Comments

نگاهی به مطلب مبارزات معلمان و جنبش کارگری! – نشریه جهان <br> امروزمهدی کوهستانی — 8 دیدگاه

  1. پس سئوالات بی جواب ماند و سفسطه جای آنرا گرفت،
    همه می بینند که مارکسیستها اهل منطق و استدلال نیستند. بیخود نیست که جلادانی مثل لنین و استالین و تروتسکی و نوکرانی مثل احزاب سوسیال دموکرات اروپا درست کردند و امروز هم از صحنه سیاسی ایران و جهان دور هستند و اگر هم حضور دارند به لطف اربابان سرمایه دار است..

  2. امثال صلاح مازوجی ، حزب کمونیست با تمام شعباتش: کارگری، کومله، کومله ح ک …. علیرغم گُنده گویی های شان تاکنون توان ایجاد و یا تاثیر گذاری مثبت بر جنبشی اعتراضی در جامعه ایران نداشتند. بخشی از آن مثل جناح “کارگری اش” مشکوک و بودجه اش از کشورهای بیگانه تامین میشود. کومله زحمتکشان همراه سلطنت طلبان ، زیر چتر آمریکا رفت. حزب کمونیست هم حزبی خانواده ای و قبیله ای است که نیرویش بیشتر از مردم روستاهای کردستان، که مجبور به مهاجرت شدند تشکیل شده است.
    اینها همه تشکل های صنفی اعتراضی داخل ایران را یا بوق و کرنا اگر وابسته به رژیم معرفی نکنند، به جناح اصلاح طلب و …. منتسب میکنند. نباید به اینها بها داد. بویژه جناح به اصلاح “کارگری” اش لو رفته و رو به فراموشی است.

    • سعید عزیز
      این ادعایی بسیار بزرگی است که شما مطرح می کنید
      کسی نمی تواند ادعا بکند که کومله تاثیر نداشته است
      اگر اینطور بود که این همه نیروی سپاه در آنجا جولان نمی داد
      مشکل اینجا است که این جریانات که بسیار هم مثبت هستند در زمان های اشکال درونی دارند که باید هشدار داد

  3. اقای کوهستانی،
    درست است مشکل ادراکی وجود دارد.
    حالا مسئله دوتا شد. دو مطلب را توضیح بدهید:
    ۱ – بر اساس کدام داده ها شما معتقدید مبارزات و یا نهادهای معلمان کمونیستی (ضد سرمایه داری) بوده است.
    ۲ – منظورتان از “مشکل شما ادراکی است نه نظری” چیست؟

    • در مطلبی که نیاز شود در رابطه با این نوشته بیرون دهیم به این مقوله خواهیم پرداخت و ممنون از پیگیری اتان

  4. ناشناس عزیز
    درگیری شخصی.یعنی چه؟ ما یک گرایش را مطرح کردیم
    در ضمن اگر شما تا بحال این سوال خودتان را نگرفتید « بهتر است بجای دعوای شخصی، دیدگاههای نهادهای معلمها را بطور مشخص بیان کنید و توضیح دهید تا ما خوانندگان روشنگری بتوانیم از اوضاع با اطلاح شده و قضاوت کنیم. فعلا باید گفت که این مقاله بدرد نمی خورد.»
    مشکل ادراکی دارید نه نظری

  5. ۱ – این مقاله دعوای شخصی است تا نقد مواضع خاصی در ارتباط با جنبش کارگری.
    ۲ – برای اینکه بفهمیم که نهادهای معلمان ضد سرمایه داری هستند یا نه، به معلم، یعنی کارگر (برده مزدی) بودن آنها نمیتوان استناد کرد زیرا یک نهاد کارگری میتواند ضد سرمایه داری نباشد اما کماکان از بردگان مزدی تشکیل شده باشد.
    ۳ – اهداف تشکیلاتی، مواضع سیاسی، انتخاب رویکردها و بیانیه های نهادهای کارگری تعیین میکند که یک تشکل ضد سرمایه داری (بردگی مزدی) هست یا خیر. در این مقاله، این مسائل مشخص اصلا طرح نشده و به بحث گذاشته نشده.
    ۴ – حتی ضد سرمایه داری بودن الزاما انقلابی نیست. مثلا یک نهاد ناسیونالیستی کارگری ممکن است مواضع ضد سرمایه داری داشته باشد ولی کماکان ارتجاعی محسوب میشود. مواضع بعضی از نهادهای کارگری جهان علیه سرمایه داری است اما بعلت سوسیالیستی دیدن سرمایه داری دولتی در حقیقت ضد سرمایه داری نیستند.
    خلاصه اینکه،
    بهتر است بجای دعوای شخصی، دیدگاههای نهادهای معلمها را بطور مشخص بیان کنید و توضیح دهید تا ما خوانندگان روشنگری بتوانیم از اوضاع با اطلاح شده و قضاوت کنیم. فعلا باید گفت که این مقاله بدرد نمی خورد.
    اینرا هم میتوان گفت که:
    برای ضد سرمایه داری بودن، هر تشکل کارگری باید بطور مشخص و بیان شده ذکر کند که علیه بردگی مزدی است، میخواهد مالکیت خصوصی بر وسایل تولید را اجتماعی کند نه دولتی و میخواهد که شیوه مدیریت محلهای کار شورایی و کلکتیو باشد. کلکتیو به معنی مالکیت معین کلکتیو نیست، صرفا به این معناست که جمع کارکنان بدون سلسله مراتب یک تشکل را مدیریت کنند.
    جنبش ضد بردگی مزدی (جنبش کارگری) باید در عین حال جنبشی علیه ارتجاع در جامعه باشد. ارتجاع هست: هیراشی، مردسالاری، یردگی مزدی، امپریالیسم، تعصبات، تبهکاری، خرافات و سایر ذهنیات غیر علمی و ضد علمی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>