Comments

شعارهای اعتراضی مردم سراسرایران (بخش نهم)<br>امیرجواهری لنگرودی — 13 دیدگاه

  1. خواست نداشتن حجاب اسلامی اصلا خواسته دموکراتیک نیست چون کشورهای فاشیستی هم، مثل دوران آلمان نازی و موسیلینی، حکومت میتواند فاشیستی باشد اما زنانش بزور چادر بر سر نکنند. فکر کنم هیتلر هم معتقد بود چادر و روسری اسلامی بدرد نمی خرد و نشانه عقب افتادگی است، این هیتلر را دموکرات نکرد.
    .
    دموکراسی خواهی یعنی اعتقاد به درست کردن دولت بردگی مزدی چند حزبی و پارلمانی. نمیتوان ادعا کرد که توده های کارگر ایرانی خواستار این هستند که اربابان سکولارشان دولت دموکراتیک درست کنند مگر اینکه گول خورده باشند همانطور که گول خمینی را خوردند.
    .
    آنارشیست

  2. این سئوال:
    .
    “پرسش بی پاسخ چپ از آنارشیسم این بوده که فلسفه آنارشیسم چیست ؟ ایده آلیستی است یا ماتریالیستی؟ دیالکتیکی است یا متافیزیگی و مذهبی؟”
    .
    اساسا غلط است و از کسی می آید که نمی خواهد چیزی بفهمد.
    .
    آنارشیسم مثل مارکسیسم نیست که اعتقاد به عقیده یک شخص باشد. حتی اسلامیون نمی گویند محمدیون. تعریف آنارشیسم در خود لغتش است یعنی عدم اعتقاد به حاکم. حال هر شخصی وقتی ببیند که حاکمین اعمال زشت انجام میدهند میتواند ذهنش را عمق بخشیده و مثل مارکس از آنارشیستها یاد بگیرد که بهتر است جامعه ای داشته باشیم که در آن دولت و طبقات و سلطه وجود نداشته باشد. یک آنارشیت ممکن است بفلسفه بافی کند اما بهتر است علمی فکر کند و وقتش را با فلسفه تلف نکند. اما اعتقاد به یک شخص اصلا علمی نیست و فلسفه بافی جفگی است.
    .
    در ارتباط با مقاله جناب فولادی،
    .
    همانطور که گفتم نظرات مارکسیسم بورژوا امپریالیستی غربی او در صفحات روشنگری خوب نقد شده و او حتی در میان خود مارکسیستها جائی ندارد و کسی نقد او از آنارشیسم را یک قرون نمی خرد مگر اینکه خودش دنبال نوکری برای امپریالیستهای غربی و اصلاح طلبان حکومتی باشد.
    اصلاح طلبان ارتجاعی هستند و فولادی هم با همراهی با آنها به ارتجاع پیوست. او فکر میکرد میتواند با اصول دین سازی از مارکسیسم بتواند توده های کارگر را به دنبال اصلاح طلبان بکشد، اما بازی سیاست را بکل باخت.
    .
    تو هم سرمایه ذهنی ات را روی ایده های ورشکسته او گذاشته ای و عاقبت به خیر نخواهی بود.
    .
    آنارشیست

  3. پرسش بی پاسخ چپ از آنارشیسم این بوده که فلسفه آنارشیسم چیست ؟ ایده آلیستی است یا ماتریالیستی؟ دیالکتیکی است یا متافیزیگی و مذهبی؟
    خدامراد فولادی در لینک زیر نشان میدهد که مکاتب التقاطی امثال آنارشیسم یک مرام بورژوایی مذهبی ارتجاعی تفرقه انداز فردگرایانه میباشد.

    http://www.gozareshgar.com/10.html?&tx_ttnews%5Btt_news%5D=48550&tx_ttnews%5BbackPid%5D=23&cHash=dcdc078650316c7a6fec5bcae8c4d854

