Comments

ژورس، فانوسی برای رهروان چپ زمان ما<br>برگردان باقر جهانباني  — 5 دیدگاه

  1. انقلاب دموکراتیک و ملی را فراموش کنید.
    هر کوششی یا توسط اربابان سرمایه دار جهانی از بین می رود و یا به ابزاری برای آنها تبدیل می شود.
    این گفته مارکس را که انقلاب از بورژوازی خودی شروع می شود را باید کنار گذاشت.
    هیچ انقلابی در سطح ملی دوام نخواهد آورد. جمهوری اسلامی چوسکی که ذره ای انقلابی نیست و اساسا ضد انقلاب بوده را زیر بار تحریم و کودتا و تهدید گوشه گیر کرده اند و در زندان شان اسیر است، حال چه برسد به دولت “انقلابی” ضد سرمایه!!
    انقلاب علیه اقتدارگرایی و اشکال عینی اش مثل مردسالاری و بردگی مزدی، امری عملا جهانی است. اسلام و دموکراسی و سکولاریسم را باید فراموش کرد. اینها صرفا برای مهندسی فکری و کنترل ذهن میلیاردها توده ساخته شده اند. انقلاب روند تغییر فرهنگی عامدانه و تشکیلاتی در محل کار و زندگی علیه مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و سیستم استبدادی سلسله مراتبی کار گروهی در جامعه است. انقلاب نمیتواند سیاسی باشد، انقلاب فقط فرهنگی است، آنهم علیه فرهنگ اقتدارگرایی. سیاست بخشی جدا ناپذیر از ابزار اصلی اقتدار و فرهنگ آن است.

  2. مبارزه زنان و مردان برده مزدی ایرانی در محلهای شغلی علیه سیاستهای ضد زن جمهوری اسلامی و برای رفاه بیشتر خوب و مفید بوده است و باید ادامه پیدا کند. ولی این مبارزات را باید به مبارزه علیه مردسالاری، علیه بردگی مزدی، علیه امپریالیسم و علیه سیستم استبداد سلسله مراتبی ارتقا داد.
    مبارزه برای سرنگونی زود رس است،
    زیر ساختهای فرهنگی کمونیستی-آنارشیستی سرنگونی هنوز بصورت یک ذهنیت و یا گفتمان شکل نگرفته و روندی طولانی است. سرنگونی طلبی فعلی فعلا پر سر و صدا است اما محتوا و کیفتی آزادیخواهانه ندارد.
    مبارزه برای درست کردن دولت دموکراتیک و سکولار ارتجاعی است چون علیه انواع بردگی نیست بلکه برای کنترل بهتر آن است.
    کار تغییر جامعه ایران باید ریشه و با کیفیت باشد.

  3. سوسیال دموکراتهایی در تا یخ بوده اند که از سوسیال دموکراسی بریدند و یا شدند مثل حزب بلشویک و یا مثل روزا لوگزامبورگ ترور شدند.‌سوسیال دم‌وکراسی اصلا فانوس نیست، زندانی با یک چراغ است.

