اسرائیل، متحد آذربایجان علیه ارمنستان
Tigrane Yégavian برگردان سعید جواد زاده امینی

در حالی که دوستان اسرائیل نگران وضعیت مسیحیان منطقه خاور میانه هستند، یکی از متحدان نزدیک تل آویو با استفاده از تسلیحات اسرائیلی مقاصد خود را بر ارمنستان – قدیمی ترین کشور مسیحی نشین جهان – تحمیل کرده است. باکو و تل آویو، به روند همکاری ژئواستراتژیک رو به گسترش خود، مبتنی بر اشتراک منافع فزاینده و به زیان ایران، ادامه می دهند.
نویسنده Tigrane Yégavian برگردان سعید جواد زاده امینی
طبق مطالعه انجام شده توسط روزنامه اسرائیلی هاآرتص، بر اساس داده های هوانوردی که در اختیار عموم قرار دارد، طی هفت سال گذشته، ۹۲ پرواز باری توسط یک هواپیمای باری Iliouchine II-76 متعلق به شرکت آذربایجانی Silk Way Airlines صورت گرفته است. همه این پرواز ها از یک پایگاه هوایی اسرائیل در اودا Ovda، واقع در شمال ایلات Eilat ( در جنوب کشور) ، تنها فرودگاهی در اسرائیل ، که می توان مواد انفجاری بارگیری کرد، صورت گرفته است. هر هواپیما در عرض دو ساعت بارگیری شده، و برای بازگشت به پایگاه اصلی خود در باکو، پایتخت آذربایجان به پرواز در آمده است. این هواپیماهای باری متعلق به کمپانی سیلک وی ایرلاین یا کمپانیهای دیگر، از زمان صدور مجوز اولیه فرود، بیش از ۱۰۰ بار به اودا فرود آمده اند. هر بار که تعداد پروازها به باکو افزایش یافته – در اواسط سال ۲۰۱۶ تا اواخر سال ۲۰۲۰- جنگ در قره باغ کوهستانی – ارتساخ، شدت گرفته بود. (۱).
« بین آذربایجان و اسرائیل عشق وجود دارد » این جمله ای است که اسحاق هرتزوگ رئیس جمهور اسرائیل، در جریان سفر خود به باکو در ۳۰ ماه مه ۲۰۲۳، اظهار داشت. عبارتی که به خوبی تمایل به تقویت همکاری و مشارکت استراتژیک اسرائیل و آذربایجان را که در ۳۱ ماه مارس همان سال به گشوده شدن سفارت خانه ها در هریک از دو کشور منجر شده بود، آشکار می کند.
نفت در برابر تسلیحات
باکو، تامین کننده اصلی نفت اسرائیل، ( ۴۰ در صد کل واردات این کشور) هرگز در طول جنگ های این کشور علیه غزه و لبنان، پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، صدور نفت به اسرائیل را متوقف نکرده است. یکی از نشانه های توسعه همکاری ها در زمینه انرژی بین دو کشور، این است که شرکت نفت دولتی آذربایجان (SOCAR ) اخیرآ ۱۰ در صد از سهام میدان گازی فرا ساحلی تامار ۲ اسرائیل را به مبلغ ۱،۲۵ میلیارد دلار ( معادل ۱،۰۷ میلیارد یورو) خریداری کرد.
