Comments

پرسش‌هایی پیرامون صحت و سقم سند نشست سرداران سپاه و خامنه‌ای؟ / تقی روزبه — 25 دیدگاه

  1. جناب آنارکو یک چیزی،
    اگر اسم های سابق من را، ضداقتدار، آنارکوسندیکالیست، را نمی دزدیدید، حتما به سئوال شما جواب میدام. اگر در مورد آنارشیسم سئوالی دارید، بهتر است عجله کنید، چون من در حال رفتن از این سایت هستم. البته نظرات من همیشه در اینترنت در دسترس خواهد بود.
    آنارشیست-کمونیست

  2. شما تاکنون 2 سایت آنارشیستی فارسی زبان در اینجا معرفی کردید. فرق آن دو چیست ؟، چون آندو با هم اختلاف دارند و القاب منفی به همدیگر میدهند. سایت “عصر نو جناب نظام “با سایت فمنیستی ” خانم روزا “چه فرقی با هم دارند ؟

    آنارکوی ویکیپدیایی در اقلیم

  3. درباره این مقاله:
    https://www.azadi-b.com/?p=32786
    چرا توده کارگر، «زن، زندگی، آزادی» را جنبش خود ندید؟!
    #
    ایراد این مقاله و کلا افکار آقای پایدار این است که در جامعه و تاریخ یک پدیده ای می بیند که واقعا وجود ندارد و آن طبقه کارگر ذاتا انقلابی است. همان شبحی که بر فراز اروپا حرکت میکرد که چنین شبحی بود که اصلا وجود نداشت.
    در طول مقاله، این شبح تصمیم میگیرد که از شورش ها دفاع نکند! چون شعارهای این شورشها شعارهای او نبود. اگر او بود، شعارهای دیگری میداد. خب، بحث این است که حالا که اینهمه توده ناراضی به خیابان ریخته، چرا این شبح که اینهمه داناست، چرا خودش ابتکار عمل را بدست نگیرد و آنچه را که آقای پایدار در نظر دارد را انجام ندهدد.
    طبقه کارگر آقای پایدار بعضی وقتها مثل این مقاله باهوش نیست که تصمیم بگیرد و قضاوت کند و انتخاب کتد، مقالات دیگر او میگوید که اصلا ناآگاه هم هست که جنبش شورائی بپا نمیکند. حال چرا آقای پایدار دچاز این توهم و این تناقض می شود؟ دلیلش همان ماتریالیسم تاریخی اوست. هر مارکسیستی ماتریالیسم تاریخی خودش را دارد. در ماتریالیسم تاریخی آقای پایدار ما یک طبقه کارگر ذاتا انقلابی داریم که دیکتاتوری و دستگاه مهندسی فکری و سرکوب بورژوازی مانع درک و عمل کارگران بر طبق ذات انقلابی ش می شود. او دچار تناقض می شود چون می بیند که کارگران بعضی مواقع بر اساس ذات تاریخی و انقلابی شان عمل نمیکنند. این دیدگاه اشتباه است چون طبقه کارگر ذاتا و تاریخا انقلابی نیست. طبقه کارگر از آدمها تشکیل شده، آنها ماورای الطبیعه نیستند. برای اینکه طبقه کارگر از دست بردگی مزدی خلاص شود باید مثل آدمهای سرمایه دار که می آموزند حکومت کنندد و استثمار و استعمار، باید بیاموزد که راه آزادی اش چیست. این مسئله عقلانی است نه مسئله ای مربوط به حرکت تاریخ و یا نیروی سری و ذاتی تاریخ که مثلا مارکس کشف کرده. خیر جناب پایدار، افراد طبقه کارگر مثل انسانهای دیگر می اموزد که آدم کش بشود و یا نه و مثال آدم کش شدن کارگران میلیونهاست.
    انقلاب علیه بردگی مزدی یک انتخاب است که بر اساس آگاهی ممکن می شود و آگاهی آنچیزی است که اتوماتیک نیست بلکه آمختنی است و بسادگی بدست نمی آید و محصول کار کارگران آگاه دیگر است.
    آنارشیست-کمونیست

  4. کامنتهای ضد مجاهد و ضد اسلام ایرانگرا فطع شد و دیگر خبری از نازیسم ش نیست. اما کامنتهای آنارشیست کماکان وجود دارد. بسیار عالی. البته دو تا آنارشیست کامنت می نویسند، یکی شون میدونه آنارشیسم چیست دیگری تظاهر میکنه آنارشیست است. در هر دو حالت، آنارشیسم پیروز شده. انقلاب آنقدر ارزش دارد که ضد انقلابیون هم مجبورند خود را انقلابی نشان بدهند.

