《ما کمونیستیم》
شمی صلواتی
《ما کمونیستیم》
ما بر عکس رضاپهلوی و یارانش
دروغگو و ریاکار نیستیم، بلکه انسانیم!
درطول تاریخ ایران وقتیکه برای آزادی‌های انسانی و بی قید و شرط سياسی صدایمان را بلند کردیم و اتفاقا بلند است.
به ما گفتند و می گویند. “خائن، تجریه طلب! چپول،…”
وقتیکه گفتیم آیت‌الله خمینی نمایند ارتجاع است. مورد تعرض قرار گرفتیم.
تمامیت ارضی همیشه بهانه‌ای بوده برای سرکوب ملت‌ها و ما آزادی‌خواهان، برابری طلبان، کمونیستها، جنایتی که رضاخان و پسرش نه تنها در تهران با سرکوب آزادی‌خواهان چون دکتر تقی ارانی، بلکه در بلوچستان و لرستان، کردستان کردند.
شعار دفاع از تمامیت ارضی دلیلی بود همیشه برای جنايت که به فتوای خمینی با گله های حزب‌الله مردم کردستان را به خاک خون کشیدند.
* وقتی که از جدائی دین از دولت گفتیم در دفاع
از یک زندگی انسانی گفتیم و نوشتیم به بهانه ی جدائی مردم کردستان از ایران لشکرکشی کردند. بمباران کردند به خاک خون کشیدند
امروز هم حزب الله های دیروز با شاءالله های رضاخانی نه تنها در اعتراضات خارج از کشور با قمه و چمان به مخالفین تاج و تخت حمله می کنند می زند و می خواهند تخته کنند، بلکه هذیان گو، شاخ و شانه هایشان زیاد است.
شعار ارتجاعی مرد مهین آبادی می دهند شعار زن زندگی را جعل می کنند بدون شرم شعار جاویدشاه می دهند تجمعات را برهم می زنند، با شرط تمامیت ارضی میخواهند ما را بترسانند، تاریخ و تمدن جعلی و پر رنج جنایتشان را به رخ ما می کشنند.
ما از هر لحاظ آبدیده ایم، و با تکنیک جنایت و ریایشان آشنایم.
*من بعنوان یک انسان آزایخواه و برابرطلب! اعلام می کنم رضاپهلوی را نه تنها شایسته رهبری اعتراضات امروزی در ایران، بلکه او را ضد انقلاب ،تفرقه افکن، دروغگو که با حماقت و خودخواهی آب را به آسیاب جمهوری اسلامی می ریزد. می بینیم.
*باید گفت و نوشت. تمامیت ارضی ایران نه مقدس است ونه ارزش. و نه من، حاضرم رضاپهلوی را بعنوان یک انسان سیاسی و ضد جمهوری اسلامی برسمیت بشناسم.
ارزش و اعتباری هم برای میرزا بنویسهای ناسیونالیست که کارشان در ضدیت با کمونیست‌هاست، با آزایخوان و برابری طلبان است قائل نیستم.
ما مردم زخمی و شکنجه شده شیخ و شاه را نمی خواهیم فرهنگ خودمان را تا حد فرهنگ شاءاللهی و حزب‌اللهی پایین نمی‌آوریم
تا خمینی را در ماه ببینم و برای دفاع از رضاپهلوی آدم بکشیم و یک آقازاده مفت خور و بی خاصیت را بعنوان آقا بالا سر انتخاب کنیم
*ما شعور انسانی مان را آنقدر تنزل نمی دهیم که هم‌سطح کسانی شویم که از جنایت ساواک و – پرویز ثابتی دفاع می کنند.
ما انسانیم. به آزادی‌های بی قید و شرط سیاسی احترام می گذاریم
به جدای کامل دین از دولت احترام می گذاریم
اما برای رهبران دینی و پیام‌آوران جهل و جنایت، پادشاهان، شاه زاده گان ارزش و اعتبار سیاسی قائل نیستم در صف شان نیستم
در برابر ناسیونالیست واپسگرا و فاشیست‌های سلطنت طلب می ایستیم همانطور که تا حالا ایستادیم
۲۶ فوریه ۲۰۲۳”شمی صلواتی”
باز هم در مورد وطن کذائی،
در هیچ دوره ای از تکامل سرمایه داری در اروپا و آمریکا و سایر نقاط، این تکامل جدا و مستقل و بدون گرایش امپریالیستی نبوده است. تمام رشد سرمایه داری با وطن پرستی امپریالیستی توام بوده که هست چپاول و سلطه برای انباشت در جیب و کاهش هزینه زندگی کارگران خودی (که هست افزایش مزد) به حد بالاتر از بقا. حال جناب وطن پرست چه میخواهد؟ وطن بدون سرمایه داری؟ یا وطن با سرمایه داری؟ وطن بدون سرمایه داری وطن نیست چون به مرزی احتیاج نیست. وطن با سرمایه داری یا باید در رقابت بازنده باشد، مثل شاهان ایران و رژیم جمهوری اسلامی و یا برنده. پس، وطن پرستی سرمایه داری باید حتما امپریالیستی (جنایتکارانه) و موفق باشد تا برای اهالی کارگر مفید واقع شود. تازه، بعد از موفقیت، چیزی که عاید اکثر کارگران می شود، درامدی است که یک کم بالای حد بقاست و فقط برای شورش نکردن است. تحقیر و خرد شدن زیر سلسله مراتب و نا امنی شغلی و وجود جنایتکار و دزد و کلاه بردار و پلیس بیمار و جنگ و غیره بکنار. درآمد یک کارگر میانگین اروپائی یا آمریکائی را مقاسیه کنید با سهام داران شرکتهای چند ملیتی و بانکها. این میشود پیشرفت!!!!!
