Comments

یک سال نسل‌ کشی<br> نوشته: رمزی بارود  ,  برگردان: سامان — 4 دیدگاه

  1. با خبر تقاضای امپریالیستهای غربی از اسرائیل برای قطع جنگ بعلت بقتل رساندن سنوار، فکر میکنند که وظیفه نوکرشان تمام شده است و بهتر است بیشتر از این آبرو ریزی برای آنها ببار نیاورد. اسرائیل ضربه سختی به رهبری اسلامیون زده اما ترکش ش به سر دموکراسی امپریالیستی غربی اصابت کرده و برای همین است که هوادارانشان فعال شده اند تا اذهان را به گمراه بکشانند. البته، کاری عبث، چون صدمه ایدئولوژیک به غرب سرمایه داری-امپریالیستی، یعنی انبوه شدن فاکتهای تاریخی و گسترش نفرت از آنها، عمیق است.
    حالا فکر میکنند که باید یک فلسطینی نوکر برای غزه پیدا کنند که برای آنها صدا خفه کند. ولی به این سادگی ها نیست.
    اگر جنبش ضد ارتجاع (آنارشیستی-کمونیستی ) رشد نکند، امپریالیستهای شرقی پیروز سیاسی هستند. تکلیف پیروزی نظامی هنوز روشن نشده ولی با این ضعفی که اسراییل برای سرکوب “100” تا شورشی وطن پرست نشان داده، شکست نظامی هم خواهند خورد.
    کار انقلاب کمونیستی-آنارشیستی هم ساده نیست اما بعلت تمایل ذاتی بشر برده شده به درک حقایق و تغییر، کاری ممکن است.
    گامهای لازم اینطور بنظر می آیند:
    ۱ – مارکسیسم اتوریته چی و دولتگرا (حضور ارتجاع در اتقلاب) باید افشا و ایزوله شود، چه بلشویک ، چه سوسیال دموکرات. گروه دوم از اعمال جنایتکارانه اسرائیل و حمایتهای دموکراسی امپریالیستی از آنها ضربه سختی خورده، گروه اول از اعمال استالین و کلا رفتارهای جنایتکارانه و نتایج ارتجاعی حاکمیت حزب بلشویک. مارکسیستهای غیر دولتگرا بهتر است سر عقل بیایند وگرنه از خودشان سوسیال دموکرات و بلشویک تولید خواهند کرد.
    ۲ – فعالیت اتقلابی باید متمرکز شود بروی نقطه ضعف ارتجاعیون. مبارزه مسلحانه و این چرندیات برعکس تمرکز روی نقطه قوت ارتجاع است و نتیجه اش چیزی تیست جز فرقه گرایی و شکست و فرار کردن توده ها از انقلاب. نقطه ضعف ارتجاع در محل کار و زندگی است. باید ارتجاع مردسالاری و بردگی مزدی در این مکانها افشا شده و علیه آن سازمانیابی کلکتیو-شورایی بوجود بیاید. اتقلاب یعنی ساختن جامعه جدید شورایی در محل کار و زندگی نه اصلاح خرابه ای که تاکنون بشر اقتدارگرا ساخته.
    ۳ – هدف اول انقلاب کسب قدرت دولتی نباید باشد، هدف اول و درست بیرون کردن ارتجاع از اذهان بردگان در محل کار و زندگی است. تسخیر ذهنی بردگان و واقعی کردن افکارشان به تسخیر فیزیکی این محل ها متجر می شود و این ستونهای محافظتی دولت که آخرین پایگاه ارتجاع است را از درون پوک کرده و کار خلاص شدن از آنرا ساده میکند.