  4. پاسخ به این سوسیال دموکرات هوادار امپریالیستهای غربی:
    “پلمیک نقادانه ۶
    در خدامراد فولادی دی ۲۰, ۱۴۰۱
    پلمیک نقادانه۶ یاشار سهندی”
    https://www.azadi-b.com/?p=30038
    او می نویسد:
    “فرقه گرایی تفکر و گرایشی غالبن فردی یا فردگرایانه و فردستایانه و کیش ِ شخصیت پرستانه، و از این رو،جامعه ستیزانه و پدرسالار و استبداد منش است. فرقه گرا، اراده را برتر از کرد و کارهای قانون مندانه ی تاریخ و قوانین ِ حاکم بر تکامل ِ اجتماعی به شمار می آورد. چنین فردی اگر وارد ِ یک فرقه و دار ودسته ی سیاسی شود یقینن همان فرقه و دارودسته ای را که به او امکان ِ خود نمایی و اظهار ِوجود داده پیشروترین وانقلابی ترین تشکل ِ سیاسی- اجتماعی قلمداد می کند.”
    این دقیقا خصوصیات مارکس و انگلس هم هست و دقیقا بیان شخصیت خود آقای فولادی. در حقیقت، آقای فولادی، شخصیت خودش را منعکس میکند. او به مارکس و انگلس بصورت پیغمبر زمان نگاه میکند. مارکس و انگلس نمی توانستند آنارشبستها را در انترناسیونال تحمل کنند و آنها را بیرون کردند. جناب فولادی باید بگوید که مارکس و انگلس در کدام تشکیلات بدون انشعاب و جنگ و دعوا بودند؟ هیچ.
    او نوشته “فرقه گرا، اراده را برتر از کرد و کارهای قانون مندانه ی تاریخ و قوانین ِ حاکم بر تکامل ِ اجتماعی به شمار می آورد”
    با این حساب تمام احزاب بورژوائی هم که او سالهای سال هست آنها را بهتر و برتر از بلشویکها میداند فرقه کرا هستند چون آنها هم نه تنها اعتقادی به قانونمندی تاریخ و قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی ندارند بلکه با درست کردن داعش و طالبان و کودتا کردن راه تکامل اقتدارکرایانه را ادامه میدهند.
    این تناقض نشان میدهد که چقدر سوسیال دموکراتهای شیاد فاکتها را برای منافع خود دست چین میکنند و اسمش را میگذارند علم.
    در پایان مقاله می نویسد:
    “خیزش ِ همه باهمی ِ دموکراسی خواهانه ی کنونی ِ شهروندان ِ ایرانی، فعالانه و مصممانه خواهان ِ قطع ِ زنجیره ی تاریخن به هم پیوسته ی استبداد ِ پدرشاهی ِ مرد سالار است، و ضدییت ِ تمام ِ فرقه ها و فرقه سالاران با این خیزش هدفی جز بقا و تداوم ِ این زنجیره در فرم ِ دیگر اما با همان محتوا ندارد. چراکه موجودییت آنان چه بر قدرت و چه در قدرت همچنان که بالاترگفته شد مشروط به وجود و تداوم ِ استبداد است.”
    چند نکته در رد این ادعا،
    خیزش همه با همی در کار نیست.
    اگر خیزشها ادامه پیدا کند و رژیم تضعیف شود و آزادی ها بیشتر، همه با هم های توده ها بصورت احزاب و گروههای طبقاتی ضد هم در می آید. چون خیزشها در اشکال ابتدائی هستند، این توهم بوجود آمده که سمتگیری طبقاتی وجود ندارد و همه چی همه با همی است. در خارج کشور آزادی ایرانی ها بیشتر است، همه با هم شد ضد انقلاب هوادار و خودفروش به امپریالیستهای غربی که آقای فولادی هوادارش است در مقابل ناسیونالیستها و مخالفین سلطنت و هواداران سوسیالیسم و کمونیسم.
    حتی دموکراسی خواهی هم هنوز بصورت خواست دولت جمهوری دموکراتیک پارلمانی بیان نشده. آقای فولادی در عالم هپروت سیر مبکند.
    تمام احزاب بلشویک ایرانی از خیزشها دفاع کردند. آقای فولادی علنن دروغ میگوید. حتی حزب توده هم از خیزشها دفاع کرده است.
    اکثریت احزاب بلشویک غیر از آنها که احتمالا خود آقای فولادی از آن بریده است، مثل حزب توده و قدائیان اکثریت، چه قبل و چه بعد از سی خرداد شصد، سرنگونی طلب بودند. آقای فولادی باز هم دروغ میگوید.
    در واقع خود آقای فولادی سرنگونی طلب نبود و به خاتمی رای داد. عجب شیادی است.
    شعارهای خیزش شعارهائی نیستند که بتوان کفت خواستار نظام سیاسی معینی هستند، شعارها در مجوع بیان انزجار از رژیم ارتجاعی است.
    اگر روزی خیزشها به دموکراسی خواهی امپریالیستی رایج تبدیل شود، توده ها فقط خواستار عوض کردن ارباب خواهند بود مثل سرنگونی شاه و هیچ ترقی حاصل نخواهد شد مگر اینکه فکر کنیم مثلا جامعه اردن و بنکلادش و کره و پاکستان پیشرفت داشته اند. جوامع غربی پیشرفت نداشته اند، حال چه برسد به جوامع دیگر. البته جوامع غربی در صنعت استثمار و اسعمار و آدم کشی و جاسوسی و بمب اندازی پیشرفت داشته اند و آرزوی جمهوری اسلامی ثروتمند شدن مثل سرمایه داران آنهاست که بعید نیست، با اسلام هم میتوان مثل واتیکان و عربستان ثروتمند و حاکم شد.

