ناکامی روایت رسمی و خیابانها خالی
حتی یک تجمع و راهپیمایی حمایت از فلسطین مشابه آنچه در دیگر کشورها برپاست اینجا رخ نداده، دولتی و غیردولتیاش هم به کنار!
یک جای کار میلنگد، نمیشود که بالاترین حجم تبلیغات دولتی/حاکمیتی را داشته باشیم اما کمترین کنش مدنی و غیردولتی را! چون آفتاب صلات ظهر، آشکار است که روایت رسمی از قصهی پر غصهی فلسطین، دیگر کار نمیکند بسان بسیاری دیگر! آن روایت که روزگاری برمیانگیخت حالا از نفس افتاده.
واکنشهای داخلی به طوفان الاقصی را بهانه کنیم برای توفانی دگرگونکننده در روایت رسمی از فلسطین؛ روایتی چنددههای که به مرور عنصر «انسانی» اش آب رفته و وجه منطقهای و نظامیاش فربه شده. روایت تازه باید بر پایهی «انسانیت»، «مظلومیت» و «آزادگی» بازسازی شود.
به عنوان فردی همدل با مقاومت، معتقدم که در روایت تازه میبایست از غلظت کلیدواژههای جریانهای افراطی داخلی کاست و بر وجه انسانی و جهانشمولتر غزه و فلسطین افزود. شهروند ایرانی هرگز نباید احساس کند اعتراض انسانیاش به جنون و جنایت اسرائیل، با کلیشههای معمول، ربوده خواهد شد!
شهروند آزادهی ایرانی نباید تصور کند که خروشاش علیه ظلم به تقویت بخشی از بازیگران سیاست داخلی خواهد انجامید، همان بازیگرانی که بارها طردشان کرده. روایت تازه نباید چون گذشته، میوهی انحصارطلبی باشد و تنها یک الگوی تنگ و بسته را برای حمایت از فلسطین برجسته نماید.
ناکامی روایت رسمی تا آنجا رسیده که بخشی از افکار عمومی در همگامی با جبهه مقاومت (دال مرکزی روایت)، مقاومت میکند و بر خلاف انتظار، ادبیات رادیکال هم بیش از آنکه جامعه را در حمایت از فلسطین برانگیخته کند، انفعال میآفریند.
اینگونه شد که خیابانها خالی است و دیوارها پر.
منبع: خبرآنلاین
Comments
ناکامی روایت رسمی و خیابانها خالی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>