  4. پاسخ به مقاله جناب بورژوا مارکسیست، آقای خدامراد فولادی،
    ترسو ها خدامراد فولادی را جلو می اندازند خودشان در می روند پشت او سنگر میگیرند.
    جناب فولادی در روشنگری مقاله می گذاشت و نقد شد و در رفت.
    مقاله آقای فولادی در مورد دموکراسی خواهی پرو آمریکایی و غربی لخ والسا و جنبش همبستگی کارگری اش هم قابل استفاده است. خوشبختانه ما نمونه این ریاکاری ها را داریم و کی لینیم که کشورهای اروپای شرقی عمیقا وابسته به امریکا و دولتهای غربی و ناتوی هستند و دموکراسی خواهی شان یعنی چه.
    امثال خدامراد فولادی فکر میکنند نوکری برای امپریالیستهای غربی یعنی رفتن راه انقلاب چون ماتریالیسم تاریخی اش میگوید ایدئولوژی بورژوازی غرب راه را برای انقلاب کمونیستی هموار می کند.
    آنارشیست

  5. مسئله ای دیگر،
    کسانیکه میگویند شعارهای توده ها را نقد نکنید، میگویند که ما خفه بشویم و شعار ندهیم. بنظر من این آدمها خودشان دیکتاتور هستند. ما هم توده هستیم و شعار خودمان را میدهیم، به شما ها چه مربوطه. کسانیکه مضمون طبقاتی شعارهای توده ها را ارزیابی نمیکنند ببینند که ذهنشان آیا ارباب جدید می آورد یا برای آزادی خوذشان هست، همان اربابان جدید هستند. به ژستهای سرنگونی طلبانه آنها نباید توجه کرد. ،
    آنارشیست

  6. نقد یاشار سهندی به ناصر پایدار و سعید صالحی نیا و احتمالا من کامنت نویس این است که ما انتظار داریم توده های کارگر انقلاب کمونیستی و ضد آتوریته بخواهند نه صرفا سرنگونی دیکتاتوری. اما خود او هر چه توده ها بخواهند را تا آنجا که علیه دیکتاتوری است، خوب میداند. در مقاله اش طوری نوشته، بطور ضمنی، که اگر توده ها انقلاب آنارشیستی کمونیستی هم بخواهند، او موافق است. خب، مشکل ما با امثال آقای سهندی همین آخری است. مشکل این است که ایشون خودش خواستار انقلاب کمونیستی آنارشیستی (ناصر پایدار و سعید صالحی نی آنارشیست -کمونیست نیستند) نیست و پشت تودها پنهان می شود. در ارتباط با ایشون، مهم نیست توده های کارگر چه شعاری میدهند، مهم این است که او الان خودش چه شعاری میدهد. کلمه “الان” خیلی مهم است. هر فردی باید از نظر خودش دفاع کند و نظر دیگران را با استذلال نقد نماید. شعارهای فوق، شعارهای توده های کارگر است، توده هایی که هنوز فرق بین استثمارگر و استثمار شونده را نمی بینند و هنوز فکر میکنند که مسئله ارباب دیکتاتور و ارباب دموکرات است. این شعارها، شعارهای آقای یاشار سهندی هم هست؟ وقتی او بی قید و شرط از تودها دفاع میکند، دارد میگوید آری هست. قضاوت من هم این است که ایشون مثل بسیاری از چپهای مارکسیست هنوز در باغ انقلاب دموکراتیک سیر میکند و در این رویا زندگی میکند که بورژواهای سکولار دموکرات به حزب کمونیستی مارکسیستی او آزادی انتخاب شدن در دموکراسی میدهد.
    بنظر من مارکسیستهای امثال ایشون باید از وقایع سیاسی شورشهای سال ۱۴۰۱ باید درس بگیرند. این درس را بگیرند که بورژوازی لیبرال دموکرات مثل همیشه و همه جا فقط تو سر آنها می زنند و جنبش کارکری کمونیستی آنارشیستی باید علیه هر نوع بورژوا و عقیده بورژوایی نقد و نظر داشته باشد تا کارگران حامی آنها نشوند و فریب استثمارگر خود را نخورند. یک‌نمونه منشور لیبرالی “حداقلی” است. این منشور بنفع کارگران نبود، بنفع بورژوا لیبرالهای ضد شاه و سلطنت بود. آقای سهندی بجای نقد آن، آنرا برای وحدت با بورژوا لیبرال ها پذیرفت.
    آقای سهندی باید از شعارهای خودش دفاع کند. آیا خودش شعار “زن زندکی آزادی” داده و یا اینکه قبل از آن خودش شعار دیگری داشت؟ شعار خودش چی شد؟ آنقدر ذهنیت ضعیفی داشت که به شعار لیبرالی “زن زندگی آزادی” باخت؟
    نه خدا، نه ارباب
    آنارشیست

