضد امپریالیستی هم نیست و فقط بورژوا لیبرالی است.
    با در نظر گرفتن ترافیک پائین روشنگری
    آیااین سایت ارزش کامنت دارد؟
    یا اینکه بهتر است راهی دیگر رفت؟
    پیشنهاد من به سایت روشنگری این است که این سایت به فوروم بحث تغییر کند.
    خوانندگان چه فکر میکنند؟

  6. جناب ناژوانی،
    *
    نوشته اید:
    “اگر سرمایه داری به موقع اصلاح نشود کم کم راکد و به بن بست رسیده و مثل کمونیسم نهایتا به ایدئولوژی راکد، منزوی و شبیه مذهب افراطی تبدیل و از بین می رود. ”
    *
    شما میگوئید که باید از تاریخ درس گرفت اما مقاله تان نشان میدهد که خودتان اصلا درسی نگرفته اید و افکارتان هنوز در ما قبل قرن نوزدهم سیر میکند، حتی بدتر، میتوان گفت افکار شما ماقبل اکتشافات ارسطوی عهد عتیق است چون ارسطور به روابط طبقاتی جامعه پی برده بود ولی شما با استفاده از کلمه “مردم” نشان میدهید نه.
    *
    شما از بدی سرمایه داری میگوئید اما نمیداند سرمایه داری روابط طبقاتی است. اگر میدانستید سرمایه داری یعنی چه، یعنی اگر از درسهای قرن نوزدهم اروپا چیزی یاد گرفته بودید، متوجه بودید که جامعه سرمایه داری (مردم) به استثمارگر و استعمارگر تقسیم شده اند و رژیم در حقیقت هوادار استثمارگری سرمایه داری است.
    *
    در ایران، در محل کار، مستقل از اینکه کارفرما اسلامی باشد یا ضد اسلامی، رژیم میخواهد استثمارگر حاکم باشد. رژیم فقط میخواهد استثمارگر سکولار دولت نداشته باشد ولی اجازه دارد که استثمار کند.
    *
    دغدغه شما این است که چرا ایران عزیز تون در دست سرمایه داران اسلامی است نه در دست سرمایه داران غیر اسلامی.
    *
    خیر جناب ناژوانی، کمونیسم یعنی اینکه استثمار نیروی کار وجود نداشته باشد. اینکه بگوئیم سرمایه داری استثمارگری است ، این ایدئولوژی بازی نیست، این یک حقیقت عینی است مثل وجود خورشید در آسمان. حالا که شما خیلی فهمیده هستید برای ما زنان و کارگران توضیح بدهید که چرا سرمایه داری استثمارگری نیست و چرا کمونیسم که یعنی از بین بردن استثمار سرمایه داری ، بد است.
    *
    معلوم نیست بد و خوب شما چیست. هی میگوئید “خوب” اما استثمار سرمایه داری را رد نمیکنید و بدتر کمونیسم را نهی میکنید.
    *
    نه، کمونیسم خوب است چون جامعه ای است که در آن استثمار وجود ندارد، اول کمونیسم را یاد بگیرید بعد میرویم سر اینکه کمونیسم در حقیقت آنارشیسم هم هست.
    *
    فرض کنید اینجا همان خانه و همسایگی است. شما میتوانید کامنت من را نقد کنید. منتظر نقدتان هستم، یا اینکه فقط اهالی داخل ایران باید همدیگر را “اصلاح” کنند. این به عقل جور در نمی اید.

  7. قربان شکل نویسنده که چشم برآنکه در دنیای واقعی جلوی جنگ را گرفت و همواره با منافق بازی سد راه پیروزی خیزش ها وجنبش براندازی زن زندگی آزادی گردید بسته و با این نوشته سالهای نوری بدور ازواقعیت ذهنش را خانه تکانی میکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>