Comments

کشتار را متوقف کنید،بگذارید مردم ما نفس بکشند!<br>(بخش دوم و پایانی )- امیرجواهری لنگرودی — 13 دیدگاه

  1. نه، اصلا التقاطی نیستم، خیلی هم یکدست فکر میکنم.
    ببین:
    جنگ من در چهارچوب جنگ کارکران ایران و جهانب با سرمایه داری است.
    جنگ من و کارکران کمونیست و آنارشیست با رژیم و اپوزیسیون سرمایه داری و همه کشورهای سرمایه داری جهان است، برای همین شعار “کارگران جهان متحد شوید” مارکس را درست میداتمو شعار من و امثال من است.
    توضیحات:.
    رژیم ایران سرمایه داری است، ازاسلام استفاده میکنند تا کارگران استثمار شدن خودشان را نفهمند و به اربابانشان احساس نزدیکی کنند.
    مجاهدین با اعلام هواداری از سرمایه داری، کاملا در کمپ سرمایه داری قرار گرفتند و آنها هم استثمارگرند.
    تکلیف شاه و سلطنت هم که روشنه
    جمهوریخواهان و دموکراتها و سکولار ها هیچوقت نظام سرمایه داری را نقد نکردند و از وضع موجود یعنی سرمایه داری دفاع میکنند..
    دولتهای غربی همه سرمایه داری هستند که اینهم خیلی روشن است.
    چین مخلوطی از سرمایه دای دولتی و سرمایه داری خصوصی است برای همین نظم اجتماعی ارتجعی دارد.
    جامعه روسیه هم سرمایه داری با نفوذ و قدرت الیگاروشهای سرمایه دار بزرگ است، پس اینهم ارتجاعی سا.
    جامعه سابق روسیه از زمان لنین سرمایه داری دولتی بود و یک قدم به سوسیالیسم نزدیک نشد.
    سوسیالیسم و کمونیسم یعنی نبودن انحصار وسایل تولید در دست یک عده معین و نبودن کار مزدی که روی هم هست نبودن بردگی مزدی.
    جنبش زنان علیه بردگی شان توسط مردان است، چه در ایران که بسیار بردگی شدیدی است و چه در بقیه دنیا که به درجات گوناگون هنوز وجود دارد.
    مبارزه با امپریالیسم، دفاع از استثمارگر خودی نیست، اتحاد با کارگران جهان علیه اعمال امپریالیستی سرمایه داران هر کشور است. برای همین گول هر شعار ضد امپریالیستی را نمی خوریم.
    نظم آتی و درست انقلابی و انسانی جامعه، نظمی است که کارگران تمام محلهای شغلی و زندگی را در دست خود دارند و آنها را شورایی (حتی میشه گفت کلکتیو) اداره میکنند.
    شبه علم و خرافت و فلسفه بافی ضد منطق و علم است. انقلاب درست و واقعی با منطق و استدلال و علم ممکن است و ارتجاعیون همیشه مخالف آن هستند..
    حال،
    کجای این ایده ها التقاطی است؟
    کامنتهای تو پر از التقاط است و دلیلش دقیقا همان وطن پرستی است. وطن پرستی به تناقض منجر می شود و مجبور است با دزدی و حقه بازی و رفاقت با ضد کمونیست و هوادار کمونیست و غیره، کارش را جلو ببرد. وطن پرست خوب فهمیده که نمیتواند با آنارشیسم رفاقت کند. دلیلش خیلی روشن است. آنارشیستها به روابط سلسله مراتبی اعتقاد ندارد. وطن هم بدون روابط سلسله مراتبی ممکن نیست. اگر وطنی درست شود که در آن روابط سلسله مراتبی وجود نداشته باشد، مرزها از بین می رود.
    ببین، من بحث میکنم، تو فحاشی میکنی.
    حالا، جرات داری، تهدید نکن، فایده ندارد، بحث کن، که نمیتونی وگرنه اسم آنارشیست نمی دزدیدی.
    آنارشیست-کمونیست

  2. از اینکه آخوندها و مجاهدین را متحد آنارشیسم قلابی ات میدانی. و مارکسیست ها و کمونیست ها و تمام جریانات سیاسی ملی و مبارز ایرانی را .دشمن توهمات منحرف و رمانتیک و التقاطی خود بشمار می آوری. نشان میدهد که تا چه حد چپ و انقلابی و روشنفکر هستی. و جامعه و تاریخ و سیاست و اهداف و آرزوهای ایران و ایرانی را میشناسی!