  7. نمونه نزدیک به نظر من:
    سعید صالحی نیا:
    https://www.azadi-b.com/?p=35656
    دیگری، از ناصر پایدار:
    “چرا توده کارگر، «زن، زندگی، آزادی» را جنبش خود ندید؟!”
    نمونه مارکسیست سوسیال دموکرات شده و چاپلوس نظام سرمایه داری امپریالیستی غرب، جناب یاشار سهندی که رزومه ایشون (انقلاب همه با هم) از طریق اربابان شاه-دموکرات رد شد:
    https://www.azadi-b.com/?p=35725
    آنارشیست

  8. پاسخ به “تامام” هوادار وطن شاه و شیخ،
    خود تو هم خارج نشسته ای به توده ها میگی برای تو بروند تظاهرات ضد رژیمی کنند، شهید بشوند، دستگیر بشوند و “وطن” برای تو درست کنند تا بروی آنجا ارباب آنها بشوی. منکه به توده ها رهنمود نمی دهم، من فقط نظرم را میدهم. تو با همین نظر دادن هم مخالفی. بهرحال، توطئه های فاشیستی ناسیونالیستی تو رنگ باخته و در کامنتهای روشنگری جائی نداری چون من براحتی میگویم آنارشیست و کمونیست هستم، اما تو حتی دیگر نمیتوانی بگوئی که به چی اعتقاد داری!!! برای اینکه دیگران حرفهای بی سر و ته تو را باور کنند باید بگوئی چه نگرش و دیدی داری که مثلا شاه و شیخ ندارند، تو که هی میگی وطن، آنها هم میگن وطن. وطن وطن شده مثلا علم اجتماع تو، شعار وطن وطن رو هر گانگستر بیسواد نازی و هوادار موسیلینی هم میدنه. مخالف دموکراسی هم هستی اما میگی جمهوری خوب است؟ قبلا میگفتی سلطنت مطلقه خوب است. فکر کردی میتونی با ما بازی کنی؟ جمهوری بدون دموکراسی که همون فاشیسم آمریکای لاتین است، مثل پینوشه.
    حالا بلاخره آنارشیسم بده یا من بدم؟
    حالا بلاخره نقد من از مارکسیسم غلطه یا اینکه مارکسیسم غلطه؟
    تو دائم داری تناقض میگی و فکر میکنی داری شاهکار می آفرینی!!!
    آنارشیست

