پیش درآمدی از عبدالباری عطوان بر پایان جنگ حلب
محمد علی اصفهانی
.
عبدالباری عطوان، در تازه ترین سرمقاله ی «رأی الیوم»، پیش درآمدی بر پایان جنگ حلب نوشته است و در آن با تب و تابی که آشنایان با فرهنگ این روزنامه نگار و تحلیلگر برجسته ی فلسطینیِ زاده شده در اردوگاه آوارگان در نوار غزه، معنایش را بهتر می فهمند، بار دیگر بر حاکمان عربستان سعودی و قطر و امارات و همانندانشان در منطقه برشوریده است که شما خدعه گران و نیرنگ بازانی بودید و هستید که مردم سوریه و جنبش مسالمت آمیز آن ها را با وعده ی پیروزی، به سوی جنگ داخلی و برادرکشی راندید، اما در هنگام هنگامه ها، دامن برچیدید و تنهایشان گذاشتید.
چه شد؟ کجا مدفون شده اید شمایی که زورتان را به مردم بی دفاع یمن می رسانید و عملیات «توفان قاطعیت» علیه شان به راه می اندازید و شبانه روز از زمین و هوا بر آن ها می بارید و قتل عام می کنیدشان و هواپیما های جدید آمریکایی تان را به رخشان می کشید؟
عدم اشاره ی عبدالباری عطوان، در این مقاله ی کوتاه، به نقش نظام ملایان و یا روسیه، البته به معنای فراموش کردن این نقش نیست.
و نباید هم که چنین باشد.
پیش از این، و از همان آغاز پرپر شدن «بهار عربی» سوریه عمدتاً توسط خنازیر خلیج فارس و حول و حوش آن، که از گام های پرشتاب انقلاب نوین توده های همیشه سرکوب شده ی عرب که به دارالخلافه های آن ها نزدیک می شد به وحشت افتاده بودند، به تناسب مقاطع مختلف، در این باب و در این ابواب، بسیار نوشته ام.
اما، به خصوص با توجه به ورود فعال تر از پیش دارالخلافه ی جماران ـ پاستور در این ماجرا، که بر عکس ادعاهای عوامفریبانه و ظاهراً «موجه» ولی فقیه و سرسپردگان و ایضاً سروران پیدا و پنهان آن حضرت در سپاه و خارج از سپاه، تأثیرات شوم و جبران ناپذیری بر سرنوشت میهن ما گذاشته است و خواهد گذاشت، و نیز به طور اخص با توجه به تغییرات واقع و یا در حال وقوع صحنه ی سیاسی آمریکا و ـ به زودی زود ـ فرانسه به عنوان دو نقش آفرین مهم در منطقه ی خاورمیانه، نانوشته های بسیاری هنوز باقی مانده اند.
و از آنجا که نانوشته ها همیشه از نوشته ها عقب می مانند ـ و اگر چنین نبود، نانوشته نمی بودند و نوشته می بودند ـ در این مجال اندک، علی الحساب، به ترجمه ی مقاله ی عبدالباری عطوان، اکتفا می کنم.
این مقاله، در شماره ی دیروز، ۱۵ دسامبر ۲۰۱۶ «رأی الیوم»، منتشر شده است، و مثل بقیه ی این گونه مقالات عبدالباری عطوان تیتر جمع و جوری ندارد!
۲۶ آذر ۱۳۹۵
۱۶ دسامبر ۲۰۱۶
آن هایی که تهدید می کردند و وعده ی سقوط اسد را می دادند و حالا شاهد وخیم تر شدن فاجعه ی حلب هستند، چرا سکوت کرده اند؟ ارتش ها و عملیات «توفان قاطعیت» شان چه شد؟
مسؤولیت این کشتار ها و ویرانی ها، بر عهده ی آن ها هم هست، و باید بهایش را بپردازند.
این، حق بخشی ازمردم سوریه است که خشم خود را متوجه بشار اسد و حکومت او کنند؛ اما خشم بزرگتر، به اعتقاد ما، متوجه دولت ها و کانال های تلویزیونی یی است که مردم را به فتنه ی جاری در سوریه تشویق و تحریض کردند، واقعیت ها را دیگرگون جلوه دادند، مردم سوریه را گمراه ساختند و به انقلاب فراخواندند و مسلحشان کردند و به آن ها وعده دادند که نظام حاکم، ظرف چند ماه ساقط خواهد شد؛ و حالا ایستاده اند و آنچه در حلب می گذرد را تماشا می کنند، در حالی که لشگر ها در خدمت خود دارند و مجهز به هواپیما های جدید آمریکایی هستند.
این ها می کوشند خود را از جنایتی که در حق مردم سوریه مرتکب شده اند، تبرئه کنند، و از این رو، ریاکارانه تباکی می کنند و خودشان را به گریه کردن برای قربانیان و مجروحان و آوارگان می زنند.
این را که این ها صاحب امپراتوری های عظیم رسانه یی هستند، و ارتش های الکترونیکی یی مسلط بر وسایل ارتباط جمعی را در اختیار دارند می دانیم؛ اما این هرگز نمی تواند نقش آلوده ی محوری این ها در نابود کردن منطقه ی عربی، و پراکندن بذر اختلافات قومی، و به راه انداختن جنگ در یمن و قتل هزاران یمنی و گرسنگی دادن به میلیون ها یمنی دیگر را از دیده ها پنهان بدارد.