در حالی که آذربایجان به طور عمده، نفت خام خود را با ارزش تقریبی بین ۸۰۰ میلیون تا ۱ میلیارد یورو از طریق بندر جیحان ترکیه واقع در جنوب شرقی این کشور در دریای مدیترانه به اسرائیل صادر می کند، صادرات اسرائیل به آذربایجان عمدتآ شامل تسلیحات است، و این کشور به تآمین کننده اصلی تسلیحات آذربایجان تبدیل شده است. در روابط تجاری میان دو کشور، تسلیحات همچنان مهم ترین بخش محسوب می شود. قرارداد ها ی مرتبط با تسلیحات مخفی مانده و منتشر نمی شوند، مبالغ دقیق آنها محرمانه و یا تقریبی بوده و تحویل آنها از طریق شرکت های صوری یا اشخاص ثالث صورت می گیرد.۰
اسرائیل، ۷۰ در صد از واردات تسلیحاتی آذربایجان، شامل پهپاد های 900وIAI Harop, Hermes 450 تولید شده توسط شرکت Elbit Systems ، سامانه های موشک بالستیک تاکتیکی(Long-Rannge Artillery ) ، LORA، که قادر به هدف قرار دادن اهدافی در شعاع ۴۰۰ کیلومتری هستند، و سامانه های توپخانه ای به دقت هدایت شونده، تجهیزات نظارتی الکترونیکی ( رادارها، سامانه های ضد پهپادی، داده های الکترو مغناطیسی) را تآمین می کند. این تسلیحات در طول جنگ در ارتفاعات قره باغ در سال ۲۰۲۰، به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتند و عامل برتری غیر قابل انکار ارتش آذربایجان بودند. بدون تجهیزات اسرائیلی و تحویل پهپاد های بایراکتار Bayraktar ترکیه، این کشور قادر به تآمین کنترل کامل آسمان خود نبود.
از این نظر، اغراق آمیز نیست که بگوئیم جنگ ۲۰۲۰ یک پیروزی نظامی و استراتژیک دو جانبه آذربایجان و اسرائیل بود. سرویس های اطلاعاتی اسرائیل توانستند در امتداد مرز با ایران – در مجموع ۷۵۰ کیلومتر- که پیش از آن توسط نیروهای دفاعی ارمنستان در قره باغ کنترل می شد، مستقر شوند. این امر به تل آویو این فرصت را داد تا پایگاه های اطلاعاتی و نظارتی خود را در امتداد بخش های بزرگی از نقاط مرزی نصب کند. این تاسیسات برای رهگیری ارتباطات نظامی دشمن، نظارت بر تحرکات نیروها و نظارت بر زیر ساخت های هسته ای مورد استفاده قرار می گیرند. در پی باز پس گیری بخشی از قره باغ، در نوامبر ۲۰۲۰، و پاکسازی قومی متعاقب آن در سپتامبر ۲۰۲۳، تآسیسات هوانوردی جدیدی نیز در این منطقه دایر شد (۲). این امکانات به مآموران موساد اجازه نفوذ و پشتیبانی از عملیات مخفی در خاک ایران را می دهند، چیزی که در طول جنگ ۱۲ روزه بر علیه ایران مورد تایید قرار گرفت. بنابراین قابل درک است که در صورت درگیری مستقیم جدید بین اسرائیل و ایران، آذربایجان می تواند به عنوان یک پایگاه لجستیکی یا مسیر بازگشت برای هواپیماهای بمب افکن اسرائیلی عمل کند.
تجارت دوجانبه ، در اوج رونق
در سال ۲۰۲۳، پس از گشایش سفارت آذربایجان در اسرائیل، نشست های دوجانبه اقتصادی با هدف تنوع بخشی به تجارت، فراتر از نفت و امور دفاعی برگزار شد. در این نشست ها همچنین جذب سرمایه گذاری اسرائیل در مناطق باز پس گرفته شده قره باغ و توسعه همکاری در زمینه امنیت غذایی، آب و هوا، انرژی خورشیدی و نوآوری مورد بحث و بررسی قرار گرفت. برای جبران عدم تعادل در تراز تجاری میان دو کشور، تصمیم به گسترش تبادل تجاری گرفته شد. بین سال های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ ، تجارت دوجانبه بین ۱،۲ میلیارد دلار و ۱،۷ میلیارد دلار ( معادل ۱ تا ۱،۴ میلیارد یورو ) در نوسان بود.
بحران جهانی غذا، در ارتباط با درگیری میان روسیه و اوکراین، اسرائیل را بر آن داشت تا بار دیگر به شریک قفقازی خود متوسل شود. در واقع، اسرائیل وابستگی فزاینده ای به واردات گندم دارد. این کشور در سال ۲۰۲۰، تنها ۱۱۶۶۹۱ تن گندم تولید کرد، در حالی که میزان مصرف گندم این کشور در همان سال ۱،۹۰۰۰۰۰ تن بود.
