Comments

اندیشیدن به جهانی نوین. بر پائی مقاومت و پایداری،متحدکردن نیروهایمان — 4 دیدگاه

  1. پاسخ به این کامنت:
    “آنارشیسم اقتداری خلاف مارکسیسم و لیبرالیسم در طول عمر 200 سال بورژوازی هیچگاه به قدرت نرسید تا ما شاهد شکست …”
    پاسخ:
    پرت و پلا های دزد اسم دیگران و دزد مال مردم جواب ندارد.
    نه خدا، نه ارباب
    نه سلطنت، نه مارکسیست

  2. بنظر می رسد که دولتهای اروپائی اپوزیسیون رضا پهلوی و مسیح علینژاد را دارند بطور جدی تبدیل به آلترناتیو میکند:
    https://www.bbc.com/persian/articles/cx895edw2ewo
    مطالب مهمی وجود دارد که باید باز شود:
    1 – این تصمیم در ارتباط با جنگ امپریالیستهای غربی با امپریالیستهای شرقی است که آغاز کننده آن نه روسیه بلکه در حقیقت گسترش ناتو بوده است. در ارتجاعی بودن طرفین جنگ شکی نباید داشت و قزبانیان اصلی فقط زنان و مردان کارگر ایران و جهان خواهند بود.
    2 – خیزش های اخیر ایران باید رویکرد ضد بردگی مزدی، ضد امپریالیستی و ضد جنگ را به آنچه عرضه کرده اضافه کند وگرنه بسیار بد نام خواهد شد. مواضع امپریالیستی اصلا بنفع رژیم نخواهد بود بلکه به ضرر رژیم خواهد بود. حذف رویکرد ضد امپریالیستی به شکست کامل خیزش های اخیر منجر خواهد شد و با ارتجاع جنگ به هیچ خواهد رفت.
    3 – در ارتباط با وحدت علیه ارتجاع، تاکنون در ایران و حتی سایر نقاط جهان، درک از ارتجاع ناقص بوده و باعث شده هیچ انقلابی بوجود نیاید و هیچ اتحاد و وحدت موثری حاصل نشود. هر چه بوده دست بدست شدن قدرت ارتجاع بوده است و یا تغییر حاکمیت یک طبقه استثمار با طبقه ای دیگر. فلسفه های تاریخ از جمله ماتریالیسم تاریخی مارکس بسیار غلط بوده اند و مسیر جامعه قابل پیش بینی نیست و تنها از طریق اراده انقلابی مسیری درست خواهد داشت.
    این بحث مهم است، اگر علاقه مند هستید و از واقعیات ترس ندارید، فرصت مناسبی است.
    نه خدا، نه ارباب

  3. آنارشیسم اقتداری خلاف مارکسیسم و لیبرالیسم در طول عمر 200 سال بورژوازی هیچگاه به قدرت نرسید تا ما شاهد شکست و بی عرضه گی و گستاخی آن باشیم. اقتدار گرایی بدون دولت توهمی صوری و غیرواقعی است بنابراین نمی توان تصوری از آن داشت. ارتجاع نه تنها از طریق دولت ممکن است بلکه از طریق ایدئولوژی های شبه فاشیستی و مجموع ال جماهیر شورایی نیز مبرهن و ممکن است. آخوندها هم همیشه شرط اجماع رسیدن پیکان علیه بلشویسم و کلنیالیسم را توصیه نموده اند تا خود را از زیر ضربه رها کنند.

    نه خدا-نه مرسالاری-نه دولت گرایی!

  4. اختلافات بعلت شکست تاریخی مارکسیسم و دولت سازی آنها و شکست تاریخی لیبرال دموکراسی ست. مبارزه با حاکمیتها بدون نقد اقتدارگرائی و برای صرفا کسب قدرت دولتی دیگر موجب وحدت نمی شود، بلکه موجب نفاق می شود. ارتجاع در این دوره کاملا پیروز شده است تا اینکه اکثریت جمعیت ناراضی به این اجماع برسند که نوک تیز پیکان باید نه علیه دولتها بلکه ذهنیت اقتدارگرایانه باشد. اگر علاقه ای وجود داشته باشد، بحث را میتوانیم ادامه دهیم.
    نه خدا، نه ارباب!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>