آیا بیانیه ۱۲ مادهای تشکل های مدنی، حلقه مفقوده برای آغاز شکلگیری آلترناتیو کارگری در ایران است؟ / هادی میتروی
پاسخ نویسنده به این سوال آری ست اما بشرط ها و شروط ها!
حال این سوال مطرح می شود که اگر جواب آری ست، این شرط و شروط چیست؟
شرط و شروط شکلگیری آلترناتیو کارگری در ایران در بند ۸ بیانیه حداقلی، به صراحت ذکر شده است:
«۸. بر چیده شدن ارگانهای سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد».
در این مختصر نویسندگان به روشنی توضیح می دهند که اجزای این آلترناتیو کارگری از «شرط» تفکر شورایی برخوردار هستند و از «شروط» سازماندهی شورایی مستقل از بورژوازی، بایسته است برخوردار باشند!
بعبارت دیگر حلقه هایی که از پیوستن آنها به یکدیگر، آلترناتیو کارگری در ایران تحقق خواهد یافت، بایسته است تا از سازماندهی شورایی برخوردار باشند. بعبارتی هر شکل دیگر از سازماندهی، در هر حوزه و هر سطحی که باشد، اگر از تفکر شورایی و سازماندهی شورایی برخوردار نباشند؛ حتی اگر مدافع «برنامه حداقل پرولتاریا» باشند؛ حلقهای از آلترناتیو کارگری بحساب نخواهد آمد!
هدف نویسنده از این مختصر، نه نفی و نه نادیده گرفتن تشکل های گوناگون موجود؛ در حوزههای گوناگون؛ با سازماندهی به ارث رسیده از قرن گذشته غیرشورایی نیست. هدف روشن کردن امر مهم «شوراها همیشه و در همه جا»؛ برای اشخاص حقیقی و حقوقی ست؛ تا با توجه به جمعبندی فعالان مدنی داخل و توجه موشکافانه به بند ۸ بیانیه حداقلی، به ضرورت تسلیح خود به اندیشه شورایی، به لزوم تغییر روش و منش خود و تغییر ساختار غیرشورایی تشکل خود به ساختار شورایی، از همین لحظه تلاش کنند!
اما به تجربه و درک نویسنده، باور به امر شوراها به ادعا و بحث و گفتگو و نوشتن و تالیف مقاله و کتاب نیست!
باور شخص حقیقی و حقوقی به امر شوراها همیشه و در همه جا، در رفتار و کردار روزمره است که خود را نشان می دهد!
داشتن حق ویژه، سازماندهی از بالا، خود ٍفردی و جمعی را پیشاهنگ توده ها دانستن و نهایتا و از همه بدتر، «خود ایدیولوژی برتر بینی» و متعاقب آن تجزیه ایدیولوژیک پرولتاریا، همه آثار و عواقب عدم درک اهمیت اندیشه شورایی و امکان و حیاتی بودن سازماندهی شورایی اکثریت عظیم تولیدکنندگان بکمک انقلاب ارتباطات است!
به تجربه نویسنده هرشکل از ایجاد جبهه ای غیرشورایی از افراد و احزاب غیرشورایی، کمکی به تشکیل آلترناتیو کارگری و برقراری آزادی و امنیت و برابری و رفاه پایدار در ایران نخواهد کرد!
راه و مسیر تحقق آلترناتیو کارگری در ایران نه با ایجاد بلوک های ایدیولوژیک قدرت از «بالا»، بلکه از مسیر ایجاد شبکه ای از تشکل های گوناگون شورایی در حوزه ها و سطوح گوناگون مبارزاتی در «پایین» و در بطن جامعه می گذرد!
ایجاد اتحادها و بلوک ها و جبهه های گوناگون «ایدیولوژیک-سیاسی» بارها در خارج از کشور تجربه شده است و عواقب ناگوار موقتی بودن سازماندهی بلوک های ایدیولوژیک از بالا؛ در ایجاد عدم اعتماد و دامن زدن به ناامیدی؛ را به چشم دیده ایم!
تجربه اتحادهای ایدیولوژیک از بالا در خارج از ایران، چه در چپ و چه در راست «سیاسی-طبقاتی»، ناکارآمدی و عدم موفقیت خود را به اثبات رسانده اند. با توجه به این تجربیات شکست خورده در گذشته است که نویسنده و همفکران او شکل دیگری از سازماندهی در شبکه ای سراسری را پیشنهاد می کنند!
ایجاد شبکه ای سراسری از اشخاص حقیقی و حقوقی باورمند به شوراها همیشه و در همه جا؛ چه در آزادی و امنیت و رفاه نسبی خارج و چه در داخل با رعایت ضرورت های جامعه «پلیسی-نظامی» ایران؛ را جهت کمک به تحقق آلترناتیو کارگری در ایران پیشنهاد می کنند!