  5. نظر سعید مرتصوی ، مترجم آثار مارکس، در مورد جنبش زن زندگی آزادی:
    در انتهای این مقاله:
    https://www.akhbar-rooz.com/197855/1402/01/05/
    ۲. شعار زن زندگی آزادی نتوانست توده‌های محروم و زحمت‌کش را به میدان بکشد. چرا؟ آیا چون خواست توده‌ها در تقابل با آن قرار داشت یا این خواست در ذهن مردم فقط بخشی از مطالبات آنان بود و نه همه‌ی آن؟ به نظر می‌رسد بین زندگی روزمره مردم و خواست عام زن زندگی و آزادی آن هماهنگی ارگانیک شکل نگرفت که یکی معرف دیگری باشد: گویا دو ساز در یک ارکستر بدهدایت‌شده با آهنگ‌هایی متفاوت می‌نواختند: یکی مارش تهاجم می‌زد و پیروزی قریب‌الوقوع را وعده می‌داد و دیگری آهنگ یک‌نواخت زندگی روزمره مردم جرا که با ریتمی بس کند پیش می‌رفت و فقط لحظاتی تحت‌تاثیر قدرت آن مارش تهاجمی قرار می‌گرفت.

  6. تنش ایران و آمریکا در سوریه؛ تهران حمله آمریکا را محکوم کرد؛ دمشق: به «اشغال» آمریکا پایان می‌دهیم

  7. آیا آنارشیسم علم است ؟ علمی اجتماعی یا انسانی؟ آیا آنارشیسم مرامی است ماتریالیستی ؟ دیالکتیکی؟ آیا آنارشیسم یک ایدئولوژی است؟ یا یک جهانبینی است؟ آیا آنارشیسم دارای یک سیستم فلسفی است ؟ آیا آنارشیسم دارای فلسفه است ؟ تئوریسین های آغازین و کلاسیک آنارشیسم چه کسانی بودند؟ آیا گاندی و تولستوی نیز نظریه پرداز آنارشیسم بودند؟
    ده سئوال /10 پرسش/ پیش از دفاع از آنارشیسم!

    آنارکو-فمنیست

  8. اینها همه بود در ارتباط با دهه فلانی ها و دهه بهمانی ها که در حقیقت بحثهای درست و دقیقی نیستند.
    واقعیت از چه قرار است؟
    واقعیت این است که با شکست تاریخی مارکسیسم، امکان آگاهی یافتن و تشکل یابی ضد ارتجاع توده های تحت سلطه (زنان، کارگران و غیره) در دنیا از بین رفت. این برمیگردد به سالهای قدرت گیری حزب بلشویک که هست حدود سالهای 1920 میلادی که هست حدودا 1300 شمسی. از آن دوران تا به امروز، حدود صد سال، تمام مبارزات آزادیخواهانه در حقیقت رقابت و جنگهای درونی صاحبان ریاکار اقتدارگرا بوده تا رهائی از سلطه و استثمار و استعمارش. واقعیات دردناک هستند اما باید پذیرفته شوند تا بتوان کاری مفید و موثر انجام داد.
    مرتجعین حاکم و یا در امید حاکم شدن، وضعیت توده ها و نقطه ضعفهای همدیگر را تشخیص میدهند و شعارهای آزادیخواهانه طرح میکنند تا توده ها را سیاه لشکر خود کنند. شورش اخیر هم دارای همین مضمون بوده است. آنچه که به دهه هشتادی ها معروف است چیزی نیست جز تحمیل ایدئولوژی اصلاح طلبان پرو غرب و نوکران آنها به توده ها از طریق حاکمیت موجود که توانستند توده های قربانی و تحت سلطه ایران را به انتخابات بکشند تا در بازی های رقابتی خود پیروز شوند. شورش های اخیر پاسخ رادیکال اصلاح طلبی شکست خورده و سرنگونی طلب شده به انحصار طلبی اصل رژیم بود. دلیل اینکه این شورشها وسیعا پوشش خبری پیدا کردند این است که اصلاح طلبان همیشه طرفدار غرب بودند و غرب نیز طرفدار و حامی آنها و شعارها طوری طرح شده بود که نه علیه سرمایه داری باشد و نه علیه امپریالیستهای غربی و نه حتی شرقی و تضمین کننده وابستگی بعد از سرنگونی به آنها. بعلت شرایط جهانی (جنگ اوکراین، داغ کردن جنگ توسط امپریالیستهای غربی) و موثر بودن تحریمها، زمان انتخاب این شورشها هم مناسب بود و فقط یک عمل کثیف (دستگیری مهسا و مرگ او) توسط ارتجاع لازم بود تا شورشها شروع شود. شورش ها آغاز شد و بعلت مضمون اقتدارگرایانه شورش ها، حتی شاهزاده های سرنگون شده هم میتوانستند در آن شرکت کنند.
    توده های تحت سلطه حاکمین غربی و شرقی و ایرانی هیچکدام بسادگی اجازه آگاهی یافتن از جامعه و اوضاع را ندارند. توده های شورشی اگر نظر مستقلی را نیاموزند و خودشان را از مرتجعین حاکم و صاحب اقتدار دور نکنند، با آنچه به آنها تلقین شده قضاوت و عمل میکنند. این قاعده فقط مربوط به ایران نیست. وضعیت توده های شورشهای کارگران اروپائی و آمریکایی و همه جای دنیا هم چنین است.
    تنها راه حل ممکن برای از بین بردن ارتجاع (مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب) درک واقعیات ارتجاع جامعه، تشکل یابی کلکتیو و انترناسیونالیستی، قبل از هر گونه تعرض احساسی و تهییجی است.
    آنارشیست-کمونیست

