چرا حمله به بیمارستان بئرشبع تیتر یک جهان شد، اما کرمانشاه نه؟
ر نخستین ساعات پس از حمله موشکی به مرکز درمانی سوروکا در شهر بئرشبع اسرائیل، پخش گزارشهای زنده از محل حادثه، در رسانههای بینالمللی مانند سیانان، بیبیسی، اسکاینیوز و نیویورکتایمز آغاز شد. خبرنگاران خارجی به سرعت به محل برده شده، از سوی مقامات توجیه شدند و دسترسی کامل به تصاویر و اطلاعات پیدا کردند. دوربینها روشن بود، خبرنگاران پرسش میکردند و جهان نظارهگر بود.
در نقطه مقابل، سه روز پیش از آن، بیمارستان فارابی در کرمانشاه ایران هدف حملهای مشابه قرار گرفت. اما این حادثه در رسانههای بینالمللی تقریبا هیچ پوششی نداشت و بسیاری از مخاطبان جهانی از وقوع چنین رویدادی بیخبر ماندند.
این تفاوت چشمگیر تنها حاصل «جهتگیری رسانهها» نیست، بلکه بازتابی از شکاف عمیق در دسترسی، شفافیت و استراتژی رسانهای دولتها در مواجهه با بحرانهایی است که موضعگیری جامعه بینالمللی در آن اهمیت دارد.
اسرائیل سازوکار رسانهای دقیقی دارد. هنگام وقوع حمله یا حادثهای مهم، به ویژه اگر غیرنظامیان را تحت تاثیر قرار دهد، خبرنگاران خارجی که اغلب در تلآویو یا بیتالمقدس مستقرند، با تشخیص مقامهای امنیتی بلافاصله با خودروهای نظامی به محل اعزام میشوند، با مقامات مصاحبه میکنند، آزادانه فیلمبرداری میکنند و به گزارش زنده میپردازند. در واقع آنچه رسانهها نیاز دارند، در اختیارشان گذاشته میشود.
در ایران اما وضعیت به گونهای دیگر است. خبرنگاران رسانههای بینالمللی مانند بیبیسی جهانی و بسیاری از رسانههای دیگر اجازه حضور در ایران را ندارند و خبرنگاران داخلی هم زیر بار سانسور سنگین و نظارت شدید فعالیت میکنند.
در ماجرای کرمانشاه، نخستین تصاویر منتشرشده، تنها چند عکس تیره و تار با کیفیت پایین بود که با تلفنهای همراه ثبت شده بود. نه نشست خبری برگزار شد، نه تصویری باکیفیت در اختیار رسانهها قرار گرفت و نه روایتی رسمی و دقیق از میزان آسیب به بیمارستان و بیماران ارائه شد.
تصویر باکیفیت، برگ برنده در رسانهها
موضوع به نبود خبرنگار ختم نمیشود. در اسرائیل، دوربینهای زنده، پهپادها و تصاویر ماهوارهای – اگر شامل ممنوعیت امنیتی نشود – تقریبا در تمام لحظات در دسترس رسانهها هستند. تصویر ویدیویی، ستون فقرات محتوای تلویزیونی است. مخاطبان میتوانند در هر لحظه چشماندازی زنده از آسمان تلآویو را در تلویزیون ببینند.
در مقابل، آنچه از ایران مخابره میشود اغلب مجموعهای از ویدیوهای لرزان و کوتاه است که شهروندان با اینترنت ناپایدار در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند یا عکسهایی غیرحرفهای و تار که با گوشیهای تلفن همراه گرفته شده است. در مورد بیمارستان فارابی همان سه چهار عکس تیره و تار که در رسانههای ایران منتشر شده بودند، هنگام نگارش این گزارش به دلیل محدودیتهای اعمال شده بر اینترنت باز نمیشود.
خلاء اطلاعرسانی رسمی
نکته مهم دیگر، انتشار اطلاعات رسمی است. پس از آسیب دیدن بیمارستان بئرشبع در حمله موشکی ایران در روز ۱۹ ژوئن، مقامهای اسرائیلی بلافاصله آمار مجروحان و اطلاعات تکمیلی درباره نوع حمله را منتشر کردند. در مقابل ایران، اولین آمار رسمی کشتهها را در روز سوم حملات اسرائیل اعلام کرد. این آمار نه تفکیکشده بود، نه موقعیت زمانی و مکانی داشت. حادثه بیمارستان کرمانشاه در روز ۱۶ ژوئن نیز از این قاعده مستثنا نبود.
در خلأ اطلاعرسانی رسمی، تنها چیزی که باقی مانده، روایتهای شخصی است؛ خانوادههایی که تصاویر فرزندان، زنان و غیرنظامیان کشتهشده را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند و سعی دارند صدایشان را در سکوتی که دولت اعمال کرده به گوش دیگران برسانند.
در حال حاضر اینترنت در ایران تقریبا قطع است. بسیاری از سایتهای دولتی یا رسانههای نیمهرسمی از خارج کشور به سختی باز میشوند، تصاویر و ویدیوها بارگذاری نمیشوند، و برخی از آنها اصلا در دسترس نیستند. این وضعیت کار خبرنگاران خارج از ایران را هم برای راستیآزمایی روایتهای رسمی با مشکل مواجه کرده است.
مجموعه این عوامل باعث شده تا جهان ــ حتی در مواردی که روایت انسانی به سود ایران است ــ تصویری شفاف از آنچه در داخل کشور میگذرد نداشته باشد.
حکومت ایران با محدود کردن رسانهها و بستن راههای اطلاعرسانی قصد داشته به نفع خود عمل کند، اما در شرایط بحرانی فعلی این استراتژی در انتقال روایتهای انسانی به افکار عمومی جهان ناکام مانده و عملا به زیان جمهوری اسلامی تمام شده است.
در جهانی که روایتها بیش از واقعیتها قدرت دارند، رهبران ایران با سرکوب رسانههای مستقل و بستن دسترسی خبرنگاران خارجی، سکوت را انتخاب کردهاند؛ آن هم در جنگی که رسانهها به اندازه موشکها اثرگذارند. و این سکوت، برای آنها پرهزینهتر از آن چیزی است که شاید انتظار آن را داشتند.
بیبیسی
Comments
چرا حمله به بیمارستان بئرشبع تیتر یک جهان شد، اما کرمانشاه نه؟ — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>