Comments

چه آینده ای برای غزه ؟ <br> نویسنده Gilbert ACHCAR برگردان بهروز عارفی  — 1 دیدگاه

  1. سیاست آزاد گذاشتن بخش نژادپرست یهودیان (صهیونیستها) توسط امپریالیستهای غربی، و تسخیر هر روزه و اشغال سرزمینهای فلسطینی و تبدیل آن به مناطق مسکونی خود، با ورود ارتش اعراب از بین نمی رود و یا اگر از بین برود، این آخری مشروط به کنار گذاشتن اولی است. همانطور که مشاهده میشود، امپریالیستهای غربی به نوکر و مخلوقشان اجازه جنایت میدهند تا راضی بمانند و نوکری کنند و ادم یاد آن فیلمهایی می افتد که رئیس دراکولا سهمی هم از خون قربانی به زیر دستی اش میدهد تا راضی نگه ش دارد.
    امپریالیستهای غربی، مخصوصا آمریکا، باید تصمیم بگیرند که آتش زیر خاکستر علیه خودشان را میخواهد تقویت کنند یا اینکه محدود نگه دارد. با وضع فعلی و وجود دولتهای ضد شان و جنگ اوکراین و غیره، ممکن است مثل رومی ها و یا هخامنشیان و یا هر امپراطوری جنایتکارانه در تاریخ “انسان خردمند” فعلا پست، تصمیم بگیرند به سیم آخر بزنند و جنگ جهانی راه انداخته که این شامل جبهه ای در خاورمیانه هم خواهد شد. البته اینکه آیا موفق شوند دنیا را بلاخره بگیرند و یا نه، خود جنگ برای آنها مهمتر از نتیجه آن است چون جنگ را خودشان نمیکنند، زنان و کارگران گول خورده پیش می برند.
    رویکرد انقلابی چگونه باشد؟
    ۱ – رویکرد انقلابی، نمیتواند ناسیونالیستی باشد چون به وحدت با استثمارگر منجر می شود.
    ۲ – در مقابل ارتجاع آدم کش و ضعف فعلی انقلابیون، مقاومت وسیع و یا تعرض مسلحانه نمیتواند باشد.
    ۳ -باید تمرکزش روی مسئله استثمار و کوشش در ساقط کردن شریانهای حیاطی ارتجاع باشد بدون اینکه حیات خود را بخطر بیاندازد.این کار دشوار است اما منطق روشنی دارد و در واقع کار اصلی است.
    ۴ – در فرم سازماندهی فعالیتش باید غیر هیراشی، داوطلبانه، غیر متمرکز و شورایی به معنای غیر سیاسی اش باشد نه شورایی بصورت ایده دولت شورایی که جوک است.
    ۵ – تغییرات فرهنگی تدریجی ضد ارتجاع (مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و هیراشی و غیره) وقتی به درجه کمی و کیفی معینی رسید، شرایط تسخیر کامل محل کار و زندگی فراهم می شود. به احتمال بسیار زیاد این به یک جنگ مسلحانه منطقه ای و یا جهانی علیه ارتجاع منجر میشود که چون فرهنگ انقلابی جهانی شکل گرفته، موفق خواهد بود و زیاد هم طول نخواهد کشید.
    ۶ – مبارزه مسلحانه، تسخیر قدرت، سرنگونی طلبی های ابلهانه فعلی همگی یا خوش خیالی اند، یا خالی بندی و یا ارتجاعی. بر خلاف ایده مارکس، تمرکز فعالیت انقلابی باید بروی مسئله استثمار باشد نه رشد نیروهای مولده. این آخری ایده ای ارتجاعی در افکار مارکس بود و موجب شد هوادارنش سلطه طلب و استثمارگر شده و جنایتکاری های بشر احمق (نه خردمند را) ادامه دهند.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>