  9. نکاتی دیگر در ارتباط با مقاله آقای فولادی،
    دهه هشتادی ها تحت شرایط استبدادی جمهوری اسلامی تمایلات سوسیالیستی نداشتند، اما دهه پنجاهی ها، در شرایط آزادتری، قبل از سی خرداد ، اکثرا، حتی مجاهدین ، تمایل سوسیالیستی و ضد امپریالیستی داشتند.
    همان شورش دهه هشتادی ها در کشورهای اروپائی و غیر اروپائی دائم وجود دارد و هیچ تغییری در سیاستهای کلی دولتها نداشته است.
    توده های شورشی و اعتصابی امروزی غربی ، که شبیه دهه شصدی ها حرکت میکنند، فقط در چهارچوب سرمایه داری و امپریالیستش حرکت میکنند و موفقیتی ندارند.
    در بلوک شرق، اعتصاب و شورشهای شبیه دهه شصدی ها (که البته بلعکس است) به سقوط احزاب مارکسیستی منجر شد ، ولی تمام دولتهای بوجود آمده نوکر امپریالیستهای غربی شدند و استقلال اقتصادی و سیاسی بدست نیاوردند.
    کلا دوره انقلاب مخملی بسر رسیده است.
    آنارشیست-کمونیست

  10. در مبارزات مردم ایران زنان عدالت خواه خارجی نیز در کنار شوهران ایرانی خود برای سوسیالیسم و دمکراسی ایستادند و از شرف و کرامت انسانس شجاعانه دفاع کردند. یاد آنان را باید همیشه گرامی داشت.
    آنارکو-سندیکالیست

    https://kar-online.com/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85-%d8%aa%d8%b3%d9%84%db%8c%d8%aa-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa-%d8%af%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d9%87%d9%84%d9%86-%da%a9%d8%b1/

  11. درباره این مقاله:
    بیستمین سالگرد حمله حکومت امریکا به عراق و …
    https://www.azadi-b.com/?p=32743
    در انتهای مقاله نویسنده میگوید که سرنگونی جمهوری اسلامی برای مردم ایران مهم است تا بتوانند ایران را در میان جنگهای امپریالیستی بی طرف قرار دهند.
    هر چند چنین آرزوئی و چنین تصوری خیلی خوب است و کاشکی ممکن بود، متاسفانه سرنگونی رژیم در وضعیت فعلی تعقل حاکم بر توده ها و اپوزیسیون، جامعه ایران را در چنین وضع ایده الی قرار نمیدهد، بلکه برعکس باعث اشغال ایران توسط نیروهای امپریالیستی شرق و غرب می شود، مثل سوریه و یا لیبی. ناسیونالیسم باید ابتدا ایزوله شود و انترناسیونالیسم تقویت تا بتوان از جنگ جلوگیری کرد و هیچ نیروئی اینکار را نمیکند جز نیروی ضد اقتدارگرائی که همان جنبش آنارشیستی-کمونیستی ست.
    تنها وجود یک جنبش وسیع منطقه ای و جهانی علیه اشکال عینی اقتدارگرائی از جمله بردگی مزدی و امپریالیسم ش است که سرنگونی را با ارزش و امکان اشغال نظامی را کم میکند، چون تا وقتیکه خیال امپریالیستها از دشمنهای داخلی خود راحت است، آنها براحتی لشکر کشی میکنند و جنگ راه میاندازند. لااقل، در نظریه، این کامنت اشاره ای کوتاه به اثبات ضرورت جهانی بودن انقلاب علیه اقتدارگرائی حاکم بر بشر بود. مارکسیستها با خود دائم بحث داشته اند که آیا سوسیالیسم در یک کشور ممکن است و یا نه و هیچکدام بعلت گفته مارکس فکر نمیکردند که باید انقلاب در یک کشور را نقد کنند. حالا وقت آن است که به خود آیند و ببینند که نه سوسیالیسم در یک کشور ممکن است و نه انقلاب.
    آنارشیست-کمونیست

