دو سه کلمه ی شتابزده و شاید ضروری با بچه های در صحنه
محمد علی اصفهانی
.
(یادداشت روز ـ ۲۳ دی ۱۳۹۸)
کسانی که وقایع خیزش دانشجویی تیر ماه هفتاد و هشت را به دقت پیگیری کرده اند، می دانند که سرکوب نهایی آن، وقتی میسر شد که عناصر نفوذی ج.ا به صورت سازماندهی شده، دست به شکستن شیشه و پنجره ها و آتش زدن و این قبیل کار ها زدند.
سناریوی موفق ج.ا البته بعد ها ـ وقتی که دیگر دیر شده بود ـ با انتشار نوار های صوتی سرکوبگران لو رفت.
هر کاری، زمانی دارد و مکانی و موقعیتی.
آنچه در زمان و مکان و موقعیت معینی کارآیی مبارزاتی دارد، در زمان و مکان و موقعیتی دیگر، می تواند یک خودزنی ارزان باشد.
به همان اندازه که نصیحت های گاندی گرایان گاندی ناشناس، و خشونت ستیزان تسلیم شده به خشونت عریان ج.ا، سخیف است و بی ارزش است، تقدس دادن به ایده ی «قهر انقلابی»، و تابویی از آن ساختن نیز بی ارزش و سخیف است.
در هر موقعیتی و زمان و مکانی که ـ به هر دلیل ـ تظاهرات و آکسیون های مردمی، بدون توسل به قهر انقلابی، کارآیی مناسب، و امکان گسترش و فراگیر شدن هرچه بیشتر داشته باشند، باید همانچه اصطلاحاً «مبارزه ی مسالمت آمیز» نامیده می شود، راهنمای عمل باشد.
در دو روز گذشته، و تا این لحظه که این سطور نوشته می شوند (ده و نیم بامداد دوشنبه ۲۳ دی) این نوع مبارزه، کارآیی خود را نشان داده است و رو به فراگیری دم افزون دارد.
برای اجتناب از فرو افتادن خیزش به دامی شبیه دام تیر ماه هفتاد و هشت، بچه های انقلاب، باید با هر نوع اقدامی که می تواند بهانه یی برای سرکوب عنان گسیخته تر به دست ج.ا بدهد مرزبندی کنند.
این، به آن معنا نیست که نبرد آخرین نیز بدون قهر انقلابی خواهد بود.
این، به معنای آماده شدن برای نبرد آخرین است.
و این، به معنای هرچه نزدیک تر کردن آن نبرد، و هرچه کم هزینه تر کردن مبارزه است.
راهنمایانِ ره نشناسِ فرومانده در گل و لای خویش ساخته، که جان دیگران برایشان پول خرد، و خون دیگران برایشان آب انار است، و گریزان و از ترس جان ناچیز خود در هفت سوراخ موش پنهان شده، مبارزه ی کم هزینه را مسخره می کنند، و از مردم و از حاضران در وسط معرکه و میدان نبرد، پرداخت هزینه می طلبند، دیری است که بود و نبودشان ـ چه در وجه ایجابی و چه در وجه سلبی ـ یکی شده است، و خوشبختانه کسی رهنمود هاشان را و هیچ چیزشان را به جد نمی گیرد.
اما، بغض فروخفته و خشم بر حق مردمان، در صورتی که بر منطق و محاسبات منطقی ـ که شرط اول یک مبارزه ی موفق است ـ غلبه کند، می تواند منجر به فرصت سوزی های جبران ناپذیر شود.
شاید، در آینده یی بسیار نزدیک تر از حتی حد تصور و گمان و گمانه زنی، رویارویی مسلحانه ی خلق و ضد خلق در تمامی جبهه ها و در سراسر میهن ـ نبرد مسلحانه ی توده یی ـ تنها پاسخ مناسب به ج.ا باشد و کار را یکسره کند.
اما در این ساعت معینِ این روز معین، هنوز به آن نقطه نرسیده ایم.
و اگر هم به آن نقطه رسیده بودیم، آتش زدن اینجا و آنجا و شیشه و در و پنجره شکستن، در دستور کار نمی بود، و حرف آخر را سلاح ها می زدند.
اگر امروز، یک نفر را دیدید که دست به چنان کار هایی می زند، از او فاصله بگیرید و راه خود را ادامه دهید.
بدون درگیری و اصطکاک.
و بدون تشویق و همراهی.
او می تواند یک بسیجی یا سپاهی یا اطلاعاتی باشد، و یا کسی که بدون تشخیص موقعیت، ناخواسته دارد در زمین دشمن بازی می کند.
محمد علی اصفهانی
۲۳ دی ۱۳۹۸
•••
در تکمیل این یادداشت سردستی و شتابزده ی داخل پرانتز، خواندن چند مقاله ی پیشین زیر را توصیه می کنم:
← مسأله ی روز، باید همچنان خیزش آبان و پی آمد های آن باشد، نه قاسم سلیمانی ـ ۱۵ دی ۱۳۹۸
www.ghoghnoos.org/aak/200104.html
← چه کسی گفته است که مبارزه باید همیشه مسالمت آمیز باشد؟ ـ ۲۹ آبان ۱۳۹۸
www.ghoghnoos.org/aak/191120.html
← و حالا بعد از جان بولتون ـ ۲۵ شهریور ۱۳۹۸
www.ghoghnoos.org/aak/190916.html
← ده قدم تا آخرین نبرد ـ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸
Comments
دو سه کلمه ی شتابزده و شاید ضروری با بچه های در صحنه<br>محمد علی اصفهانی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>