حلب توسط ارتش سوریه بازپس گرفته شده است، و جنگجویان از آن خارج می شوند، و این ها سرشان را در خاک فرو می برند [خودشان را پنهان می کنند] و کلامی در همبستگی با اهالی شهر نمی گویند و وظیفه ی گریه وزاری را بر عهده ی دستگاه های تبلیغاتی گذاشته اند.
پادشاه عربستان سعودی، ملک سلمان، طی سخنانش در نشست شورا، نامی از حلب نبرد و کلمه ی «سوریه» هم بر زبانش جاری نشد؛ و عادل الجبیر، وزیر خارجه ی او که مرتباً شب و روز تکرار می کرد که چه با مسالمت و چه با زور، اسد باید کنار برود، حتی یک بیانیه هم در این مورد نداد.
این، نشانه ی وحشت این ها از وقایعی است که از این پس پیش خواهند آمد.
ملت سوریه، با بزرگترین خدعه و نیرنگ در تاریخ خود مواجه شد: او را به سوی ویران کردن سرزمین خودش و قتل هزار ها تن از فرزندان خودش و برادرکشی در دو سوی جبهه کشانیدند.
این ها، که با او چنین خدعه یی کردند، آخرین کسانی هستند که می توانند حق سخن گفتن از دموکراسی و حقوق بشر را داشته باشند.
بشار اسد، به نوبه ی خود، مسؤولیت فجایعی را که در سوریه رخ داد به گردن دارد، و خودش هم به وجود تجاوزات و خطا ها و جرایم، اعتراف کرده است. اعترافی که موثق است. اما مسؤولیت کسانی که مردم سوریه را از سر کینه های شخصی و انتقام کشی های خود در دریای خون فرو بردند بزرگتر است.
آن ها در امور یک دولت عربی دخالت کردند و آتش جنگ را شعله ور ساختند در حالی که هیچ دخالتی را در امور خود روا نمی داشتند و روا نمی دارند.
جنگ حلب به پایان رسید؛ ولی جنگ در سوریه تمام نشده است و جنگ های دیگری در پیش هستند. در ادلب، رقه، باب، و نقاط دیگر.
این را می دانیم. اما در هر صورت، به حال خود وانهاده شدن و خذلانی که مردم سوریه، آن را زندگی کردند و زندگی می کنند، همچنان لکه ی ننگی خواهد بود بر پیشانی کسانی که با این مردم چنین کردند، و بر پیشانی آن هایی که روی چنان کسانی شرط بستند.
هر روز بیش از روز پیش آشکار می شود که آمریکا و همپیمانان او، عرب ها و مسلمان ها را خوش ندارند و همه ی مداخلات نظامی اشان به منظور پاره پاره کردن عرب ها و مسلمان هاست و پراکندن بذر فتنه های قومی در صفوف آن ها، و برافروختن آتش جنگ هایی که عرب ها و مسلمانان هیزم های آن باشند.
آن که در امور سوریه دخالت کرد، و هزاران تُن سلاح و مهمات و میلیارد ها دلار به این دخالت خود اختصاص داد، هموست که باید تمام صورت حساب بازسازی ها را، و بهای جنایات خود در سوریه را بپردازد، و بخش بزرگی از مسؤولیت ریخته شدن خون شهیدان و کشته شدگان و مجروحین را بر گردن بگیرد.
ما برای مردم سوریه، دموکراسی و مساوات و حقوق بشر را مطالبه کرده ایم و همچنان مطالبه خواهیم کرد. و رنج ها، از سوی نظام حاکم بر سوریه، در همان زمانی که این دولت های مدعی، از وحشت آن نظام به خود می لرزیدند و سرانشان در پیش پای رهبران آن، فرش قرمز می گستردند، بر ما روا داشته شده است.
ملت عرب، و خود مردم سوریه، بر جرم این مدعیان، واقف هستند، و روز حسابرسی، به زودی فرا خواهد رسید. حسابرسی از هر کسی که خون انسان سوری و کودکان سوری را بر زمین ریخت و یا به ریختن خون اینان یاری رسانید.
همچنان که این مردم، هرگز کسانی که خون برادران یمنی را بر زمین می ریزند و یا با کسانی که چنین می کنند همدست هستند را از یاد نخواهند برد.
آن ها به زودی بهای بسیار گرانی برای جنایات خود خواهند پرداخت.
سوریه از نو زاده خواهد شد و سر بر خواهد آورد، و مردم آن با یکدیگر مصالحه خواهند کرد، و این محنت ها تمام خواهند شد. مثل مورد جنگ هایی دیگر در منطقه.
اپوزیسیون سوریه، با پذیرش دوباره ی گفتگو، برداشتن نخستین گام در این مسیر را آغاز کرده است.
آن هنگام که این گرد و غبار ها فرو بنشینند، و آرزو می کنیم که به زودی چنین پیش آید، و کار سرکردگان این فتنه و تحریک کنندگان به تخریب و انهدام ساخته شود، هرگز ترسی به خود راه نخواهیم داد و سکوت نخواهیم کرد.
و روز ها پیش روی ما هستند.
www.ghoghnoos.org
Comments
پیش درآمدی از عبدالباری عطوان بر پایان جنگ حلب<br> محمد علی اصفهانی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>