Comments

رضایت اسرائیل با نسل‌کُشی <br> برگردان بهروز عارفی — 5 دیدگاه

  1. آنچه که در دانشگاهها تحت عنوان علوم سیاسی تدریس میکنند پر است از خزعبلات شیادانه و میشود براحتی آتها را از طریق مراجعه به تعریف ارتجاع نقد کرد. تعریف ارتجاع، در کامنتهای قبلی، برای درک انسان، تکامل انسان و وضعیت اجتماعی امروز ضروری است. اتکا به این تعریف، مثل مفاهیم پایه ای ریاضی و فیزیک و سایر علوم ، برای پژوهش و قضاوتهای سیاسی اجتماعی، جامعه ضروری است؛ بدون اتکا به اینن مفاهیم، هیچ علمی از انسان ممکن نیست و به هیچ روش درستی برای از بین بردن ارتجاع در نوع بشر نمیتوان رسید.

  2. شکست خوردن حماس پیروزی بزرگی برای امپریالیستهای غربی است. بعلت وضعیت منگنه شدن حزب الله لبنان ، حزب الله هم تسلیم خواهد شد. رژیم هدف بعدی خواهد بود و فی الحال ضربه های سنگینی خورده است. امپریالیستها احمق نیستند که سلطنت را برگردانند، حول نکنید!
    بمدت ۵۰ سال اسلامیون فکر میکردند که وزنه موثری علیه امپریالیستهای غربی هستند. اما خرافات و استبداد و خشونت و تروریسم باعث شد تا حریف هم بی رحمانه عمل کند و زور بازو پیروز شود. جنگ میخواستند اینهم جنگ. دوره مقاومت اسلامی دارد تمام می شود و با دست راستی شدن امپریالیستهای غربی، مقاومت سکولار دموکراتیک هم تضعیف شده و احتمالا ما وارد فاز کمونیستی و تقریبا آنارشیستی شدن مقاومت و تعرض علیه ارتجاع داخلی و جهانی خواهیم شد. در این کار نباید عجله داشت زیرا دشمن یکی دو تا نیست. بلشویکهای آسیب دیده و سوسیال دموکراتهای از قدرت بیرون انداخته شده، به این سادگی از رو نمی روند. امپریالیستهای شرقی هم از چنین مقاومتی می ترسد و سعی خواهد کرد در آن نفوذ کرده یا از آن استفاده و یا تضعیف ش کنند تا به جامعه آنها سرایت نکند. امپریالیستهای غربی هم که دشمنان دیرینه هر چه کمونیسم و آنارشیسم هستند. اگر این خوب درک شود که انفلاب واقعا سیاسی نیست بلکه نقد و نفی ارتجاع در محل کار و زندگی است (یعنی نه در دکان احزاب و‌سازمانها) ، راه تمام کردن کار ارتجاع را میتوان هموار کرد.
    ارتجاع هست: هیراشی، مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، تعصبات، تیهکاری، افکار خرافی و ضد علمی.

  3. این ذات فاشیستی (خشونتی) پدیده دولت است که اصل رویکرد نقد و نفی ارتجاع در محل کار و زندگی را ضروری میکند. در محل کار و زندگی است که ذهنیت زنان و‌کارگران با واقعیات فاشیستی (خشونتی) روابط تولیدی و‌سایر روابط روبرو می شود و امکان درک حقایق را پیدا میکند. دنیای سیاست، ذهن زنان و کارگران از واقعیات جامعه جدا نگه میدارد.
    در دنیای مذهب چطور؟
    مذهب هم خودش اساسا سیاست است. ظاهرا مارکس اینرا نفهمید چون خودش اقتدارگرا بود. مذهب روابط محل کار را بصورت وظیفه طرح میکند تا بنده با اجرای وظیفه پاداش رفتن به بهشت بگیرد و حقایق را هیچوقت درک نکند، از جمله ارباب بودن و ثروت اندوزی و رفاه رهبر مذهبی را. رهبر مذهبی در هر نظام سلطه و استثمار، همان ارباب در لباسی متفاوت است.
    مذهبیون آنارشیست کمونیست چطور؟
    مذهبیون آنارشیست کمونیست متکی به شناخت انسان نیستند برای همین رویکرد دراز مدت و جهانشول ندارند که باعث ایزوله شدن آنها می شود.
    انقلاب باید علمی و مربوط به درک کل بشریت باشد وگرنه بدرد نمی خورد.