  5. تاریخ سوسیال دموکراسی تاریخ شکست است نه پیروزی کارگران. مبارزه ضد سرمایه داری با ایده های سوسیال دموکراتها فقط هرز دادن نیروها با نشستن در پارلمان و منتظر بورژواها شدن است. نه از جنگ جهانی اول جلوگیری کردند، نه از جنگ جهانی دوم. نه توانستند جلوی استعمارگری دولتهایشان را بگیرند و نه توانستند جلوی همگانی شدن نئولیبرالیسم پارلمان نشینان خودشان را. وقتی فاشیستها قدرت بیشتر میگیرند، نگران شغل سیاستمداری خودشان می شوند و میشود سوپر دموکرات. انتخابات بعد از انتخابات کارگران اروپای غربی و شرقی هیچ نتیجه ای نگرفته اند. آنها کماکان مشغول برده مزدی بودن، کماکان بی اطلاع از دنیا، میهن پرست، پریشان و به یک لقمه نان راضی هستند. انها، جلوی تلویزیون می نشینند و اخبار و تفسیرهای جعلی گوش میدهند و چیزی نمی گویند. مشغول بازی فوتبال هستند و با صورت حسابها سرو کله میزنند و پرچم کشورشان را بلند میکنند. وضع خرابی دارند. دموکراسی سوسیال دموکراتها آدم درست نکرده، رباط درست کرده.
    باید از سرنوشت سوسیال دموکراسی بی اثر و فریبنده آموخت و سیاست پیشگی را نفی و نقد کرد. کارگران اروپائی باید بطور مستقیم به سرمایه داری و به امپریالیسم کشور خودشان تعرض کنند و انتخابات را تحریم نمایند و حزب بازی را حیله گری و شیادی اعلام کنند. باید تحریمها و صدور اسلحه و حمله به کشورهایدیگر را نقد کنند. باید ناتو را از بین ببرند. باید اتحادیه ها را ترک کنند و شکمان رهبران اتحادیه ها را پر نکنند. باید تشکلات ضد سرمایه داری بوجود بیاورند، تشکلاتی که هدفشان تسخیر محل کار و انهدام نظم سیاسی موجود و اداره شورائی باشد.
    سوسیال دموکراسی شیادی است. پارلمانتاریسم شیادی است. سوسیال دموکراسی شغل سیاسی و سازش و حقوق بگیری از بورژواهاست. گول آنها را نخورید. حرفهای خوب خوب زدن و چیزی را تغییر ندادن و ادامه وضع موجود، انتهابات بعد از انتهابات، دولت بعد از دولت، سوسیال دموکراسی است.
    نوع ایرانی سوسیال دموکراسی میگوید انقلاب ایران بورژوا دموکراتیک است چون سرمایه داری در ایران دموکراتیک نشده است. هدف آنها درست کردن دولت دموکراتیک چند حزبی و پارلمانی است. حال بدون مبارزه با امپریالیسم چگونه میخواهند مزد بکیر ابر سرمایه داران دنیا نسوند، نارروشن است. هم نظرهای همین اشخاص در اروپا و فرانسه، صد سال است که پارلمان و دولت دموکراتیک دارند و کاری جز پارلمان نشینی و حقوق بگیری، یعنی شغل غیر شریف سیاستمداری، ندارند. آنها هوادار کارکران نیستند، آنها میخواهند کارکران را به احزاب خود دعوت کنند تا درآمد داشته باشند. سیاست شغل آنهاست نه وسیله تغییر جامعه. همانطور که راننده و معلم و گارسون و مهندس و پرستار شغل دارند، سوسیال دموکراتها هم شغلشان سیاست بازی است. فقط بقیه کارگران کار مفید میکنند، سیاستمداران سوسیال دموکرات کار غیر مفید و انگلی. سیاستمداران شیاد و انگل سوسیال دموکرات را باید افشا کرد نه اینکه دنبالشان راه افتاد و فرستادشان به پارلمان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>