عملکرد محور مقاومت و نتایج بی سابقه در انتخابات ایالات متحده آمریکا! / هادی میتروی
اگر به قوانین دیالکتیک (۱) باور داشته و مسایل یکسال گذشته در خاورمیانه را دنبال کرده باشیم تردیدی نخواهیم داشت که پیروزی آسان و بی سابقه راست افراطی در آمریکا و تحکیم آن در اسراییل، با عملکرد محور مقاومت و روابط آشکار و پنهان این محور با حزب دموکرات آمریکا در سال های گذشته بی ارتباط نیست.
ایجاد ناامنی و طرح خواست نابودی کشور اسراییل با تحمیل هزینه های سنگین بر دوش مردم، عملا به گسترش نارضایتی در میان مردم منطقه و جهان دامن زده است.
در بند ۱۲ حداقل های منشور تشکل های مدنی ایران (۲) که در بهمن ماه ۱۴۰۱ حدود پنج ماه پس از آغاز خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی و ماه ها قبل از اوجگیری بی سابقه جنگ در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و کلان کشتار غیرنظامیان خاورمیانه منتشر شده است، می خوانیم:
۱۲- «عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی».
عدم پایبندی محور مقاومت به بند ۱۲ منشور فوق و دیگر اصول اولیه مورد توافق همه کشورهای جهان از یک سو و زیر پا گذاشتن همه معیارهای اخلاقی و انسانی و در نظر نگرفتن منافع عاجل ساکنان ایران و مردم منطقه از سوی دیگر و بتبع آن تخصیص کلان هزینه های جنگ از دسترنج مردم ایران، دست داشتن سپاه پاسداران در انواع قاچاق نرم و سخت؛ در همکاری با مافیای ثروت و قدرت در دیگر کشورهای جهان؛ دست نیروهای مسلح پاسدار حاکمیت مذهبی ایران را برای انواع ماجراجویی ها در منطقه حساس خاورمیانه باز گذاشته است.
تاریخ ۴۶ ساله جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که این حاکمیت مذهبی ماهیتی آزادی ستیز، ضد زن و دگراندیش کش دارد!
تاریخ ۴۶ ساله جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که این حاکمیت مذهبی، بغایت توسعه طلب است و نه تنها در رویای حاکمیت تمام عیار بر ساکنان ایران و مردم مسلمان منطقه است، بلکه سودای ظهور «ولی عصر» و حاکمیت اسلام شیعی بر جهان را در سر اندک پیروان خود می پروراند!
تاریخ ۴۶ ساله جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که این حاکمیت برای بقای خود نه تنها دست به هر نوع خشونتی دست می زند بلکه، برای بقای خود به هر نوع آدم کشی؛ چه سنگسار، چه اعدام خیابانی، چه کشتار معترضان با گلوله های جنگی، چه کور کردن چشمان چون گوهر درخشان جوانان ایران؛ دست می آلاید!
تاریخ ۴۶ ساله جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که این حاکمیت چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران هیچ زبانی بجز قدرت نمی شناسد و برای عقب نشینی های موقت از سیاست ها و عملکرد بغایت ارتجاعی خود، منطقی بجز منطق زور نمی شناسد!
عملکرد ۴۶ ساله جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که حاکمیتی که به جان مردم خود رحم نمی کند، برای جان مردم دیگر کشورهای جهان پشیزی ارزش قایل نیست و برای پیشبرد گسترش مطامع خود در سراسر جهان، حاضر است میلیون ها انسان را بنام مبارزه با «استکبار جهانی» مسلح کند و به مسلخ فرستد!
از این رو هرگونه حمایتی از هر جناح چنین حاکمیتی، نه تنها ریختن خاک بر چشم مردم جهان، بلکه تیز کردن این دشنه آخته بر گلوی ساکنان ایران و ملل منطقه است!
آنهایی که ادعا می کنند امپریالیسم را شناخته اند و با آن مبارزه می کنند چگونه است که اهریمن جمهوری اسلامی در بیخ گوش خود را نشناخته باشند، در مقابلش سکوت کنند و یا با آن متحد شوند؟
آیا این همه گیجی و گنگی در شناسایی دشمنان ساکنان ایران و مردم منطقه اتفاقی ست؟
آیا این همه گیجی و گنگی در شناسایی دشمنان مردم و عدم اتخاذ راه درست مبارزه با این دشمنان انسانیت، از نادانی ست؟
آیا این همه گیجی و گنگی در اتحاد با نور، دفاع از حقیقت و منافع اکثریت عظیم تولیدکنندگان ایران و جهان و سکوت و مماشات در قبال دولت های ظالم بزرگ و کوچک، از احساسات پاک و قلب ریوف این گمراهان است؟
پاسخ نویسنده به این همه گیجی و گنگی بنام «روشنفکری» و تبلیغ آن بکمک «نت ورک» سیستم سرمایهداری جهانی شرق و غرب و کوشش در حقنه کردن آن به اذهان ساکنان معصوم ایران و ملل مظلوم منطقه، نه عدم آگاهی، بلکه منافع طبقاتی این خوش نشینان روشنفکر نما در ادامه جنگ و پیروزی متحدان خود است و در صورت تحقق صلح، اشاعه آزادی و استقرار برابری، یک به یک این حقوق ویژه را از دست خواهند داد!