آذربایجان در سال ۲۰۲۰به نوبه خود ۱،۸۱۸۶۶۵تن گندم برداشت کرد. هر چند این مقدار تولید قابل توجه است، اما برای اقدام به صدور آن کافی نیست، چون این کشور هنوز به سطح خود کفایی از نظر مواد غذایی نرسیده است. در سال ۲۰۲۲، تولید داخلی تنها ۶۰ در صد از نیاز کشور را تامین می کرد. با این حال ، باکو مصمم است مقدار گندم کافی برای تآمین تقاضای داخلی، و مازاد بر آن برای صادرات تولید و برداشت کند.
برای پیشبرد این پروژه، اسرائیل در سال ۲۰۲۲ اعلام کرد، قصد دارد فناوری های پیشرفته کشاورزی در زمینه آبیاری، ذخیره سازی و بهینه سازی تولیدات کشاورزی به ویژه گندم، را در اختیار آذربایجان قرار دهد، با این هدف که اسرائیل بتواند از سال ۲۰۲۵بخشی از تولید آذربایجان را خریداری کند. از سوی دیگر، رسانه های اسرائیلی در آوریل ۲۰۲۵ گزارش دادند که این کشور اولین صادرات از محصولات کشاورزی خود را به آذربایجان آغاز خواهد کرد.
اسرائیل همچنین سیستم های آبیاری دقیق برای استفاده در مناطق روستایی آذربایجان که به دلیل گرمایش هوا، شور شدن و آلودگی خاک، با افزایش تنش و نگرانی در مورد آب مواجه است، را تآمین می کند.
نقش آفرینی بزرگ ژئوپلیتیک
اگر به مسیحیان انجیلی ایالات متحده و کاتولیک های هویت خواه اروپایی که طرفدار صهیونیسم با گرایش برتری طلبانه آن هستند گران نیاید، باید گفت که عامل مذهب، در این بازی ژئوپلیتیکی که در پیش چشم ما شکل می گیرد، نقشی حاشیه ای ایفا می کند. آذربایجان به طور قطع کشوری با اکثریت شیعه است : ۶۵ تا ۷۵ در صد جمعیت آن پیروی مذهب شیعه دوازده امامی ( که در ایران نیز به همین عنوان نامیده می شود)، و ۲۵ تا ۳۵ درصد سنی حنفی هستند.
اما رژیم باکو، همچنان به شدت به نوعی سکولاریسم به ارث رسیده از دوران شوروی سابق متمایل است، چیزی که برادر بزرگش ترکیه با سوء ظن به ان نگاه می کند. در واقع، حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، از سال های ۲۰۰۰، کنشی تهاجمی علیه سکولاریسم کمالیستی، را در محدوده مرزهای خود آغاز کرده است.
از سوی دیگر، جمعیتی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر از قوم آذری در ایران زندگی می کنند، که در استان های شمالی آذربایجان ایران، اقامت دارند. جمعیتی تقریبآ دو برابر جمعیت کشور آذربایجان ( حدود ۱۰ میلیون نفر). باکو از تبلیغ مذهب شیعه توسط ایران نگران است و با آن مبارزه می کند، در حالی که تهران از الحاق گرایی آذربایجان که آن را همسو با پروژه پان ترکیستی و محصور شدن در آن می داند، در هراس است.
در حالی که ایران در جریان در گیری سال ۲۰۲۰، بر علیه ارامنه قره باغ از حق باکو برای باز پس گیری سرزمین های خود حمایت کرد، اکنون به شدت با طرح ایجاد یک کریدور فرامرزی در جنوب ارمنستان برای اتصال به نخجوان، منطقه محصوری که مرز باریکی با ترکیه دارد، مخالفت می کند.
