اقتصاد رژیم ولایت به وقت ماشه
محمد حسین یحیایی
رژیم ولایت در آرزو و رویای برپایی جامعه دلخواه خود با موانعی روبرو شد که شاید در سال های نخست تصور آن هم به ذهنش خطور نمی کرد، شاید هم بر این باور بود که این مردم به دلخواه خود هم ما و اندیشه های ارتجاعی ما را قبول کردند. در حالی که اینگونه نبود جامعه و مردم تحول، آزادی و رفع موانع پیش رفت رو را می خواستند تا به سرعت عقب ماندگی ها را جبران کنند و برای همیشه از استبداد رهایی یابند، اما آنگونه نشد به دلایل بسیار رژیم تاریک اندیش، ارتجاعی فقها زمام امور را در دست گرفت و ولایت را بر مردم تحمیل کرد. این رژیم در همه ابعاد جامعه را با بن بست، بحران و از همه مهمتر با فقر روبرو کرده است، فقری که هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد. هر چند در چند سال اخیر رژیم ولایت با ارتکاب همه جنایات بشری و ایجاد رعب و ترس برای پایداری خود، مجبور به عقب نشینی شده که بتواند تضاد های اجتماعی را کاهش دهد، ولی موفقیتی بدست نیآورده تا جائیکه تضاد ها و بحران های اجتماعی شکاف های مهمی در درون حاکمیت بسته انداخته است.
رژیم ولایت سال های طولانی با هزینه درآمد های هنگفت نفتی و منابع دیگر سرپوشی روی نارسایی ها، بحران ها و کمبود ها گذاشته بود، اقتصاد را با چرخش های گوناگون در اختیار مافیا قرار داده، نیرو های نظامی و امنیتی را برای سرکوب سازماندهی کرده، ولی هرگز نتوانسته به آرزو ها و امیال خود دست پیدا کند، در این میان میلیارد ها دلار از پول مردم را خرج نیابتی های خود کرده تا جبهه مقاومت و امپراتوری شیعه برقرار سازد که با رخداد های اخیر مانند « زن، زندگی، آزادی» و جنگ 12 روزه به شدت دگرگون و حتی در جامعه و طرفداران دیروز خود سخن از تغییر پارادایم در جامعه مطرح شده است.
جنگ 12 روزه نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران در امروز و آینده خواهد بود زیرا ناتوانی رژیم را در دفاع از کشور، زیر بناهای اقتصادی و انسانی آن به نمایش گذاشت و سخن از پارادایم تغییر در شیوه مدیریت و ساختار به میان آورد. همزمان سه کشور اروپایی مکانیسم ماشه را بعلت سرپیچی جمهوری ولایت از مفاد برجام بکار انداختند و همه تحریم های سازمان ملل که طی 6 قطعنامه به اجرا در آمده بود باز گشت خورد و جمهوری ولایت که پیشتر ها مورد تحریم ایالات متحده آمریکا بود این بار از سوی شورای امنیت سازمان ملل تحریم شد که باید اعضای سازمان از آن پیروی کنند هرچند فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین گفتند که از آن تبعیت نخواهند کرد.
بدنبال مکانیسم ماشه داد و بیداد و صدا های مختلفی از دورن کشور شنیده شد، برخی آن را بی اهمیت، بی تاثیر در اقتصاد و سیاست خواندند ولی واکنش جامعه و بازار به سرعت عکس آن را نشان داد، در همان روز قیمت ارز های خارجی و طلا به شدت و سرعت بالا رفت و دلار از مرز 115 هزار تومان گذشت و تلاطم در بازار همچنان ادامه دارد. یکی از مسئولان اتاق بازرگانی تابلویی بسیار تیره و تار ترسیم کرد و گفت قیمت دلار از 140 هزار تومان خواهد گذشت، بیکاری بالای 14 درصد و تورم در چند ماه آینده از 75 درصد عبور خواهد کرد
واقعیت این است که جمهوری ولایت در شدیدترین بحران اقتصادی و اجتماعی خود گرفتار شده و راه برون رفتی هم متصور نیست، ذخیره ارزی که باید برای کشور 90 میلیونی بیش از 150 میلیارد دلار باشد و به چند میلیون کاهش یافته و بر اساس گفته های « پزشکیان » خزانه خالی است و حتی قدرت پرداخت حقوق کارمندان را ندارد. البته در این مورد پرسش های جدی مطرح است، گاهی صادرات کشور افزون تر از واردات است و این اضافی دلار به کجا می رود؟ گفته شد که در جمهوری ولایت یک مافیای قدرتمند اقتصادی شکل گرفته و از همه امکانات به نفع خود سود می برد، بخش مهمی از ارز را به کشور وارد نمی کند و هنگامی دست به این کار می زند که قیمت ارز افزایش پیدا می کند در این میان خود دولت هم عامل دیگری در افزایش دلار است، زیرا می خواهد کسری بودجه خود را بنوعی تامین کند.ولی افزایش قیمت ارز مستقیما در تورم خود را نشان می دهد و توده های مردم را به فقر سوق می دهد.بر اساس آمار های جهانی ایران در میزان تورم از آخر سوم است ( زیمباوه، فلسطین، ایران ) و بر اساس آخرین گزارش بانک جهانی میزان آن در سال آینده افزایش چشمگیری خواهد داشت و بازهم بر اساس گزارش همین نهاد اقتصادی، ایران در سال 2025 به میزان 2 و نیم و در سال آینده نزدیک به 3 درصد رشد منفی خواهد داشت ، این در شرایطی است که بیکاری از هم اکنون بیداد می کند. روی دیگر سکه کسری بودجه دولت است که هر روز رقم آن بیشتر می شود و شاید هم از کنترل خارج شود. بر اساس داده های بانک مرکزی و مرکز آمار خط فقر در تهران برای خانواده سه و نیم و یا چهارنفره بیش از 40 میلیون تومان است که تعداد اندکی از کارمندان عالی رتبه این مبلغ را دریافت می کنند. کارگران، زحمتکشان و تهیدستان جامعه که بیش از 50 درصد آنان با گرسنگی دست به گریبان اند از همه چیز محرومند. « حسین زاغفر » اقتصادان و استاد دانشگاه با هشدار به رژیم می گوید: شورش نان در راه است ! در این میان فاصله طبقاتی و بی عدالتی در جامعه بیداد می کند، اندکی مرفه در بالا نه غم نان و نه غم دیگری دارند، جمهوری ولایت برای آنها امکانات دزدی را فراهم کرده و جامعه را به فساد و تباهی برده است
در جمهوری ولایت دیگر سخن از طبقه متوسط در کار نیست، بخش متوسط با فروش خانه های خود به حاشیه پناه می برند، دیگر کسی از تهیدستان از لباس نو، گردش، دندانپزشگ و هزینه های این چنینی سخن به میان نمی آورد، در این گونه جوامع بحران های خانوادگی، طلاق، اعتیاد، فحشاء، بزهکاری، خشونت و … به شدت افزایش می یابد. بر اساس گفته های « اژه ای » جلاد نشانه دار رژیم که ریاست قوه قضائیه را یدک می کشد، هر سال 9 و نیم میلیون پرونده قضایی تشکیل می شود، این رقم حجم و چگونگی بحران اجتماعی را در سایه جمهوری ولایت نشان می دهد.