  12. محل مطالعه عقاید مارکسیستها:
    مارکسیستهای هوادار چین و روسیه و کلا هوادار کشورهای پیرامونی، حتی هوادار رژیم:
    https://eshtrak.wordpress.com/
    https://mejalehhafteh.com/
    مارکسیستهای دست راستی، حتی هوادار اطلاح طلبان و یا امپریالیستهای غربی و دموکراسی شان:
    https://www.akhbar-rooz.com/
    عمدتا مارکسیستهای لنینیست، در انتها هوادار دولت تک حزبی مارکسیستی، شورا وسیله:
    https://www.azadi-b.com/
    سایت روشنگری چطور؟
    سایت روشنگری سعی میکند در چهارچوب عقاید سازمان کارگران انقلابی ایران، دموکرات باشد.
    نکته:
    مارکسیستها تمام خوب و بد مارکس را حمل میکنند. اما متاسفانه، بر خلاف خوب مارکس، یعنی مرجع تقلید نداشتن، مارکس را به مرجع تقلید خود تبدیل کردند و انگلس را هم به او دوختند. مارکسیسم با آنارشیسم این تفاوت را دارد که آنارشیستها مرجع تقلید ندارند. آنارشیسم یعنی نفی آتوریته، برای همین استقلال فکری و اندیشه علمی را تشویق میکند و نه پیروی کردن از شخص خاصی را.
    آنارشیست-کمونیست

  13. مقدمه ای کوتاه برای درک مقاله آقای فولادی که در کامنت قبلی لینک شد:
    بر اساس ماتریالیسم تاریخی آقای خدا مراد فولادی، نظام سیاسی دموکراتیک شکل اصلی و تاریخی – دوره ای نظام اقتصادی سرمایه داری است. سرمایه داری در ایران نمیتواند تاریخا دموکراتیک نباشد، برای همین نظام دیکتاتوری مذهبی ایران ضرورتا بر اساس جبر تاریخ به نظام دموکراتیک تغییر خواهد یافت. ریاست جمهوری خاتمی و دهه هشتادی ها نیروهای دموکراسی طلبی تاریخی جامعه ایران هستند. هر نیروئی علیه آن ارتجاعی است. تمایلات اصلاح طلبانه خاتمی و سایر اصلاح طلبان به غرب، تمایلی انقلابی ست. کشورهای سرمایه داری چین و روسیه و کره شمالی و کوبا و ونزوئلا و غیره همگی دارای ساختار سیاسی دیکتاتوری هستند و تمایل درونی توده ها به دولت دموکراتیک و یا تمایل و جنگ غرب علیه آنها در دموکراسی کردن آنها، تمایلی انقلابی است. واژه امپریالیسم و مبارزه ضد امپریالیستی با غرب ارتجاعی است، احتمالا علیه امپریالیستهای شرقی، مثل حمله روسیه به اوکراین، انقلابی است. لنینیستها و توده ای های استالینیست و حکمتیستها همگی هوادار دیکتاتوری و علیه تکامل تاریخی جامعه هستند. آنها مارکسیست نیستند، ماتریالیسم تاریخی مارکس را یا نفهمیده ایند و یا نادیده میگیرند. در نتیجه، شورشهای اخیر در ایران دقیقا شورشهای مورد علاقه آقای خدامرافولادی است چون ضد سرمایه داری نیست، ضد امپریالیستهای غربی نیست، اصلاح طلبی رادیکال و یا سرنگونی طلبی رادیکال انقلابی است چون کاملا در خدمت دموکراسی در ایران عمل میکنند.
    آنارشیست-کمونیست

