کودکان فلسطینی
شعر از فرح نوتاش
کودکان فلسطینی
فاجعه …جاریست
دست یاری نیست نیست…
کشتارهمچنان… پیوسته پیوسته
میدرد نسل
فریاد رس کیست…
دخترک … با سرو صورت و گردن
غرقه به خون
با سلاخی صورت …
و گونه ای آویزان
به خود می پیچد و بی تاب است ز درد …
با دست کوچک خود
بخش آویزان صورت را
در جایش نگه می دارد
ولی لحظۀ بعد …
درد بی پایان است
و بی رمق
وبخش سلاخی شده صورت…
دوباره آویزان
در غزه … فاجعه چنان سهمگین است
که دیگر دخترآن نمی گریند
شاید دوازده … یا که سیزده ساله باشد
ولی در خاکستر غم
می پرسند از او
از خانواده ات بگو…
او چشمان خود را می بندد
با چرخش نیم دایرۀ سر… و گردن
چون هلالی از آه
می گوید
پدر … مادر… عمه … عمو…
و برادرانم
همه با هم… در یک بمباران
کشته شدند…
تنهایی… و چرخش دوباره سر
با چشمانی که می بندد
یک دنیا درد است
یک دنیا رنج است
ولی اشگی نمی ریزد
در غزه فاجعه سهمگین تر از آن است
که دختران گریه کنند
در فاصله هایی بر روی زمین
کودکان زخمی و خونین…
در مداوایند
دختری شاید ده ساله
تکیده…
پای راستش تا شده از زانو
ولی…
استخوان شکسته رانش
زده بیرون از زانو
او با این شکستگی
بی ناله …
پایش را بر روی زمین
می خواباند
این کودکان همگی در سلاخی ودرد
و ما شاهدان ساکت این تنهایی و درد
ستایش… نماد تحسین در کلمه
تعظیم … نماد تحسین در حرکت
ولی حقیقت این که
ما … شاهدان نسل کشی
و رنج کودکان
با وجدان هایی له شده… در این زمان
صدای انفجار مهیب است…
بمب دگر
به زانو می افتاد بنای دگر
و خاکی که می خیزد به هوا
و هیاهو…
از بمب های دوهزار پوندی آمریکاست
که سخاوتمندانه…
در بسته های سه هزار و پانصد تایی
مکررن به اسرائیل هدیه می دهد
و در پی آن …
توافقنامه های صلح دروغین
ولی … با یک شرط
ادامه کشتار مردم بی دفاع غزه
توسط اسرائیل!!
فرح نوتاش
وین 10 جولای 2024
کتاب شعر فارس شماره 10
www.farah-notash.com
Comments
کودکان فلسطینی <br> شعر از فرح نوتاش — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>