تاریخ به عبارت ِ دیگر!
شعر از خدامراد فولادی
خدامراد فولادی
تاریخ به عبارت ِ دیگر!
نخستین مفت خور ِ تاریخ
« آدم» ی بود
که نه کار کرد و
نه ابزار ساخت
نه کارورز بود
نه اندیشه ورز
نه ریشه در هستی ِ اجتماعی داشت
نه در آگاهی ِ نوعی
نه مدرسه رفت و درس خواند
نه علم آموخت و به کار بست
نه زبان ِ گفتاری آموخت
نه الفبای نوشتاری
نه هیچ همنوعی
که شکایت ِ غربت کند به او
مگر همسر ِ حرم نشین اش
که تنهاتر از او بود
نه اهل ِ هنر بود
نه اهل ِ موسیقی
تنها هنرش
در سکون و سکوت ِ غربت ِ اجباری
خوردن بود و خوابیدن
در سایه ی درخت های پرمیوه
اینگونه بود
که آغازگاه ِ « سفر ِ پیدایش»
همچنان
روی ِ صفر ِ زمانمکان ایستاده و
حرکت نمی کند به جلو
و
افسانه ی هبوط
از لامکان و زمان
در ذهن ِ آدم فسیل های
به جا مانده از
عصر ِ یخبندان ِ دانش و بینش
تبدیل شده است
به یک معمای بی پاسخ
برای خود ِ تاریخ گذشته ی شان!