Comments

کودتای باج بگیران و پژواک شوم اش<br> سوسن آرام — 4 دیدگاه

  1. هیچ کسی، کسی یا کسانی دیگر را آزاد نمیکند. اگر کسی، کسی دیگر را ازاد کند، خود را از رنج دیدن اسیری دیگر رها میکند و آرامش پیدا میکند.
    .
    همه افراد اگر در پی آزادی طبقه خود باشند، خود را میخواهند آزاد کنند. آنها با واژه طبقه فهمیده اند که آزادی خودشان در گرو ازادی خودشان است. اولین یادگیری انقلابی، فدائی بودن نیست، علمی فکر کردن است. علمی فکر کردن است چون بدون علمی فکر کردن نمیتوان واژه طبقه را خوب فهمید. امکان ندارد که توده ها شورش و قیام کنند و ازادی بدست بیاورند بدون اینکه بفهمند که واژه طبقه چیست. سلطه طلبی هم وابسته به واژه طبقه است. حاکمین درک طبقاتی خوبی از جامعه دارند.
    .
    مارکسیستها واژه طبقه را زیاد بکار می برند اما نمیدانند طبقه یعنی چه. طبقه داشتن وضعیت اقتصادی مشابه معینی نیست. طبقه یک ذهنیت است. برای همین است که انگلس و باکونین و بسیاری دیگر در طبقه تحت سلطه هستند، اما کارگران خبر چین، مامور کشتار و شکنجه انقلابیون و سرمایه داران و مردسالاران خیر. سلطه جوئی، البته، به سلطه اقتصادی نیاز دارد تا تداوم پیدا کند. برای همین است که مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب تداوم دارد، ثروت انباشت میکند و با آن ابزار سرکوب و تحمیق می خرد.
    .
    تمام سلطه طلبان، از جمله جمهوری اسلامی، یک ارتجاع هستند، به ادعاهای آنها کاری نداشته باشید. آنها از بسیاری لحاظ آزاد هستند و برای دیگران تصمیم میگیرند، اما از مقاومت و خصومت تحت سلطه ها آزاد نیستند. تحت سلطه ها فقط وقتی بتوانند ذهنیت و عینیت سلطه طلبی را از بین ببرند، میتوانند خود را آزاد ببینند. بوجود آوردن چنین ذهنیتی، فعالیت انقلابی است. فعالیت انقلابی یعنی در هم شکستن ارتجاع در تمام وجوه زندگی، وجوه ذهنی و وجوه عینی.
    .
    شورش زن زندگی آزادی مقاومت تحت سلطه ها بود اما بدون درک درست و کامل ضرورت از بین بردن سلطه جوئی در جامعه. وقتی درک ضرورت از بین بردن سلطه جوئی در جامعه عمومیت پیدا کند (به گفتمان تبدیل گردد)، شورش زن زندگی ازادی به انقلاب تبدیل میشود. اینجاست که زن زندگی آزادی معنای مشخصی پیدا میکند:
    زن یعنی مبارزه با مردسالاری.
    زندگی یعنی مبارزه با بردگی مزدی، نه برای سود.
    آزادی یعنی رهائی از امپریالیسم و استبدا سلسله مراتب.
    .
    فعلا، خیلی مانده که “زن زندگی آزادی” انقلابی باشد و ابزار انقلاب مخملی نشود.
    .
    آنارشیست