  3. مبارزه با امپریالیسم در چهارچوب وطن پرستی بدرد کارگران نمی خورد چون عاقبت ش دست نخوردن بردگی است. مبارزه اصیل و پایدار و موثر علیه امپریالیسم مدرن، مبارزه با سرمایه داری ست، چه سرمایه داری خصوصی، چه دولتی و چه مخلوط.
    آنارشبست

  4. درباره ایران و اعراب مسلمان به اختصار
    ——————————-
    ایران زمان ساسانیان ایرانی بود که توسط پادشاهان و حاکمین فاسد استثمارگر اداره میشد.
    اعراب مسلمان خودشان فاسد و استثمارگر بودند اما از لحاظ نظامی قوی تر از ساسانیان.
    آنها ساسانیان را شکست دادند و مجبور کردند که ایرانی ها خرافات خود را با خرافه اسلام تعویض کنند.
    آنها ایران را اشغال نکردند، آنها اکثرا و بتدریج رفتند. اینکه اعراب ایران را اشغال کردند حرف مفت و مزخرفی است.
    استثمارگران ایرانی هم زودتر از همه دین اسلام را پذیرفتند و به باج دادن پرداختند چون با کار استثمارگری آنها در تناقض نبود.
    از آن به بعد، ایدئولوژی استثمارگری و جنگ طلبی هم شد پادشاهی و هم شد اسلام گرایی، هر دو متحد با هم.
    با تغییر نوع استثمارگری از نوع ماقبل سرمایه داری به سرمایه داری، باز هم ضرورتی نبود که مرتجعین مذهب را بردارند چون مثل همه کشورها مذهب و وطن پرستی به سرمایه داری کمک میکند. الان وطن پرستی و اسلام گرایی هم پر ایران به هم گره خورده است.
    سرمایه داری و اسلامش و یا بدون اسلامش فساد جامعه ایران است. ایران استثناء نیست، بقیه جاها هم همینطور است.
    اسلام و یا دیدگاه دولتگرایی سکولار دموکراتیک، غیر متطقی و غیر علمی است و برای مهندسی فکری کارکران استثمار شونده اختراع شده.
    جنایتکاری کشورهای سکولار کمتر از مذهبی نیست چون برای استثمارگری جنایت لازم است.
    برای همین،
    مبارزه با اسلام و مسیحت و یهودیت و سکولاریسم فاشیستی و دموکراتیک و دیکتاتوری و یا مبارزه با مارکسیسم سرمایه داری دولتی و همه و همه جدا از مبارزه با روابط استثمارگرانه جامعه نیست. ایدئولوژی بدون استثمار و استثمار بدون ایدئولوژی ممکن نیست، اینها لازم و ملزوم همدیگر هستند.
    همه کارگران جهان، از جمله کارکران خوب و زیبای عرب و افغان و یهودی و غیره در خاورمیانه، علیه استثمار سرمایه داری متحد شوید.
    آنارشبست-کمونیست

  5. “اگر مردم گیر بیاورند تربیتش را خواهند داد یعنی حسابش را خواهند رسید”
    نود درصد مردم کارگر هستند و من هم یکی از انها. قصد ما الغای بردگی مزدی و مجبور کردن سرمایه داران انگل به امرار معاش از طریق کار کردن است نه مفت خوری. ۹۰ درصد مردم با من خواهند بود.

  6. “مردم دنبال سرمایه و سرمایه دار میگردند”
    تو اول رژیم سکولار دموکراتیک وطن پرستانه ات را درست کن ببینیم چقدر در انتخابات رای میاری، بعد از قول مردم حرف بزن.
    ” سرمایه” در حقیقت آخوند دوست و امپریالیست دوست و مردسالار دوست است.
    چیزی که در ایران بفور یافت می شود همان سرمایه است.
    نشنیدی مارکس گفته سرمایه یک رابطه اجتماعی است؟ معلومه که نشنیدی، چون از سایت ایران گلوبال درس میگیری.
    وطن پرست ایرانگلوبالی هستی، من ویکی پدیایی نیستم، ویکی پدیا قدم اول صد قدم بعدی است که تو توان پیمودن آنرا نداری.

