Comments

تحريم: سلاحی عليه ديکتاتورها؟ — 1 دیدگاه

  1. تحریم هم علیه زنان و کارگران است و هم علیه ارتجاعیون حاکم بر آنها در یک کشور. این منطق همان امپریالیسم و یا استعمار است. حال که کشورها از زیر بار امپریالیسم قدیم بیرون آمده اند، تحریم یکی از راه حل های مطیع کردن کشور یاغی شده است.
    ارتجاعیون تحریم شده باید انتخاب کنند که راه استقلال بروند و یا نوکری و کلفتی.
    زنان و کارگران باید تصمیم بگیرند که انقلاب کنند یا نه.
    رژیم راه استقلال در پیش گرفت ، اما راهی ارتجاعی، یعنی راهی از طریق سرکوب و استثمار کردن زنان و کارگران ایران. اینکار رژیم را ایزوله کرد و نجاتش نداد تا اینکه حتی بمباران هم شد. دلیل این قضیه این است که دستگاه روحانیت چندان از جامعه مدرن با خبر نبود و فکر میکرد الله ش کمکش میکند.
    زنان و کارگران فعال سیاسی، بعلت حاکمیت مارکسیسم ورشکسته بر جنبش ضد ارتجاع، هنوز نتوانسته اند که تصمیم درستی در ارتباط با این تحریمها و سلطه ارتجاع داخلی بگیرند. ابتدا متمایل به احزاب گوناگون ارتجاعی بودند، بعد وارد انتخابات شدند، بعد شورش کردند تا حتی شورش سرنگونی طلبانه. علت اصلی این سرگردانی مارکسیسم است، زیرا مارکسیسم با ادعای کمونیستی بودن ، به تمایل ضد ارتجاع در زنان و کارگران نزدیک میشود ولی اساسا کمونیسم نیست، نوعی از ارباب هستند که مثلا “رفیق” هم هست.
    کوشش این است که تصمیم گیری زنان و کارگران درست باشد و دنباله سیاسیون رژیم و اپوزیسیون صرفا سرنگونی طلبش راه نیافتند. اینکار با ترویج اندیشه آنارشیستی کمونیستی ممکن است. این اندیشه تضمین میکند که تمامیت ارتجاع درک شود. در عین حال، تضمین میکند که روابط تشکیلاتی در نفی ارتجاع در محل کار و زندگی ، ساختار جامعه آتی را هم بسازد. این صورت کلی انقلاب واقعی است، صورتهای خاص نیازمند ابتکار و خلاقیت در هر شرایط مشخص است.
    آنارشیسم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>