  2. آیا آمریکا-اسرائیل-اروپا در اشغال کامل غزه از لحاظ نظامی شاهکار کرده؟
    پاسخ یک نه بزرگ است. ببینیم چرا؟
    چهار فاکت بما می گوید که ارتش آمریکا-اسرائیل-اروپا در حقیقت ژنرالهای بسیار بی استعدادی دارند.
    اول – یکی از ثروتمند ترین متحدان تاریخ علیه یکی از فقیرترین مردم در یک منطقه کوچک بمدت یکسال جنگ کرده تازه توانسته فرمانده آنها را به قتل برساند که این هم الزاما بمعنای پیروزی نظامی نیست و ظاهرا ارتش مقابل هنوز امکان ابتکار عمل دارد.
    دوم – بمدت بیست سال غزه محاصره نظامی-اقتصادی بود ولی نتوانستند جلوی تونل سازی و شکل گیری ارتش آنها را بگیرند.
    سوم – از پیشرفته ترین سلاحهای تاریخ علیه عقب افتاده ترین سلاحهای موجود استفاده کردند اما یکسال گذشته و هنوز نمیدانند کجای کارند!!!
    چهارم – بجای نشانه گرفتن ارتش حماس، هم کودکان و هم غیر نظامیون را نشانه گرفتند (از رژیم ایران بچه کش تر) و مرتکب جنایت علیه بشریت شدند. خرابه کردن یک منطقه کوچک که هنر نیست، به من هیچ کاره هم مقام ژنرالی بدهند و بگویند در جنایت علیه بشریت دستت باز است، میتوانیم با خاک یکسان کردن مناطق مسکونی بلاخره تانکهایم را بفرستم روی جسدهای غیر نظامیان و کودکان و بگویم پیروز شدم.
    پنچم – آمریکا-اسرائیل-اروپا جنگ اخلاقی را باختند و فاشیسم دموکراسی شان عریان شد.
    نتیجه ای که میتوان گرفت این است که بنظر نمی آید امپریالیستهای غربی توانائی نظامی تسخیر قلمروهای امپریالستهای شرقی را داشته باشند. تنها شانس آنها انقلاب مخملی راه انداختن است که اینهم بعلت هوشیار شدن دیکتاتورهای شرق، مشکل است.
    انقلاب آنارشیستی-کمونیستی به جنگ مسلحانه جدی و فوری اصلا احتیاج ندارد. میتواند ایدئولوژی خرافی و بی منطق و بی اعتبار ارتجاع امپریالیستی شرقی و غربی و خودی را از ذهن زنان و کارگران بیرون بیاورد و راه را برای انقلاب چند میلیاردی باز کند.
    فکر کنم کامنتهای این صفحه زیاد شد. مطالب در ارتباط با این جنگ جمع شده بود باید مطرح میشد.

  3. لیست کوتاهی از رسانه های ارتجاعی فارسی امپریالیستهای غربی که دست کمی از کیهان ندارند و متحدا مثل یک حزب جهانی علیه قربانیان استعمارگری کار میکنند:
    بی بی سی – فارسی و غیره
    رادیو فردا ، صدای آمریکا و غیره
    دویچه وله
    رادیو فرانسه
    ایندیپندنت فارسی
    ایران اینترنشنال

    نقد امپریالیستهای غربی را به نقد دولتهایشان محدود نکنید. هنر و ادبیات و فیلم و رسانه ها و کمپانی های آنها را هم نقد کنید تا زنان و کارگران ایران گول آنها را نخورند. کوتاهی در اینکار فرهنگ ارتجاعی موجود در ذهنیت توده ها را تغییر نمیدهد و آنها را وارد مبارزه ای میکند که اهدافش فقط توهم است. باید درصد افشاگری ها مساوی باشد، مثلا 33 درصد برای هرکدام از اینها: ارتجاع حاکم، ارتجاع امپریالیست شرقی و ارتجاع امپریالیست غربی. باید فرهنگ ضد ارتجاع را پرورش داد. ارتجاع هست: مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی و انواع تعصب.

  4. جناب رمزی بارود بی دلیل به دولتها و قوانین بین المللی خوشبین است. دولتهای اعراب و سیستم حقوق بین المللی در دست امپریالیستهای غربی است و آنها هستند که پشت سیاستهای دولت اسرائیل ند. دولت اسرائیل متعلق به آنهاست. برای اربابان اسرائیل (امپریالیستهای غربی) مقاومت فلسطینی ها تا وقتیکه نتواند جلوی غصب زمینهای فلسطینی را بگیرد، مهم نیست و جوابش را با جنایت میدهند و کار خودشان را پیش می برند. آنها میدانند که دولت آنها (اسرائیل) با ایدئولوژی صهیونیستی اش در مساحتی محدود دچار مشکلات جدی اند و برای همین از غصب زمینهای فلسطینی ها و حتی بیشتر و وسیعتر زمینهای همسایگان در اینده نه چندان دور، دفاع میکنند.
    شورش فلسطینی ها از 75 سال پیش تا بحال دفاع از محیط زیست شان بوده است و امپریالیستهای غربی را بدرستی مثل سرطان میدانند. سرخ پوستان آمریکای شمالی هم چنین میدیدند. فلسزینی ها به مبارزاتشان ادامه خواهند داد و کشتن رهبرانشان تاثیری نخواهد داشت. جناب بارود در این مورد درست میگوید و از ما بهتر میداند. اما حق طبیعی زیست داشتن یک چیز است، موفقیت در حفظ آن چیزی دیگر. بهترین راه حل زنان و کارگران فلسطینی برای آزادی، مبارزه برای آزادی کلی بشر برده از اقتدارگرائی است. برای اینکار، آنها باید به لیست مبارزاتی خود، مبارزه با بردگی مزدی، مردسالاری و هیراشی را اضافه کنند. اگر در اینکار موفق شوند، میتوانند در اسرائیل و منطقه و شرق و غرب، متحدان چند میلیاردی پیدا کنند زیرا توده های جهان نیازمند هدفی درست و مشخص برای رهائی خود هستند. با جهانی و یا حتی منطقه ای شدن فرهنگ ضد ارتجاع (آنارشیسم کمونیستی)، ارتجاع عقب نشینی خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>