نه خدا، نه سرمایه دار
نه وطن پرست، نه مارکسیست
آه و ناله وطن پرست ، اینکه ایران اشغال شده و وطن بر باد رفته و امپریالیستها فلان میکنند و بهمان و یا فلان هستند و بهمان، در حقیقت خودش قربانی وطن پرستی هست چون استعمارگران همشون برای میهن خودشان استعمار میکنند. برای اینکه میهن پرست ایرانی استعمارگر نباشد، باید ضد سرمایه داری باشد چون اگر سرمایه دار باشد، در رقایتهای بین المللی تمایل دارد که آنقدر سرمایه انباشت کند که رقیب او را از میان بدر نکند و چنین چیزی بدون انحصار و استعمار و سیاستهای امپریالیستی ممکن نیست. اما اگر وطن پرست هوادار آزادی کارگر باشد، یعنی ضد سرمایه داری، مجبور است وطن پرست نباشد چون طبقه کارگر یک کشور بدون وحدت با کارگران کشورهای دیگر نمیتواند خودش را آزاد کند. وقتی هم که سرمایه داری نباشد، دلیلی برای مرز و کشور وجود نخواهد داشت. پس می بینیم که میهن پرستی یا امپریالیستی و استثمارگری است و یا از عقب افتادگی و جهل.
پاسخ به این کامنت:
“سابق شعری بود با بیت اول : / ما فرزندان ایرانیم…”
خودت عقب افتاده هستی نه دیگران. وطن پرستی جهالت کور و فاشیستی است، انترناسیونالیسم تفکر پیشرفته و علمی. تو فکر میکنی فارس بودن خیلی مهم است. اصلا مهم نیست. همه اقوام فکر میکنند که قوم خودشان مهم است برای همین همشون مثل تو عقب افتاده هستند. آنهائی که فکر میکنند خیلی مهم هستند در جهالت خود غرق میشوند تا اینکه قلمرویشان تسخیر می شود و در عمل می فهمن هیچ مهم نبودند و باید اوامر دشمن را اطاعت کنند. بهترین نمونه هیتلر. آنقدر در تکبر جنایتکاترانه اش مثل تو غرق بود و آنقدر از فتوحات اولیه اش مغرور که نفهمید چه شد، همه چیزش را از دست داد و هوادارانش شدند نوکر انگلیس و آمریکا
نه به ضد آنارشیست و نه به ضد کمونیست و نه به شونیسم فارس فاشیست.
تو همان نیکولا شوون هستی:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85
سابق شعری بود با بیت اول : / ما فرزندان ایرانیم/
دلیل عقب افتادگی سیاسی فرهنگی کشورهایی مانند ایران/غیر از جهان سومی و روستایی بودن/وجود ارتجاع دینی/ و دیکتاتوری شاه و شیخ، که تمام نیروهای چپ و لیبرال و دمکرات و روشنفکر و سیاسی را طی صد سال اخیر از بین بردند. 2.دلیل روی کار آمدن آخوندها، وجود فاشیسم پهلوی و داغان کردن کل روشنفکران و علاقمندان به سیاست بود.
3.البته ما از نظر جهانی مانند چند کشور دیگر قربانی جنگ سرد هم بودیم چون رقابت امریکا و شوروی در میذان نبرد ایران هم بود.
4.جمله مهم مانیفست کمونیست ایرانی باید این باشد که : هر کس در بحث آزادی و لیبرالیسم با واژه هایی مانند : تجزیه ایران – جنگ داخلی در ایران- ضدیت با تمامیت ارضی ایران- ایجاد تنفر قومی میان فارس-ایرانی و سایر اتنیک ها- بخواهد شرط برای همکاری و اتحاد بگذارد، باید بایکوت شود چون یک تجزیه طلب بشمار می آید!
5.تجزیه طلب کسی است که در بحث همکاری ، مدام با تهدید ایجاد جنگ داخلی -و تهدید جدایی از ایران ، و ادعای وجود فاشیسم فارس در ایران، – بخواهد سایرین را مجبور به اهداف سپاراتیستی خود کند.!
نه به آنارشیسم ویکیپدیایی !