  2. درباره این جمله:
    .
    “مصدق به فکر خدمت به مردم بود اما مردم را آماده نکرد که خودشان روی پای خودشان بایستند، او که یکی از برجسته ترین سیاست مداران ایران بود و همیشه در اندیشه تاسیس دمکراسی در ایران، حتی یک حزب از خود نداشت، چه رسد به سازمان دادن مردمی که می خواست به آن ها خدمت کند.”
    .
    اینکه مصدق یک حزب نداشت به این این علت بود که به خودش خیلی اطمینان داشت و احتمالا این اطمینان از ارباب بودنش بود. مثل خیلی از سیاستمداران بورژوا که تعلق حزبی ندارند اما در انتخابات شرکت میکنند. به آنها میگویند کاندید مستقل.
    .
    اما ایده “اماده نکرد که خودشان روی پای خودشان بایستند” ایده درست و آنارشیستی است. این ایده مارکسیستی هم نیست، چون مارکسیستها به اتوریته اعتقاد دارند. آماده کردن زنان وکارگران برای اینکه روی پای خودشان بایستند، کار انقلابی است. علمی هم هست چون زنان و کارگران نمی توانند بروی پای خود بایستند مگر اینکه به استدلال و روش علمی اعتقاد داشته باشند. با اعتقاد به علم و تکیه بر آن است که هیچ اتوریته ای جز تطبیق ذهن با عینیات دنبال نمی شود. به عبارت دیگر، در علم است که اتوریته کنار گذاشته می شود.
    .
    اما پیشنهاده های آماده کردن زنان و کارگران برای ایستادن بروی پای خودشان چیست؟ حزب نیست چون حزب سلسله مراتبی است و باید از حزب تبعیت کرد در غیر اینصورت بی خاصیت می شود. تبعیت در حزب خلاف ایستادن بروی پای خود است.
    .
    برای ایستادن بروی پای خود دو پیش شرط وجود دارد:
    1 – وجود ذهنیت آنارشیستی.
    2 – وجود ابزار های لازم برای گسترش این ذهنیت.
    .
    درباره اولی:
    یادگیری ی داشتن ذهنیت آنارشیستی در آموزش دهنده، چون در این ذهنیت است که اتوریته ای پذیرفته نمی شود جز علم و استدلال. یعنی نه هواداری از مارکس و محمد و مریم و مسعود و لنین، بلکه حقایق عینی با روش علمی-استدلالی.
    .
    درباره دومی:
    ابزارهای چندی لازم است اما در ارتباط با سیات روشنگری ، یعنی چون بحث مربوط به رساندن ایده هاست، به اعتقاد من، ابزار مهم وجود یک نشریه چاپی و اینترنتی است که متعلق به زنان و کارگران باشد و ایده های آنها را بصورت ضدیت با مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب بیان کند. منظورم از تعلق، نمایندگی نیست، واقعا تعلق است. یعنی نشریه توسط زنان و مردانی راه اندازی می شود که خودشان زنان و کارگرانی هستند که آن معتقد با آن چهار ضدیت حداقل هستند. اینکه چطور همان زنان و کارگران ضد ارتجاع در نشریه شرکت کنند، بحثی جداست اما امری صد درصد ممکن.
    .
    آنارشیست

  3. خانم آرام،
    به این هم فکر کنید که چرا عملکرد اخبار روز (چپ ) از عملکرد روشنگری در انعکاس نظرات اپوزیسیون “بهتر” است. چون میگوئید دموکرات هستید می گویم.
    سایت روشنگری فقط نظرات بخشی خاص از چپ و راست را درج میکند. چپهایش معمولا سوسیال دموکرات هستند و راستهایش معمولا دموکرات ضد انکلیس و غرب. اما در مجموع، ایدئولوژی روشنگری شباهت زیادی به انقلاب مخملی غربی ها دارد که متعلق به سیاستهای نه همه اما بخشی از آنهاست.
    اما سایت اخبار روز، که از همان هواداران مارکسیست رژیم است، تا وقتیکه رژیم علیه شان تصمیم گرفت، همین ایدئولوژی انقلاب مخملی را با پوشش وسیعتر اپوزیسیون با زرق و برق آشکار سوسیال دموکراتیک تبلیغ میکند. مثلا، سایت اخبار روز اطلاعیه های همه تشکلات از جمله سازمان کارگران انقلابی ایران را درج میکند اما سایت روشنگری اطلاعیه های همه تشکلات را درج نمیکند.
    البته روشنگری حق دارد هر چه دلش میخواهد را درج کند، چون متعلق به کس و کسان است نه زنان و کارگران. فقط خواستم محدودیت دموکراسی خواهی را ذکر کنم. دموکراسی جنبه طبقاتی و بهتر بگویم، اقتدارگرایانه دارد. تا وقتیکه زنان و کارگران تعلق دموکراتها را نفی نکنند، دموکراسی اش معنی پیدا میکند.
    اخبار روز کامنتهایی را که ماهیت ارتجاعی مسیرش را نفی کند، سانسور میکند، محدویت آن هم به همان علت ذکر شده ، تعلق خاص، سوسیال دموکراسی، دموکراسی خواهی اقتدارگرایانه،.
    هیچ یک از نشریات اینترنتی اپوزیسیون خارج کشور، حتی آنها که آنارشیستی هستند، متعلق به زنان و کارکران نیستند. همه در حقیقت ارتجاعی هستند، تعلق خاصی دارند. “دارایی” هستند.
    آنارشیست

