Comments

رضایت اسرائیل با نسل‌کُشی <br> برگردان بهروز عارفی — 3 دیدگاه

  1. این ذات فاشیستی (خشونتی) پدیده دولت است که اصل رویکرد نقد و نفی ارتجاع در محل کار و زندگی را ضروری میکند. در محل کار و زندگی است که ذهنیت زنان و‌کارگران با واقعیات فاشیستی (خشونتی) روابط تولیدی و‌سایر روابط روبرو می شود و امکان درک حقایق را پیدا میکند. دنیای سیاست، ذهن زنان و کارگران از واقعیات جامعه جدا نگه میدارد.
    در دنیای مذهب چطور؟
    مذهب هم خودش اساسا سیاست است. ظاهرا مارکس اینرا نفهمید چون خودش اقتدارگرا بود. مذهب روابط محل کار را بصورت وظیفه طرح میکند تا بنده با اجرای وظیفه پاداش رفتن به بهشت بگیرد و حقایق را هیچوقت درک نکند، از جمله ارباب بودن و ثروت اندوزی و رفاه رهبر مذهبی را. رهبر مذهبی در هر نظام سلطه و استثمار، همان ارباب در لباسی متفاوت است.
    مذهبیون آنارشیست کمونیست چطور؟
    مذهبیون آنارشیست کمونیست متکی به شناخت انسان نیستند برای همین رویکرد دراز مدت و جهانشول ندارند که باعث ایزوله شدن آنها می شود.
    انقلاب باید علمی و مربوط به درک کل بشریت باشد وگرنه بدرد نمی خورد.

  2. ذات پدیده دولت در حقیقت همان چیزی است که میگوئیم فاشیسم.
    کنه فاشیسم هست حاکمیت با اختیارات نامحدود، لغات دیگری هم بیان همین است مثل استبداد و یا دیکتاتوری. اینکه میگویند تفاوتی مابین دیکتاتوری، دموکراسی و فاشیسم و غیره وجود دارد، ظاهر سازی است.
    موضوع مهم در درک این قضیه این است که اختیارات نامحدود در کلمات و گفتارها صرفا نیست،، بلکه اساسا در اعمال خشونت است.
    اگر پایه روابط اجتماعی را ارزیابی کنیم، مثل هیراشی، مردسالاری، بردگی مزدی و امپریالیسم و غیره، می فهمیم که این پایه بدون خشونت نمیتواند واقعیت داشته باشد.
    یک سری ارزیابی ساده:
    در مردسالاری، مقامت زن در انتها با خشونت روبرو می شود و این خشونت بردگی زن را تضمین میکند.
    در بردگی مزدی،‌ کارگران نمیتوانند محل کار را که محصول کار خود انهاست به مکانی متعلق به خود اعلام کنند و بر آن اختیار داشته باشند زیرا اگر چنین کنند دستگاه خشونت دولتی مانع آن می شود.
    در امپریالیسم، حتی اگر نه از طریق جنگ، بلکه از طریق کودتا، بر کشوری سلطه پیدا کنند، نمیتوانند بدون خشونت حاکمیت را حفظ کنند.
    در هیراشی، اگر یک و یا چند عنصر مقاومت کنند، از طریق خشونت زیردستان، اوباش، پلیس و یا ارتش ار سیستم بیرون انداخته خواهند شد.
    بقای بقیه اشکال ارتجاع نیز بستگی به خشونت دارد.
    پس،
    می بینیم که ارتجاع از طریق خشونت وجود دارد و شکل سازماندهی شده آن نیروهای شبه نظامی اوباش و نیروهای پلیس و ارتش هستند. گفتیم این خشونت همان فاشیسم است و از انجا که دولت سازمانده نیروهای پلیس و ارتش است، دولت ذاتی فاشیستی دارد.
    اگر دولت ذاتی فاشیستی دارد، پس چرا دولتهای دموکراتیک داریم؟
    دولتهای دموکراتیک برای کاهش تضادهای فاشیستها بوجود می آید تا سلطه و استثمارگری تداوم پیدا کند. فراموش نشود که فاشیسم را در شرایط آرام جامعه، یعنی شرایطی که در آن زنان و کارگران مطیع هستند و اعتراض و اعتصاب نمیکنند، نمیتوان مشاهده کرد. در این وضعیت، نیروهای نظامی مثل دستجات اوباش و شبه نظامی، پلیس و ارتش در خود هستند، اما وجود دارند برای استفاده در روز مبادا.
    کلا، ذهنیت ارتجاعی به علت اتکای نهایی به خشونت، همان فاشیستی است. فریب علوم سیاسی حاکمین را نخورید.

  3. بقیه جهان غزه را نجات نمی دهد چون بقیه جهان خودشان تحت حاکمیت ارتجاعیون قرار دارند.

    امروز خبر آمده که قرار شده همه گروگانها آزاد شوند و ارتش اسرائیل هم به مناطقی عقب نشینی کند و کمکهای امدادی به اهالی غزه برسد. اگر خبر درست باشد و تبلیغات نباشد تا به ترامپ جایزه صلح بدهند، خبر خوبی است.

    اما ببینم از لحاظ نظامی یعنی جه؟
    از لحاظ نظامی یعنی پیروزی امپریالیستهای غربی و نوکران منطقه ای شان و شکست خوردن حماس. چرا؟
    بلاخره گروگانها آزاد شدند و ارتش امپریالیستهای غربی، تحت نام ارتش اسرائیل، اشغال غزه را ترک نخواهد کرد و فقط به مناطقی خاص می رود.
    از لحاظ سیاسی چطور؟
    از لحاظ سیاسی، دموکراسی غرب شکست خورده است.
    همه، بعد از چندین دهه از شیادی های بسیار آنها، فهمیده اند که دموکراسی کشورهای غربی اصلا آزادی نیست بلکه استعمار و استثمار و آدم کشی است و با چیزی بنام امپریالیسم صهیونیستی درآمیختگی دارد..
    اگر دولتهای اروپائیان همه کاملا دیکتاتور و فاشیست بشوند، مثل الان آمریکا، وضع چطور خواهد بود؟
    اگر چنین شود، در رابطه بین زنان و کارگران با اربابان تغییر خاصی صورت نمی گیرد جز اینکه شیادی اربابان کم شده و واقعیات زندگی آنها با وجه سیاسی آن همگونی پیدا کرده، به عبارت دیگر، نو استعمارگری و استثمارگری امپریالیستهای غربی همان قبلی خواهد ماند اما بصورت آشکارتر.

    آزادی فقط از طریق انقلاب آنارشیستی کمونیستی بصورت نقد و نفی ارتجاع در محل کار و زندگی بدست خواهد آمد، به اربابان سکولار و مذهبی و سرمایه دار دولتی مارکسیست دل خوش نکنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>