به این ترتیب، حمایت دیپلماتیک مداوم تهران از ارمنستان کوچک، ناتوان و محصور در خشکی، قابل مقایسه با حمایتی نیست که اسرائیل از آذربایجان انجام می دهد. زیرا روابط ارمنستان و ایران شامل کمک های نظامی نمی شود. در سال ۲۰۲۱ و سپس در سال ۲۰۲۲، ایران مانورهای نظامی بزرگی را در نزدیکی مرز آذربایجان ترتیب داد، و پیام های صریحی را خطاب به باکو ارسال کرد. اما از آن زمان، در پی حملات اسرائیل به خاک این کشور ( ۲۰۲۴-۲۰۲۵) تهران برای حفظ همان میزان از بازدارندگی تلاش کرده است، چیزی که باعث شده ارمنستان از رها کردن حامی روسی خود در سال های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، و از به وجود آمدن بد ترین وضعیتی که سازمان دهی امنیتی آن کشور را کاملآ مختل می کند ، در هراس باشد.
فراخوان برای پیوستن به پیمان ابراهیم
از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، کنش گریهایی هم در ایالات متحده، و هم در اسرائیل برای گنجاندن آذربایجان در توافق نامه های ابراهیم شدت گرفته است. مرکز سادات – بگین، یک اطاق فکر با نفوذ اسرائیلی ، معتقد است که باکو می تواند گزینه ی مطلوبی برای پیوستن به این باشگاه باشد. به عقیده این تشکیلات، « مدل آذربایجانی روابط با اسرائیل می تواند به عنوان الگویی برای کشورهای با اکثریت جمعیت مسلمان غیر عرب که خواستار پیوستن به توافق نامه ابراهیم هستند، مورد استفاده قرار گیرد » (۳). چندین خاخام با نفوذ با هدایت و رهبری ماروین هایٍر، بنیانگذار مرکز سیمون ویزنتال در لس آنجلس، و اٍلی عبادی، خاخام ارشد امارات متحده عربی ( که اتفاقآ با جارٍد کوشنر، داماد دونالد ترامپ همکاری نزدیک دارد، و در تهیه پیش نویس توافق نامه ابراهیم نقش مهمی داشته ست) نیز در نامه ای به رئیس جمهور آمریکا، که در وال استریت ژورنال و فوربٍس انعکاس یافت، خواستار ترویج و حمایت از گنجاندن باکو در این توافق نامه شدند.
چنین به نظر می رسد که هدف واقعی آذربایجان از پیوستن به توافق نامه ابراهیم، ادغام ایالات متحده در اتحاد دو جانبه میان تل آویو و باکو است. از سوی دیگر، دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام کرده است که در پی « برقراری پایه های استوار همکاری سه جانبه» با ایالات متحده و آذربایجان است. سٍت کراپسی و ژوزف اپشتن، دو تحلیل گر محافظه کار، در مقاله ای که در ۱۴ مارس ۲۰۲۵ ، در وال استریت ژورنال منتشر شد، توضیح دادند که چنین اتحادی فشار بر مرزهای شمالی ایران را به میزان قابل توجهی افزایش خواهد داد (۴). چیزی که همچنین می تواند باکو را به اتخاذ مواضع خصمانه تر در قبال ایران تشویق کند.
قرار دادن آذربایجان در خط مقدم ائتلاف ضد ایرانی، همچنین با هدف تحریک و تشویق جمعیت بزرگ آذری ایران صورت می گیرد. نو محافظه کاران آمریکایی و بخش رادیکال آنها مثل « بنیاد دفاع از دموکراسی ها» و « مؤسسه هادسون» و همچنین همتایان اسرائیلی آنها، مدت هاست که از تشویق اقلیت های قومی و مذهبی ایرانی، از جمله آذری ها، برای قیام بر علیه رژیم تهران حمایت می کنند.
با این حال، یک مانع برای به اجرا در آوردن کامل این پروژه وجود دارد : ماده ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی (Freedom Support Act ). این قانون که در سال ۱۹۹۲ در موقعیت جنگ اول قره باغ ( فوریه ۱۹۸۸ تا مه ۱۹۹۹۴) به درخواست گروه های لابی آمریکایی – ارمنی، توسط کنگره آمریکا تصویب شد، کمک ها و فروش تسلیحات ایالات متحده به آذربایجان را ممنوع می کند. حامیان اسرائیلی و آمریکایی آذربایجان ادعا می کنند، نوید « توافق صلح » قریب الوقوع میان ارمنستان و آذربایجان دلیل خوبی برای لغو ماده ۹۰۷ این قانون است.