رژیم ولایت همه سعی و تلاش خود را بکار برد تا مانع از بکاراندازی مکانیسم ماشه شود، « عراقچی » وزیر امور خارجه را برای دیدار با « رافائل گروسی » مدیر کل آژانس بین المللی اتمی به قاهره فرستاد و توافقی هم به امضاء رسید و از سوی دیگر پزشکیان را با گروهی از کارشناسان وزارت امور خارجه برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک راهی کرد و عراقچی چند روزی هم در آنجا گذراند ولی موفقیتی بدست نیآورد زیرا هنگامیکه آنها در مسیر بودند « خامنه ای » از مخفیگاه بدر آمد و در یک سخنرانی که به تنهایی ضبط کرده بود به آنان هشدار داد که مذاکراتی با آمریکا نکنند
برگشت مکانیسم ماشه اقتصاد را به ویرانی خواهد کشاند،درآمد های ارزی کاهش می یابد قیمت واردات افزایش یافته در داخل کشور به افزایش شدید قیمت ها خواهد انجامید، بازرسی ها از کشتی ها هزینه های بیمه، حمل و نقل و غیره را افزایش خواهد داد و شاید هم جمهوری ولایت ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل قرار گیرد و به بهانه اخلال در امنیت جهانی مورد تهاجم نظامی قرار گیرد
در داخل هم ریزش و یا تغییر ریل همچنان ادامه دارد و تعداد بیشتری از هواداران رژیم از آن فاصله می گیرند، در این راستا مجمع تشخیص مصلحت نظام بار دیگر وارد میدان شده و کنوانسیون های باز مانده از اف ای تی اف را بعد از 7 سال به تصویب می رساند مجمع، سی اف تی ( حمایت مالی از تروریسم ) را به تصویب رساند و مدتی قبل هم پالرمو را تصویب کرده بود، این اقدام مجمع صدا و ناله جریان تند رو مجلس ( 5 یا 6 درصدی ) را در آورد آنها که خروج از، ان پی تی را ( گسترش منع سلاح های اتمی ) توصیه و ساخت بمب اتم را الزامی می دانستند. با حملات تند به هر سو می تاختند از جمله « نظام الدین موسوی » مدیر عامل پیشین خبرگزاری فارس نوشت: به سلامتی الان هم تحریم و هم خود تحریمی را داریم، هم چوب را خوردیم هم پیاز را، هم سنگ را هم فلفل را، هم سیخ را هم فلفل را البته افراد دیگری هم در این راستا یا سخن گفتند و یا نوشتند
بحث دیگر گفتگوی « محمد رضا باهنر » عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با یک شبکه تلویزیونی بود که خشم جریان تند رو را در آورد، باهنر در این برنامه گفت: من هیچگاه به حجاب اجباری اعتقاد نداشتم،تصمیم کلی نظام هم در حال حاضر این است که قانون حجاب لازم الرعایت نیست.البته پیشتر پزشکیان هم گفته بود که این قانون را اجرا نخواهد کرد البته شورای عالی امنیت ملی گفته نباید قوانین تنش زا اجرا شوند و قانون حجاب و عفاف هم از آن جمله اند
آنچه مسلم است جامعه با این التهاب و بحران پیش نخواهد رفت، رژیم ولایت قادر به حل این همه بحران که از درو دیوار آوار می شود نیست، راه نجات و خروج در دست خود مردم است، باید قبل از برنامه ریزی دولت های بیگانه و دخالت در امور داخلی میهن، خود مردم به پا خیزند و ماشین سرکوب را درهم شکنند و طرح نو براندازند و بر سونوشت خود حاکم شوند، سرزمین وسیع و گسترده ایران همه ظرفیت های پیشرفت و توسعه پایدار را دارد باید همه واحد های ملی با همکاری و مشارکت همگانی این زمینه را بکار برند و از ارتجاع برای همیشه نجات یابند…
محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se ،
Comments
اقتصاد رژیم ولایت به وقت ماشه <br> محمد حسین یحیایی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>