  4. منظور از مردم در مقاله همان است که مقاله میگوید مصدق گفت:
    “مردم بطور طبیعی می خواهند آزاد باشند و می خواهند از دارایی های خود، به همت خودشان و عادلانه بهره مند شوند. ”
    خانم آرام، این همان حرف استثمارگران سرمایه دار است. شما از تاریخ استبداد گفتید اما از تاریخ دارایی نگفتید. دارایی از استثمار و استبداد آمده. در غرب هم همینطور. در غرب دارایی حکومت میکند.
    سئوال همیشگی من را که چطور امپریالیستهای دموکرات کودتا میکنند ، داعش و طالبان می سازند و از دیکتاتوری ها دفاع میکنند را طرح کردید اما جواب روشنی ندادید. برعکس تناقض گفتید:
    نوشتید که غربی ها در دموکراسی و حقوق بشر زندگی میکنند اما از کودتا خبر نداشتند.دموکراسی چه بدرد میخورد وقتی از چیزی، مخصوصا جنایات دست اندرکاران کشورت خبر نداری؟!!!! در حقیقت، کارگران غربی از هیچ چیزی خبر ندارند و نمی خواهند خبر داشته باشند جز خبرهای هنرپیشه ها، فوتبالیستها و انتخاب سرمایه داراها برای حکومت بر خودشان با انتخاب “خودشان”.
    این باعث تاسف است که بعد از میلیونها مقاله و وجود صدها کتاب و میلیونها کامنت ضد سرمایه داری، شما هنوز متوجه این قضایا نشده اید:
    دموکراسی غربی استبداد سرمایه داران امپریالیست بر کارگران خودی و کارکران دنیا است و کارگران هیچ چیزی نمیدانند چون کار دولت دموکراتیک این است که کارگران چیزی ندانند.
    اینهمه خبر و مقالات هفتگی برای آگاه کردن چه کسانی، وقتی خود شما حرفهای ناکاهانه می نویسید!
    حاکمیت بورژواهای دموکرات از طریق مهندسی فکری ممکن است.
    البته، چون مهندسی دموکراتیک فکری کارگران نمیتواند ادامه یابد، مجبورند کشورهای دیگر را بچاپند (صدور ارتش و کودتا و سرمایه) و به شکم کارگرانشان بریزند تا آنها هم سیستم بردگی مزدی را تحمل کنند. فقیرتر ها را هم که البته سرکوب میکنند و خبرهایش هر چند وقت یکبار آمده است.
    متاسفانه، باید ذکر کنم، مقاومت شما در مقابل ارتجاعی خواندن روابط سرمایه داری و دموکراسی و حقوق بشر امپریالیستی و ضد کارگری اش، معنی ارتجاع است.
    مثلا، اگر یک فئودال و یا سرمایه دار روابط خود با کارکرانش را نفی کند و بگوید استثماری است، عقیده ارتجاعی ندارد. نمونه داشته ایم: باکونین، انگلس.
    وقت آن است که توهم انقلاب دموکراتیک که بازی بخشی از بورژواها با ذهن زنان و کارگران است را برای همیشه بدور بیاندازیم.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>