قطعآ ، به دنبال امضای بیانیه ی مشترک ارمنستان، آذربایجان و ایالات متحده در نشست ۸ اوت ۲۰۲۵ در واشنگتن، نیکول پاشینیان، رئیس جمهور ارمنستان، طی سخنرانی که در تاریخ ۱۸ اوت انجام داد « صلح برقرار شده » را مورد تایید قرار داد، و از امتیازات ارضی یک جانبه داده شده به باکو، تحت عنوان عمل گرایی دفاع کرد. اما متن توافق نامه به مسائلی که می تواند به بروز اختلاف بین دو کشور همسایه منجر شود، اشاره نمی کند، باکو دائمآ قوانین بازی را تغییر می دهد، و شرایط و خواسته های خود را دوچندان می کند.
نگران کننده تر این که، آذربایجان هشدار های خود مبنی بر این که ارمنستان فعالانه برای « یک جنگ انتقامی » آماده می شود، را تشدید کرده است. ادعا ها یی بی اساس، با توجه به این که موازنه ی قدرت در منطقه به سادگی نشان می دهد که ایروان در موقعیتی نیست که خود را به چالش نظامی با آذربایجان تحت حمایت ترکیه و اسرائیل در گیر کند. این استرتژی می تواند با تمایل آذربایجان به حد اکثر رساندن تسلط خود، برای وادار کردن ایروان به واگذاری امتیازات ارضی بیشتر، و سپس مسئول شناختن ارمنستان، در شکست مذاکرات صلح، توضیح داده شود.
الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، مدت هاست که استان جنوبی سیونیک ارمنستان، را جزیی از سرزمین آبا و اجدادی آذربایجانی ها می داند، و به « بازپس گیری » آن متعهد شده است. با این حال، این خواسته، در پیش نویس توافق نامه صلح فعلی گنجانده نشده است.
به رسمیت شناختن فلسطین
به تلافی سیاست طرفداری تل آویو از آذربایجان، ارمنستان در ماه ژوئن ۲۰۲۵ کشور فلسطین را به رسمیت شناخت. از دیدگاه ایروان، اسرائیل همچنان به گفتمان ترویج دموکراسی در خاور میانه ی فرسوده و درگیر استبداد بی تفاوت است. اسرائیل تا به حال واقعیت نسل کشی و نابودی ارامنه توسط امپراتوری عثمانی را تآیید نکرده بود. یک گروه افراطی ( یهودی ) با تکیه بر منحصر به فرد بودن نسل کشی یهودیان، تاکید می کند که هرگونه به رسمیت شناختن نسل کشی ۱۹۱۵ ( ارامنه ) جنایات نازی ها را کم رنگ می کند، در حالی که مقام های اسرائیلی، هر زمان که تنش ها با ترکیه حامی حماس شدت می گیرد، از آن به عنوان یک کارت برنده استفاده می کنند.
اما در ۲۶ ماه اوت ۲۰۲۵، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، برای اولین بار نسل کشی ارامنه را پذیرفت. این اتفاق در جریان گفتگو در پادکستی به میزبانی پاتریک بت داوید، روزنامه نگار امریکایی آشوری تبار، رخ داد. در پاسخ به این اشاره که اسرائیل هرگز رسمآ نسل کشی ارامنه و همچنین قتل عام آشوری ها و یونانی های پونتیک، را نپذیرفته است، نتانیاهو پاسخ داد « در واقع فکر می کنم که ما ان را پذیرفته ایم، چون معتقدم کنست ( پارلمان اسرائیل م) قطعنامه ای در این مورد تصویب کرده است. اما اگر شخصآ از من بپرسید، می گویم آری، من این کار را می کنم .» با وجود این، این پاسخ به معنی به رسمیت شناختن نیست، چون پارلمان اسرائیل تا این زمان لایحه، قطعنامه یا قانونی که دال بر پذیرفتن نسل کشی ارامنه در طول جنگ جهانی اول باشد، را تصویب نکرده است.
