Comments

به راه انداختن جنگ برای ایجاد اروپا <br> Pierre Rimbert – برگردان شروين احمدی — 2 دیدگاه

  1. *** بسیار مهم ***
    درباره این مقاله بسیار مهم و حیاتی:
    تهدید اکولوژیک و تهدید قدرت‌ها – امیر مُمبینی

    مقاله توضیح میدهد که دمای کره زمین به حد خطرناکی رسیده است، سوخت فسیلی باید تا سال ۲۰۴۰ میلادی قطع شود و با باطری تعویض شود. باطری به فلز کمیاب احتیاج دارد، رقابت بر سر بدست آوردن آن شروع شده است. بعلاوه، استفاده از هوش مصنوعی در اعمال زشت هم دارد شروع میشود. جامعه فعلی بشر در خطر است. این بحران خطری برای جامعه ایران هم هست و نویسنده پیشنهاد میکند که ولایت فقیه کنار گذاشته شود و یک دولت ملی و دموکراتیک در ایران بوجود بیاید.

    متاسفانه , گرچه مقاله بخوبی خطرات را گوشزد کرده اما در پیشنهاد راه حل از منافع سرمایه داران دفاع کرده.
    دیدگاه آنارشیستی:
    – روابط سرمایه داری به افزایش جمعیت و مزد کار ارزان احتیاج دارد تا ارزش اضافی (سود) را افزایش بدهد. این تولید و مصرف را نیز افزایش داده و باعث تخریب محیط زیست از جمله افزایش دما شده است.
    – راه علاج این بیماری، از بین بردن عاملش است که هست اقتدارگرایی و سرمایه داری اش.
    – بزودی مرتجعین حاکم بر جهان به سیاستهای کاهش جمعیت روی خواهند آورد. اما برای حفظ سود باید هر جه بیشتر سرمایه داران میانی را حذف کنند و به هر وسیله ای از جمله مریضی و جنایت، جمعیت را کاهش دهند.
    – زنان و‌کارگران جهان قربانی اصلی سیاستهای نجات محیط زیست مرتجعین خواهند بود.
    – انقلاب، علاوه بر نجات از اقتدارگرایی و استثمار، برای بقای افراد زن و کارگر ضروری است.
    – مرتجعین میتوانند سیستم حاکمیت خود را با جمعیت کمتر حفظ کنند. آنها این کار را با آسیب زدن به زنان و‌کارگران انجام خواهند داد.
    – انقلاب علیه ارتجاع ضروری است تا کاهش جمعیت با کمترین مقدار آسیب پذیری صورت گیرد.

    ارتجاع هست: مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، تعصبات و تبهکاری.

    آنارشیست

  2. مقاله میگوید که اتحادیه اروپا (از انگلیس نمی گوید)حاکمیت سیاسی خود را در ضدیت با روسیه پوتین تعریف میکند. کشورهای بلوک شرق سابق از لحاظ نظامی وابسته به آمریکا هستند، از لحاظ سیاسی وابسته به اروپای غربی.
    اگر خبرها و سیاستگذاری ها را دنبال کنیم، به همین نتیجه می رسیم. کلا، مقاله برای کسانی است که اوضاع حاکمین اروپائی را دنبال نمیکنند.
    دو سئوال مهم وجود دارد،
    ۱ – تکلیف ما زنان و کارگران چه می شود؟
    ۲ – سیستم اقتصادی-سیاسی دموکراسی های غربی را زیر سئوال بکشیم، یا اینکه از بقیه دموکراتیک تر و مثلا “خلقی” تر وارد دولتها بشویم؟
    پاسخ:
    اولی آری، دومی نه.
    چه باید کرد؟
    زنان و کارگران از محل کار و زندگی خود شروع کنند، روابط ارتجاعی موجود در آن را نقد و نفی کنند، تا اینکه بتدریج بعد از بوجود اوردن تشکلات ضد ارتجاع، سراغ دولت ها بروند.
    مهندسی فکری شده بودن ذهن زنان و کارگران مانع است، پس باید ارتجاع نظری انها را با نظر انقلابی به زندگی تعویض کرد تا ذهنیت انقلابی شکل بگیرد. بدون چنین رویکردی، هیچ چیز تغییر نمیکند و زنان و کارگران دقیقا سیاستهای ارتجاعی حاکمین را اجرا خواهند کرد، از جمله به قتل رساندن هم طبقه خود در جنگها که روند فعلی است. فعلا زنان و کارگران استثمار می شوند و می میرند تا مرتجعین و سیاستمدارانشان راحت تر زندگی کنند. مطمئنن بسیاری از زنان و کارگران کلفتی و نوکری را ترجیح میدهند، انقلاب متعلق به آنها نیست. انقلاب متعلق به آنهائی ست که اهمیت و زشتی بردگی را درک میکنند و میخواهند آنرا از بین ببرند.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>