Comments

مجامع عمومی در اعتصابات فولاد اهواز و هفت تپه… و چگونگی تداوم اعتصابات اتومبیل سازی در فرانسه (2) / احمد بخردطبع — 1 دیدگاه

  1. حزب کمونیست فرانسه که در مقاله از آن نام برده شده و گفته شده که استالینیست و روزیونیست بود و سیاستهای ضد انقلابی داشت، در حقیقت محصول لنینیسم آدم کش و شورا خفه کن بود. نویسنده باید کمی بیشتر به تاریخ اعمال حزب بلشویک توجه میکرد. کمونیسم نیم بند بلشویکی همراه به سوسیال دموکراسی، هر دو مارکسیست، جامعه کمونیستی را محصول سیاستهای دولتی میدانستند برای همین برای آنها بازی های سیاسی و دموکراسی و دولتی مهمتر بودند تا شکلگیری فرهنگ ضد اقتدار در توده های تحت سلطه زن و کارگر. منطق وجودی تشکل کارگری نباید بر اساس ماتریالیسم تاریخی مارکس (اتکا به رشد نیروهای مولده) باشد، باید بر اساس ضدیت با هر نوع سلطه باشد، از جمله بردگی مزدی. اگر بر اساس رشد نیروهای مولده باشد، نتیجه آن سندیکاها و احزابی خواهند بود که در آن رهبران از طریق سلسله مراتب آقایی میکنند و آقایون و یا حتی خانم های انقلابی فرشته نجات کارگران و زحمتکشان هستند.این نگرش به انقلاب ذاتا خراب است چون توده های متکی به خود و تشکلش علیه ارتجاع نمی پروراند!
    در زمینه وضعیت اقتصادی و مبارزه برای گرفتن امتیازات، نمیتوان اهمیت آنرا رد کرد و گفت اینها بدرد نمیخورند و بهتر است یکشبه شورا درست کرد و کنترل محل کار را بدست گرفت (مثل فعالین لغو کار مزدی). درست کردن تشکل کارکری (سندیکا) کار اشتباهی نیست، اشتباه درست کردن این تشکلات با منطق گرفتن امتیاز است نه با منطق از بین بردن انواع اسارت و بردگی در جامعه، از جمله بردگی مزدی. بطور سنتی، مارکسیستها حزب را برای رهایی از اسارت در نظر گرفتند و تشکلات کارکری را برای گرفتن امتیاز و ابزار حزبی برای ورود به دولتها و یا سرنگونی آنها و کسب قدرت دولتی. این کار ورود به سرمایه داری دولتی و تبدیل آن به کمونیسم از بالا ست. ایراد این سیاست این است که توده ها کماکان نه خود بلکه رهبران را عامل آزادی می بینند و از فرهنگ اقتدارگرایی خارج نمی شوند. اسارت فکری اساس اسارت است نه اسارت اقتصادی. بین گربه و سگ، سگ اسیر است اما گربه آزاد.انسان خدمتکار گربه است، سگ خدمتکار انسان.
    پس،
    راه درست سازماندهی علیه ارتجاع (ضد مردسالاری، ضد بردگی مزدی، ضد امپریالیسم و غیره)، سازماندهی علیه فرهنگ اقتدار است، از نتایج کوتاه مدت و موقت آن بصورت گرفتن امتیازات، باید استقبال کرد، اما هدف اصلی گرفتن امتیازات نیست، هدف از بین بردن روابط ارتجاعی جامعه در ذهن و عین است.
    فرهنگها در مناطق گوناگون جهان شکلهای متفاوتی دارند اما همگی اقتدارگرایانه هستند و میتوان در آنها مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و سایر اشکال مریض روابط اجتماعی را مشاهده کرد.انقلاب کوشش در نقد اساس این فرهنگها و تحقق عینی بخشیدن به فرهنگ انقلابی در عمل است. در فرهنگ انقلابی، بر خلاف فرهنگ ارتجاعی حاکم، روش علمی-تجزبی و دیالوگ ش، ابزار اصلی ذهنی و تشکلهای غیر سلسله مراتبی ضد شیوه روابط گروهی فعلی، ابزار عینی ش است.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>