  14. اصلاحات را نفی نمی کتیم، اما آنقدر روی پای خودمان ایستاده ایم که بر اعتقاد درست و علمی خود یعنی ضرورت نفی مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب تاکید ورزیم. از اصلاحات نمی ترسیم ولی مجذوب رهبرانش هم نمی شویم، چون کنه ارتجاع را فهمیده ایم و میدانیم که چه باید کرد.
    آنارشیست-کمونیست

  15. پاسخ به آقای فولادی و فرهنگ خاتمی اش:
    دهه هشتادی ها شبیه دهه شصد-هفتادی های اروپا و آمریکا هستند. با فرار از واقعیات منطق سرد جامعه اقتدارگرا، شورش میکنی، اما در انتها مجبوری که منطق سرد واقعیات جامعه اقتدارگرا را که مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب هست را بپذیری. هیچ میان بری برای رهائی از سلطه وجود ندارد. برای ما ایرانی ها، نسل انقلابی هنوز بوجود نیامده. نسل اتقلابی آن نسلی است که تیشه به ریشه ارتجاع می زند نه اینکه چشمهایش را می بندد تا آنرا نبیند. انقلاب، اصلاح طلبی رادیکال شده نیست. انقلاب تعرض به ریشه ارتجاع است، تعرض به عمق مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب. همه ما از ناکامی هایمان آموخته ایم، آنها هم باید بیاموزند.
    پاتک ِ جبونانه ی رژیم به دهه ی هشتادی ها
    https://www.azadi-b.com/?p=32701
    آنارشیست-کمونیست

  16. با ادامه تظاهرات خیابانی در فرانسه در اعتراض به قانون جدید تغییر در سن بازنشستگی، سفر چارلز سوم، پادشاه بریتانیا، و همسرش ملکه کامیلا به فرانسه به تعویق افتاده است.

  17. به گفته سازمان ناظر بر حقوق بشر سوریه که مقرش در لندن قرار دارد، در پی حمله تلافی‌جویانه آمریکا به مواضع گروه‌های طرفدار ایران در سوریه، ۱۴ شبه‌نظامی کشته‌ شده‌اند.
    پینتاگون پیشتر اعلام کرده بود که به دلیل حمله یک پهپاد «با سرمنشاء ایرانی» به پرسنل این کشور در سوریه، یک پیمانکار آمریکا کشته شده و یک پیمانکار دیگر به همراه پنج‌تن از کارکنان آمریکا مجروح شده‌اند.

  18. هر بحث و موضوعی که اینجا مطرح شود، آنارشیست نیهلیست پای مارکسیست را به میان می کشد ،چون مارکسیسم 2 قرن است که آنارشیسم تفرقه انداز خودمحور را افشا نموده و او را توی گونی مارگیری از گزند و زهر بدیگران دور نگه داشته. آنارشیسم خلاف مارکسیسم با دین و حکومت دینی مرزبندی ندارد، چوت دشمن را در اندیشه علمی ماتریالیستی-تاریخی مارکسیسم می بیند. به این دلیل آنارشیسم یک رمانتیسم نیهلیستی سکتاریستی تفرقه اندار ضد خلقی است.
    سال نو سال مبارزه برای سوسیالیسم است.
    آنارکوی اقلیمی
    https://www.azadi-b.com/?p=32623

  19. ما فقط مذهب در مقابل علم نداریم، اینکه مذهب چطور علم را عقب می زند، ما سیاست علیه علم هم داریم که متاسفانه کار روزانه مارکسیستهاست (مارکسیسم با تعریف ذکر شده). مرتجعین دیگر، از جمله سرمایه داران سکولار و نوکرانشان، که جای خود دارد. این جماعت آخر، آتش دروغ پردازی و خرافات را هر لحظه که لازم بدانند گسترش میدهند.
    آنارشیست-کمونیست

  20. ایرج مصداقی در کانال میهن تی وی اشاره کرد که این جلسه به این شکل وجود نداشته و آن از تخیلات ژورنالیست هایی مانند روح الله زم مرجوم و سبک ژورنالیستی علی جوانمردی است که گاهی بازیچه عناصر سایبری رژیم میشوند.
    ضد-اقتدار
    https://www.youtube.com/watch?v=mSdGqBAyHY8&t=58s