در حوزه روابط دو جانبه ارمنستان و اسرائیل، هنوز سفارت اسرائیل در ایروان دائر نشده است، نمایندگی دیپلماتیک آن در تفلیس پایتخت گرجستان است. از سوی دیگر، روابط بین دولت راست افراطی اسرائیل و جامعه کوچک مسیحیان در فلسطین (اشغالی) بسیار پر تنش است، زیرا مسیحیان با سیاست یهودی سازی محله ارمنی نشین بیت المقدس، توسط مقاطعه کاران املاک و مستغلات یهودی اسرائیلی، مخالفند. و اقدامات نژاد پرستانه ضد عربی که در کرانه باختری توسط شهرک نشینان متعصب، هم مسیحیان و هم مسلمانان را هدف قرار می دهد، از حد گذشته است.
در عین حال، بخش قابل توجهی از جامعه یهودی در اسرائیل مهاجران آذربایجانی هستند، که پس از فروپاشی شوروی به اسرائیل کوچ کرده اند، و با حمایت باکو تلاش های لابی گری قدرتمندی را در رسانه های راست گرا و افکار عمومی اسرائیل رهبری می کنند. آنها به ویژه سفرهایی را به آذربایجان « سرزمین تساهل»، جایی که جامعه یهودی قدیمی در آرامش زندگی می گذراند، ضمن توصیف ارمنی ها به « یهود ستیز » بودن، برای خاخام ها ترتیب می دهند
واقعیت ژئوپلیتیکی، که دوستان اسرائیل در خارج از کشور، که اغلب با جوامع ارمنی روابط خوبی دارند، سعی می کنند آن را پشت نقاب سهل الوصول « واقع گرایی سیاسی» پنهان کنند. در مواجهه با این فرقه گرایی، برخی صدا ها در اسرائیل، از جمله اسرائیل شارنی ( ۱۹۳۱-۲۰۲۴) مورخ، پیشگام در مطالعه نسل کشی ها، و یائیرآرون، مؤلف یک اثر مرجع در مورد اسرائیل و نسل کشی ارامنه، (۵) این وظیفه اخلاقی را به رهبران خود یادآوری می کنند. اما همبستگی غرق شدگان در اقیانوس تاریخ، تا به امروز تابع واقعیت سرد روابط قدرت های ژئوپلیتیکی باقی مانده است.
پی نوشت ها :
ا – نامی که ارمنی ها به جمهوری قره باغ کوهستانی داده اند
۲ – جمعیت قره باغ کوهستانی، تقریبآ ۱۲۰ هزار نفر تخمین زده شده ، که اکثر آنها ارمنی تبار بودند. این تفوق جمعیتی عامل پیدایش جمهوری آرتساخ ، یک دولت خود مختار جدایی طلب بود که در سال ۱۹۹۱ تشکیل شد. به دنبال تصرف این سرزمین توسط نیروهای آذربایجان در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۳، و اعلام آتش بس در فردای آن روز، صد هزار نفر، یعنی تقریبآ همه ساکنان آن، این منطقه کوهستانی را ترک کردند.
۳ – Vladimir (Ze’ev) Khanin et Alexander Grinberg « Why Azerbaijan Perfectly Fits Into the Abraham Accords Framework : Clarifications”. Centre Begin-Sadat. 15 mars 2025
۴ – Seth Cropsey et Joseph Epstein , « Azerbaijan Is Israel’s New Friend in the Muslim World “ . Wall Street Journal. 14 mars 2025
۵ – Yair Auron, Israël et le génocide arménien. Éditions Sigest. 2017
روزنامه نگار، متخصص اقلیت های شرقی، آخرین کتاب منتشر شده از وی، Géopolitique de l’Arménie, Bibliomonde, 2022.
Comments
اسرائیل، متحد آذربایجان علیه ارمنستان <br> Tigrane Yégavian برگردان سعید جواد زاده امینی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>