  7. تو‌که نماینده مردم نیستی که قضاوت کنی “مشکل مردم فقط آخوند است”. تو یک سرمایه دار ورشکسته هستی که امید داری رژیم سرنگون بشه بری سرمایه گذاری کنی بشی پولدار. رژیم آخوندها هم از اول میگفت اگر قرار به پوله، چرا ما نه، دروغ هم نمی گفت.
    برای سرمایه دار شدن باید آدم بکشی، اعدام کنی، شکنجه بدهی، مثل تو دزدی کنی. در حقیقت بیشتر مبارزه طبقاتی تاکنونی در ایران مدرن بین سرمایه داران سکولار بوده با سرمایه داران اسلامی چون هر دو، مثل تو، کارگران را از مبارزه ضد سرمایه داری منع میکردند. خب، من هم اینجا کارم اینه که تو و آنها را افشا کنم. زنده باد آنارشیسم که خوب ارتجاع را از انقلاب تشخیص میدهد.
    واقعیت اینه که اگر دنبال منطق انقلاب را بگیریم، کسی که تظاهر به انقلابیگری میکنه، تمام ارتجاعش را رو میکنه و به تناقض گویی می افتد:
    از یک طرف میگه من ضد کمونیسم هستم و از طرف دیکه میگه چرا ضد سرمایه داری ام.
    از یک طرف میگه ضد آخوند است اما مبارزه با مردسالاری رو میگه مرد ستیزی.
    از یک طرف میگه مشکل مردم فقط آخوند است و از طرف دیگر رضا پهلوی را نقد میکند که آخوند نیست.
    حتی با شورا شورا هم نمیتوانند افکار ضد کارگری خود را پنهان کنند، افشای وطن پرستی که ساده است.
    بگو شورا یعنی کنترل محل کار و محل زندگی بدون آقا بالا سر، ۹۹ درصد شورائیون فرار میکنند، چون نمیتوانند رئیس و رهبر باشند.
    آری، ضد آخوند بودن کسی را درست و سالم و انقلابی نمی کند. مرتجعین ضد آخوند در ایران و دنیا فراوانند.
    استثمار نیروی کار به اقتدارگرایی احتیاج دارد، اولی عمل است، ‌دومی تئوری آن.
    “مشکل مردم فقط آخوند است” نه سرمایه داری، یعنی استثمارگر بودن. از دزدی اسم آنارشیست شروع میشود تا امید واهی به میلیاردر شدن در حکومت دموکراتیک سکولار وطن پرستی در ایران.
    جوجه هاشون را می فرستند، خودشون پنهانکارند.

  8. مشکل مردم فعلا آخوند است و نه سرمایه دار. مردم دنبال سرمایه و سرمایه دار میگردند. دوری از مردم و بیگانه با خواسته مردم را نمی توان با شعارهای قلابی از راه دور حل کرد.
    چپ نمایی قلابی خارنشین تجزیه طلب مردستیز کمونیسم ستیز آزادی ستیر فارس ستیز را، اگر مردم گیر بیاورند تربیتش را خواهند داد یعنی حسابش را خواهند رسید.

  9. تو آخوند می بینی چون سرمایه دار هستی، من وقتی آخوند می بینم، سرمایه دار می بینم، برای همین است که تو اصلا نمی فهمی من چی میگم.

  10. به آنارشیست نمای اقلیمی ویگیپدیایی !
    اگر زبان فارسی ات در حد ادعاهایت میبود. درک موضوعات جامعه شناسی و تئوریک را میداشتی.
    منظور کمنت گذار از “مازوخیست”بودن امت مسلمان است که دنبال زاری و گریه و التماس و شیون و دعا هستند.
    چرا آنارشیسم قلابی تجزیه طلب .به آخوند و اسلام و دین نمی پردازد؟ ولی اپوزیسیون را دشمن اپورتونیسمی اش مانند آنارشیسم میداند ! ؟

  11. آخوندها مازوخیست نیستند، شاید سادیست ضد زن هستند. دزد نام آنارکو-سندیکالیست مازوخیست هست چون با دزدی دائم کامنت تحقیر آمیر میگیرد و لذت می برد.

  12. اساس شیعه بر قتل و شهادت و مازوحیسم و گریه و زاری بنا شده.
    فرهنگ آخوندی از روز اول ، دگر ستیز بوده و در رسانه ها و مساجد و مدارس و … مدام تبلیخ جنگ و دشمن پنداری و هراس و نزدیک شدن روز قیامت و صحرای محشر و رد شدن از روی پل صراط و به وقوع پیوستن تراژدی، بوده.
    آخوندها 5 قرن از زمان صفویان متوجه شدند که در کشور فقیر و خشک و بد آب و هوا و اسطوره ای-شاهنامه ای ، با سرگرم کردن مردم از طریق مرگ و خاکسپاری و چهله و شیون و زاری میتوان شغلی برای صنف خود ساخت، و وعده بهشت دروغین ومصنوعی را به عوام فروخت.

    http://iranglobal.info/node/187955
    آنارکو-سندیکالیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>