  21. در ارتباط با مارکسبسم،
    مارکسیسم (ساختن مکتب از افکار مارکس) کلا یک ایدئولوژی سازی ارتجاعی است چون مثل مذاهب و ناسیونالیسم و قوم پرستی، تعهد به یک تقدس، مثل شخص و یا قوم و یا خدا و هر چیزی، جلوی رشد ذهنی و ابتکار و دانش را میگیرد.
    آنارشیست-کمونیست

  22. رژیم فعلی پاسدار مردسالاری و سرمایه داری و امپریالیسم شرقی و استبداد سلسله مراتبی است. رژیمهای مورد علاقه اپوزیسیون هم بهتر از رژیم نیستند. همان بهتر که رادیکالیسم سرنگونی طلبانه ادامه پیدا نکند تا توده ها قربانی بازی های سیاسی مرتجعین اپوزیسیون نشوند.
    لیست ارتجاع اپوزیسبون:
    ۱ – هر نوع ایرانگرائی و ناسیونالیسم و قومگرائی، هر چه که غیر انترناسیونالیستی هست، زیرا بین توده های قربانی حاکمیتها نفاق راه می اندازد تا حکومت کند.
    ۲- هر نوع دموکراسی خواهی و جمهوری خواهی و کلا تقلید میمون وار از دولتهای غربی، زیرا هم بردگی مزدی را نادیده میگیرد و هم امپریالیسم جنایتکارانه آنها را.
    ۳ – هر نوع سوسیال دموکراسی، زیرا دموکراسی خواهی و جمهوری خواهی همان دومی است با توجیهات من دراوردی ماتریالیسم تاریخی.
    ۴ – هر نوع بلشویسم و استالینیسم و ترتسکیسم، زیرا بی شرمانه خواهان دیکتاتوری فاشیستی تک حزبی مارکسیستی – بلشویکی است وگرنه به نتیجه ارتجاعی سیاستهای لنین و دولتش انتقاد داشت و از آن درس میگرفت.
    ۵ – هر نوع سلطنت طلبی، زیرا سلطنت از همان چند هزار سال پیش تا به امروز یعنی حاکمیت ارباب بر برده و امروزه یعنی حلکمیت سرمایه دار بر برده مزدی..
    هر گونه اطلاحات سیاسی و اقتصادی مفید است. ضد انقلابی بودن اطلاحات بستگی به درحه انقلابی بودن توده ها دارد و فعلا توده ها رادیکال شده اند نه انقلابی. انقلابی بودن در درجه و عمق نقد و نفی ارتجاع حاکم در ایران و جهان است. مرگ بر خامنه ای، عمیق نیست. اگر روزی تمامیت ارتجاع مورد تعرض انقلابی توده ها قرار گرفت، آنوقت اصلاحات ضد انقلابی است. الان انقلابی وجود ندارد که اصلاحات ضد انقلابی باشد. الان اعتراض و شورش داریم و یک رژیم سرکوبگر ورشکسته. بگذار هر گونه اصلاحات و امتیازی که میخواهند بدهند، بدهند. امپریالیستهای “غربی” هم علیه رقیب ارتجاعیشون، یعنی بلوک شرق مارکسیستی، به توده هایش کلی امتیاز میداد. البته رژیم ، بدون کمک امپریالیستهای “شرقی” ، گدا تر از آن است که بتواند شکم پر کند و مثل غربی ها امپریالیست نیست که از سفره دیگران بردارد در سفره بردگان خود بگذارد. اپوزیسیون ارتجاعی بیشتر از همه دنبال سرنگونی فوری رژیم است تا از آب گل آلود ماهی بگیرد.
    آنارشبست-کمونیست

  23. گرچه هر گونه اختلاف و افشاگری در میان جناحهای رژیم آخوندی به نفع هدف سرنگونی حکومت اسلامی است، ولی غالب این اختلافات را باید در چهارچوب کوششهای اصلاحگرایان دانست ،که خواهان تعویض رژیم از بالا هستند، و بعید نیست نوع دیگری از جمهوری اسلامی بر اریکه قدرت بماند. اپوزیسیون باید هشدار باشد که اجازه ندهد افعی زخمی خود را دوباره بازسازی کند ،و دست از جنایت حکومت دینی شیعه برندارد.

    آنارشیسم ویکیپدیایی
    https://www.youtube.com/watch?v=bNq1-l8ZNIQ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>