Comments

فحاشی، توهین و تهدید دختران و زنان ایران توسط مقامات ریز و درشت رژیم اسلامی — 2 دیدگاه

  1. از آنجا که اصل ارتجاع گرایش به اقتدار است، انواع ارتجاع باهم بصورت یک کل ارگانیگ وجود دارند، پس، از بردن یکی، منوط به از بردن دیگری است. به عبارت دیگر، همه کسانیکه خواهان از بین رفتن ارتجاع هستند باید خواهان از بین رفتن ارتجاع در تمام اشکال ش باشند. ضد مردسالاری باید ضد بردگی مزدی و ضد امپریالیسم و ضد استبداد سلسله مراتب باشد، ضد بردگی مزدی باید ضد مردسالاری و ضد امپریالیسم و ضد استبداد سلسله مراتب باشد و الی آخر. اگر این درک نشود، شکست در یک زمینه، شکست را در زمینه های دیگر تضمین میکند.
    شکل کلی مبارزه با ارتجاع دارای یک تشکیلات است نه چند تا، یک تشکیلات که در هر زمینه ضدیت با ارتجاع خود را سازمان داده است. این تشکل درون مرزی و برون مرزی نیست،، ملی و غیر ملی نیست، زنانه و یا مردانه نیست، رهبر و توده ندارد. در مسئله آزادی زن، آنارکوفمنیستی است، در مسئله بردگی مزدی، آنارکوسندیکالیستی، در مبارزه با امپریالیسم، انترناسیونالیستی و در مبارزه با استبداد سلسله مراتب، کلکتیو. این باید درک شود.
    شورش معروف به زن-زندگی – آزادی، علیه هیچ جنبه از ارتجاع نبود و به هیچ نوع تشکل اعتقاد نداشت. صرفا سکولار بود و ماهیت ارتجاعی اش را پنهان میکرد تا توده های ناراضی را برای تغییر فرم سیاسی ارتجاع بسیج کند. شورشی بود برای رفرم، نه انقلاب. مردسالاری و بردگی مزدی و امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب را پذیرفته بود و صرفا خواهان کاهش شدت آنها بود. امکان پیروزی داشت، اما امکان ایجاد تحول را نداشت، چون پیروزی سکولاریسم، پیروزی بر ارتجاع نیست، حتی پله ای هم نیست. انقلاب مخملی بود و با شورشهای ضد ارتجاع احزاب کمونیست مارکسیستی بلوک شرق فرقی نداشت. آن شورشها پیروز شدند اما ذره ای به انقلاب علیه ارتجاع نزدیک نشدند.
    گرایش به رهائی از ارتجاع حتی در شکل رفرمیستی ش مفید و دارای پتانسیل انقلابی شدن است . آنچه که مفید نیست توهم به پتانسیل آن و چشم بستن به حقایق محدودیت آن است. شورش علیه ارتجاع در اشکال ذهنی و عینی اش ادامه خواهد یافت. اینکه کی ان شورشها و اعتصابات به انقلاب و از بین بردن ارتجاع تبدیل شود، وابسته به این است که توده ها ی قربانی ارتجاع ضدیت خود را ارگانیک ببیند یا نه. اگر ارگانیک ببیند، وجود تاریخی ارتجاع در جامعه انسان را از بین برده و انسان را وارد دوره ای جدیدی از تکامل فرهنگی خود میکنند. تغییر و تحولات فرهنگی همیشه محصول ابتکار و اراده و عمل خود ما بوده است نه چیزی در خود. ویژگی تکامل فرهنگی، اگاهانه بودنش است، نتایج ش همیشه از زاویه نگرش ذهنی انسان، مصنوع بشر است.
    آنارشیست-کمونیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>