  9. ادعا و دانسته های آنارشیست اقلیمی همیشه کج فهمی و نیمه فهمی بوده . به این دلیل تنها آنارشیست تجزیه طلب مردستیز ایران ستیز مدافع شاه و شیخ و ویکیپدیا، مخالف مارکسیسم و چپ و شعارهای سکتاریستی است که موجب بدنامی طبقه کارگر و مرام خرده بورژوایی آنارشیست در این صفحه شده چون جای دیگری بدلیل اشاعه خزعبلات و مخدوش کردن جبهه دوست و دشمن خلق او را راه نمی دهند. جامعه 85 میلیونی ایران فقط طبقه کارگر نیست اگر ایرانی بودی میدانستی کارگران شاید یک سوم مردم ایران باشند . خود طبقه کارگر خواهان متحد برای مبارزه است و امثال شما فریب دهندگان طبقه کارگر را قبول ندارد. دوره شعارهای چپ نما بازی سپری شده و کمونیسم ایرانی بیش از 150 سال است که رمانتیسم امثال ترا آزمایش نموده. خواسته کارگران در حال حاضر مالی و سندیکایی است و از سایر اقشار انقلابی حتی عقب افتاده تر است. او احتیاج به نان شب و فضای مجازی دارد و نه مانند تو در غرب نشسته و با انقلابی بازی خودش را ارضاء کندو ژست آوانگاردی توخالی بگیرد و همه جریانات مبارز ایرانی را وابسته به دشمن جا بزند و تنها افتخارش اینست که از طریق تخریب اپوزیسیون اسمش در آرشیو این سایت میماند که خود نوعی سوء استفاده از مبارزات مردم ایران است..
    تامام !

  10. به باستا، هوادار وطن پرستی آخوندی-شاهی،
    انقلاب مخالفت با حاکم دیکتاتور و فاشیست نیست، انقلاب مخالفت با سلطه انسان بر انسان است. اگر انقلاب مخالفت با حاکم بود، شورشهای ضد احزاب کمونیست بلوک شرق سابق هم انقلاب بود، لخ والسا هم انقلابی بود، پاپ هم انقلابی بود. تو اینها را نادیده میگیری تا کارگران ایران را فریب بدهی و سیستم وطن پرستی-بورژوایی خودت را حاکم کنی..
    توضیح داده شد که شعارها باید علیه چه چیزهایی باشد.
    این تنها موضعگیری من نیست، به نظرات سعید صالحی نیا و ناصر پایدار، هر دو مارکسیست، میتوان مراجعه کرد، البته فقط ایندو نیستند.
    آنارشیست

  11. وظیفه تنها آنارشیست ایران که اقلیمی و ویکیپدیایی است به درون ایران برود و شعارهای مرستیزانه تجزیه طلبانه اسلام پناه و ضد چپ را تبلیغ و ترویج کند. وگرنه بیگانگی با جامعه ایران موجب میشود که انقلابی نمای تنها، در خارج بنشیند و از مردم و آوانگاردش ایراد بگیر و تخریب کند و مدام زیر زحمات دیگران خزعبلات بنویسد و خود را ارضاء کند . به این دلیل آنارشیست یک مرام بورژوایی ضد خلق است که در کنار ارتجاع مذهبی و بورژوازی و دشمن مردم ایستاده !این یعنی روشنفکرنمای دکادنس .
    باستا !

  12. هیچ یک از شعارها علیه مردسالاری، بردگی مزدی و امپریالیسم و جامعه سلسله مراتبی که مسئله اصلی اکثریت عظیم زنان و کارگران است، نیست.
    شعارها بیشتر ضد دیکتاتوری رژیم است و هر خرده بورژوا و یا جمهوریخواه بورژوا هم میتواند این شعارها را بدهد.
    شعارها انقلابی نیستند، شعارها ضد دیکتاتوری و فاشیسم رژیم هستند. مبارزه با دیکتاتوری یک جریان الزاما مبارزه انقلابی نیست و میتواند مبارزه برای نشستن بر جای دیکتاتور حاکم باشد. مثلا شعاهای ضد رژیمهای دیکتاتوری بلوک شرق سابق انقلابی نبودند اما ضد دیکتاتوری آنها بودند. نتیجه کار هم جامعه انقلابی نشد، جامعه بورژوایی هوادار ناتو شد.
    شعارها در ایران باید ضد مردسالاری، ضد بردگی مزدی، ضد امپریالیسم و ضد نظم سلسله مراتبی در جامعه باشد.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>