باری از دست دادن حقوق ویژه «روشنفکری» و سقوط به آغوش فراخ اکثریت عظیم تولیدکنندگان برای این خوش نشینان «طبقات میانی» بسا دردناک و وحشت انگیز است!
آری صاحبان حقوق ویژه اجتماعی، با غریزه طبقاتی خود، بخوبی احساس می کنند که روزی که جنگ و تبعیض نباشد، روزی که انسان ها همچون اعضای خانواده بزرگ، دوش بدوش بر روی زمین بزیند، خوش نشینی در خانواده بزرگ جهانی به پایان خواهد رسید و با از دست دادن حقوق ویژه، دیگر قادر به ارتزاق از بخشی از دسترنج دیگر انسان ها نخواهند بود!
شبه روشنفکران بخوبی می فهمند که برای ادامه زندگی خوش نشین انگلی خود در دانشگاهها, کتابخانه ها و کافه رستوران های این سر و آن سر عالم، بایستی جنگ ادامه پیدا کند. بایستی صنعت اسلحه سازی پر رونق تر شود تا دولت ها در عین جنگ و رقابتی دایمی که باهم دارند، در دفاعی تمام عیار از تقدس سود و سرمایه و حق ارث، همدست از بقای نظام ظلم و ستم و بهره کشی انسان از انسان، پاسداری کنند!
آری این خوش نشینان دهکده کوچک جهانی بخوبی می دانند که در صورت پایان جنگ و بقدرت رسیدن تمام و کمال اکثریت عظیم تولیدکنندگان در هر کشور، برای ارتزاق خود و خانواده خود، ناچارند همچون دیگران مشغول به کار شوند!
هشیار باشیم در هر جنگ و دعوای بین قدرت های کلان، بهر دلیل که باشد، در هر زمان که باشد، در هر نقطه ای از جهان که باشد، قربانیان اصلی آن کودکان و نسل جوان هستند!
کودکانی که حتی اگر از آتش جنگ در امان بمانند و معلول و کشته نشوند، آثار جنگ تا آخرین لحظه زندگی بر روانشان حک می شود. کودکانی که این خاطرات تلخ سیاه چنان بر روانشان نقش می بندد که هرگز طعم شیرین و مطبوع آزادی و زندگی آزاد را احساس نخواهند کرد!
باشد تا برای توقف فوری همه جنگها، هر طرف نیروهای درگیر جنگ را آنطور که شایسته و بایسته است، در حد توان خود محکوم کنیم و خواهان آتش بس فوری، مذاکره برای برای حل و فصل اختلافات و دفاع از صلح پایدار، خلع سلاح هستهای و دیگر سلاح های کشتار جمعی و حق حاکمیت مستقیم و تمام عیار مردم هر منطقه بر سرنوشت خود شویم!
هادی میتروی
آبانماه ۱۴۰۳ در تبعید
hadi.mitravi@yahoo.com (۱)
منظور نویسنده از دیالکتیک، فهم قانونمندی حرکت در جهان است. قرن ها قبل از هگل در همین منطقه خاورمیانه گفته می شود:
بحر وحدانست، جفت و ذوج زیست!
گوهر و ماهیتش، غیر موج نیست!
با گذشت زمان و پیشرفت علم و بویژه فیزیک کوانتوم و تکامل سیستم ارتباطی و جهانی شدن نظام سرمایهداری، هر محققی می داند که این دو جمله به حقیقت موجی بودن حرکت دیالکتیکی جهان نزدیک هستند و تطورات جهان از ازل تا ابد، نه بطور مجرد و مجزا بلکه در ارتباطی تنگاتنگ و با اثرگذاری متقابل صورت پذیرفته اند، می پذیرند و خواهند پذیرفت!
بطور مثال پیروزی کم سابقه فیلها در آمریکا بی ارتباط با سیاستهای گذشته خران اشغالگر کاخ «سپید» نمی تواند باشد!
اگر قانون پیوند و تکامل مادی؛ نه تنها در دهکده کوچک جهانی بلکه در کاینات؛ را فهمیده باشیم انکار نخواهیم کرد که سیاستهای چه داخلی و چه خارجی حزب حاکم؛ بویژه حمایت از جنگ در اروپا و خاورمیانه؛ یکی از عوامل شکست مفتضحانه و بی سابقه حزب خران آمریکا بوده است!
Comments
عملکرد محور مقاومت و نتایج بی سابقه در انتخابات ایالات متحده آمریکا! / هادی میتروی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>