رفقای کارگر، کمونیست ها؛
تحقق آلترناتیو کارگری در ایران و منطقه و جهان، بدون فهم عمیق «نه خدا و نه شاه و نه قهرمان» و سازمان دادن همگانی و همیشگی و بعبارتی جهانشمول شوراهایی با مشارکت شهروندان مساوی الحقوق دهکده کوچک جهانی، ناممکن است!
در راستای ایجاد شبکه ای شورایی؛ در داخل و خارج از ایران؛ از اشخاص حقیقی و حقوقی باورمند به تبلیغ و ترویج شوراها همیشه و در همه جا؛ دست شما را بگرمی می فشارم!
زنده باد انقلاب!
برقرار باد حاکمیت مستقیم اکثریت عظیم تولیدکنندگان!
زنده باد کمونیسم!
هادی میتروی
فرانسه، نوروز ۱۴۰۲
hadi.mitravi@yahoo.com
در «تدقیق» بیانیه ۱۲ ماده ای بیست تشکل مدنی ایران / هادی میتروی
از سایت اخبار:
“روز ۱۲فروردین ۱۴۰۲ در بروکسل تجمعی توسط چهار جریان سیاسی ایرانی شامل جمهوریخواهان سکولار دموکرات ایران در بلژیک، کمیته حزب دموکرات کرُدستان ایران بلژیک، کمیته پژاک بلژیک و حزب چپ ایران (فدائیان خلق) بلژیک روبروی سفارت جمهوری اسلامی در بروکسل برگزار شد. این تجمع به مناسبت ۱۲ فروردین و با شعار مرکزی نه به جمهوری اسلامی، آری به جمهوری سکولار دموکرات، سازماندهی شده بود. در هوای بارانی بروکسل جمعیتی بیش از ۱۳۰ نفر در این آکسیون اعتراضی شرکت کردند.”
130 نفر در مقایسه با 20 هزار نفر هوادار اسماعیلیان و دست راستی های هوادار ناتو و امپریالیستهای غربی.
حالا ببینیم که همایش هواداران منشور حداقلی چندتا خواهند بود.
آنارشیست-کمونیست
بیانیه ۲۲ ماده ای کارگران ضد سرمایه که حدود یکسال و نیم پیش نوشته شده بود و کاملا نادیده گرفته شد:
https://www.azadi-b.com/?p=17087
از متن بیانیه ۲۲ ماده ای:
“مبارزه طبقاتی روز کارگران با همه این پیشرفتها در پشت یک بن بست بسیار سنگین، سهمگین و فرساینده متوقف مانده است. کارگران خود را آحاد منفرد فروشنده نیروی کار می پندارند، میدان جنگ خویش را چاردیواری محیط کار و چانه زدن با کارفرمای خود به حساب میآورند!!، خود را یک طبقه در حال جنگ با سرمایه نمیدانند!!”
چرا؟
چون کمکی به بلشویکهای حامی منشور حداقلی برای درست کردن دولت تک حزبی کارکری نمیکند.
آیا منشور ۱۲ ماده ای کمک میکند؟
آری؟
چون منشور ۱۲ ماده ای سوسیال دموکراتیک است و سوسیال دموکراتها مشکلی با دولت سازی ندارند، بلشویکهای ایرانی هم در شرایط نداشتن پایه “مادی” طبقاتی، برای خود در آن فرصت و آینده می بینند.
آنارشیست-کمونیست
حال سئوال این است که چرا آن تشکلات با این حرارت از بیانیه دفاع میکنند؟
محاسبه رهبری آنها دو چیز است،
۱ – اتکا به پلاتفرمی متکی به فعالین کارگری در ایران (حال که خود هواداری در ایران ندارند) برای رد منشور همبستگی که در ایران و خارج هوادار زیاد دارد..
۲ – همیشه ابتدا سرنگونی طلب بودند تا کمونیست. شورشهای اخیر به آنها نشان داد که سرنگونی طلبی شان انقلابیگری خاصی نیست. بیانیه بدون سرنگونی جمهوری اسلامی عملی نمیشود، پس حال که بنظر آنها، نویسندگان سوسیال دموکرات بیانیه سرنگونی طلب شده اند و دیگر اصلاح طلب نیستند، باید از بیانیه دفاع کرد تا کار سرنگونی ادامه یابد. بعبارت دیگر، این محاسبه را دارند که بلشویسم شان با سوسیال دموکراسی سرنگونی طلب شده (قبلا شرکت کننده در انتخابات رژیم) میتواند بر سر سرنگونی ائتلاف کند.