  4. ذات پدیده دولت در حقیقت همان چیزی است که میگوئیم فاشیسم.
    کنه فاشیسم هست حاکمیت با اختیارات نامحدود، لغات دیگری هم بیان همین است مثل استبداد و یا دیکتاتوری. اینکه میگویند تفاوتی مابین دیکتاتوری، دموکراسی و فاشیسم و غیره وجود دارد، ظاهر سازی است.
    موضوع مهم در درک این قضیه این است که اختیارات نامحدود در کلمات و گفتارها صرفا نیست،، بلکه اساسا در اعمال خشونت است.
    اگر پایه روابط اجتماعی را ارزیابی کنیم، مثل هیراشی، مردسالاری، بردگی مزدی و امپریالیسم و غیره، می فهمیم که این پایه بدون خشونت نمیتواند واقعیت داشته باشد.
    یک سری ارزیابی ساده:
    در مردسالاری، مقامت زن در انتها با خشونت روبرو می شود و این خشونت بردگی زن را تضمین میکند.
    در بردگی مزدی،‌ کارگران نمیتوانند محل کار را که محصول کار خود انهاست به مکانی متعلق به خود اعلام کنند و بر آن اختیار داشته باشند زیرا اگر چنین کنند دستگاه خشونت دولتی مانع آن می شود.
    در امپریالیسم، حتی اگر نه از طریق جنگ، بلکه از طریق کودتا، بر کشوری سلطه پیدا کنند، نمیتوانند بدون خشونت حاکمیت را حفظ کنند.
    در هیراشی، اگر یک و یا چند عنصر مقاومت کنند، از طریق خشونت زیردستان، اوباش، پلیس و یا ارتش ار سیستم بیرون انداخته خواهند شد.
    بقای بقیه اشکال ارتجاع نیز بستگی به خشونت دارد.
    پس،
    می بینیم که ارتجاع از طریق خشونت وجود دارد و شکل سازماندهی شده آن نیروهای شبه نظامی اوباش و نیروهای پلیس و ارتش هستند. گفتیم این خشونت همان فاشیسم است و از انجا که دولت سازمانده نیروهای پلیس و ارتش است، دولت ذاتی فاشیستی دارد.
    اگر دولت ذاتی فاشیستی دارد، پس چرا دولتهای دموکراتیک داریم؟
    دولتهای دموکراتیک برای کاهش تضادهای فاشیستها بوجود می آید تا سلطه و استثمارگری تداوم پیدا کند. فراموش نشود که فاشیسم را در شرایط آرام جامعه، یعنی شرایطی که در آن زنان و کارگران مطیع هستند و اعتراض و اعتصاب نمیکنند، نمیتوان مشاهده کرد. در این وضعیت، نیروهای نظامی مثل دستجات اوباش و شبه نظامی، پلیس و ارتش در خود هستند، اما وجود دارند برای استفاده در روز مبادا.
    کلا، ذهنیت ارتجاعی به علت اتکای نهایی به خشونت، همان فاشیستی است. فریب علوم سیاسی حاکمین را نخورید.

  5. بقیه جهان غزه را نجات نمی دهد چون بقیه جهان خودشان تحت حاکمیت ارتجاعیون قرار دارند.

    امروز خبر آمده که قرار شده همه گروگانها آزاد شوند و ارتش اسرائیل هم به مناطقی عقب نشینی کند و کمکهای امدادی به اهالی غزه برسد. اگر خبر درست باشد و تبلیغات نباشد تا به ترامپ جایزه صلح بدهند، خبر خوبی است.

    اما ببینم از لحاظ نظامی یعنی جه؟
    از لحاظ نظامی یعنی پیروزی امپریالیستهای غربی و نوکران منطقه ای شان و شکست خوردن حماس. چرا؟
    بلاخره گروگانها آزاد شدند و ارتش امپریالیستهای غربی، تحت نام ارتش اسرائیل، اشغال غزه را ترک نخواهد کرد و فقط به مناطقی خاص می رود.
    از لحاظ سیاسی چطور؟
    از لحاظ سیاسی، دموکراسی غرب شکست خورده است.
    همه، بعد از چندین دهه از شیادی های بسیار آنها، فهمیده اند که دموکراسی کشورهای غربی اصلا آزادی نیست بلکه استعمار و استثمار و آدم کشی است و با چیزی بنام امپریالیسم صهیونیستی درآمیختگی دارد..
    اگر دولتهای اروپائیان همه کاملا دیکتاتور و فاشیست بشوند، مثل الان آمریکا، وضع چطور خواهد بود؟
    اگر چنین شود، در رابطه بین زنان و کارگران با اربابان تغییر خاصی صورت نمی گیرد جز اینکه شیادی اربابان کم شده و واقعیات زندگی آنها با وجه سیاسی آن همگونی پیدا کرده، به عبارت دیگر، نو استعمارگری و استثمارگری امپریالیستهای غربی همان قبلی خواهد ماند اما بصورت آشکارتر.

    آزادی فقط از طریق انقلاب آنارشیستی کمونیستی بصورت نقد و نفی ارتجاع در محل کار و زندگی بدست خواهد آمد، به اربابان سکولار و مذهبی و سرمایه دار دولتی مارکسیست دل خوش نکنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>