اما تاریخ تکرار نمی شود. سوسیال دموکراتها دست بلشویکها را تاریخا خوانده اند -در خارج در سایت اخبار روز جمع شده اند. آنها میدانند بلشویکها از پشت خنجر می زنند. آنها گول دفاع از خود را نخواهند خورد و به همان سیاست کیش و مات بورژوا لیبرالی متکی به دولتهای غربی خود را ادامه خواهند داد.
آنارشیست-کمونیست
در ارتباط با این:
“همایش 22 آوریل در شهر کلن – آلمان در دفاع از منشور مطالبات حداقلی”
این کمال ورشکستگی نظری این تشکلات و آشکار کننده کنه اقتدارگرا (ارتجاعی) بودن آنهاست. منشور مطالبات حداقلی یک گمراهه است که باید از آن فاصله گزفت نه اینکه دفاع کرد.
خیلی دیر، خیلی بی محتوا!
از یک بیانیه دفاع نمیکنند چون ضد رقیب است، از یک بیانیه دفاع میکنند چون بیان درست اهداف است. منشور مطالبات بیان طرح اهداف بورژوا لیبرالها برای کارکران ایران است نه بیان اهداف رهائی بردگان مزدی. رضا پهلوی هم میتواند از آن بیانیه دفاع کند و اگر لازم باشد دفاع میکند بدون اینکه یک قرون از سرمایه اش کم شود.
آنارشیست-کمونیست
آقای میتروی،
بیانیه یک چیزی هست که نمیتوان گفت درست است چون در آن بک واژه درست وجود دارد. بیانیه را برای جمع کردن معتقدین به تمام بندهای آن برای وحدت حول یکسری اهداف بوجود می آورند. شما مجبورید یک بیانیه را قبول کنید، رد کنید و یا بگوئید چه چیزهائی باید از آن برداشته و یا اضافه شود.پس، اگر شما به واژه و معنای شورا علاقه مندید و میخواهید با این واژه کمونیستها را متحد کنید، از بیانیه ۱۲ ماده ای استفاده نکنید. واژه شورا قبل از بیانیه و قبل از گفته آقای بخشی، در جنبش آنارشیستی و کمونیستی کارگری ایران و جهان وجود داشته است و نیازمند تائیده نیست.
پیشنهاد شما در این مقاله، در ارتباط با واژه شورا، یعنی بوجود آوردن روابط و تشکل غیر سلسله مراتبی در فعالیتها و همکاری های ضد سرمایه داری. اما قبل از هر چیز، شورا چیزی است که نیازمند به اجراست. میتوانید آغازگز چنین نوع روابط و یا تشکل و یا تشکلاتی در خارج باشید. اگر گسترش آن به من هم رسید، من هم حتما به آن خواهم پیوست. اما روابط شورائی (غیر سلسله مراتبی) نیاز دارد دارای یکسری اهداف مشخص و بیان شده باشد وگرنه به یک باشگاه جر و بحث میان نظرات کاملا متضاد تبدیل می شود. مثلا، یک هوادار حکومت پارلمانی هم میتواند بیاید در شورا. روابطی که شما در نظر دارید مجبور است یک خط قرمز بر اساس اهداف بکشد. این کار ایدئولوژیک و فرقه ای نیست. مارکس شما هم حاضر نبود وارد یک تشکل بی درو پیکر بشود.
حال، مطلبی دیگر،
بر اساس اعتقاد آقای ناصر پایدار، شورا را درست کنیم تا نهادهای اقتصادی و سیاسی سرمایه داری ی که در آن هستیم را در دست خود بگیریم و مالکیت و دولت ش را از بین ببریم. اعتقاد جدیدی نیست، ایشون هدف شورا بطور روشنی بیان کرده. لازم است شما هم بطور مشخص بیان کنید که روابط شورائی را برای چه منظوری میخواهید. اگر هدف شما با آفای پایدار یکی است، میتوانید به او پیشنهاد همکاری بدهید ببینید که چه خواهد گفت و آیا پای همکاری می آید یا نه. تجربه من متاسفانه منفی بوده است. بر اساس تماس و یا دیالوگ مستقیم با فعالین مارکسیست و آنارشیست ، من به این نتیجه رسیده ام که وضعیت ذهنی هواداران جامعه کمونیستی و یا آنارشیستی هنوز برای بوجود آوردن کار گروهی غیر سلسله مراتبی، آماده نیست و کار لازم دارد.
اما با تجربه من، اتحادیه های کارگری انقلابی (آنارشیستی) کشورهای اروپائی همیشه برای همکاری درهای باز دارند و فرقه ای در خود نیستند. اگر برده مزدی هستید، میتوانید به آنها بپیوندید. در فرانسه چنین تشکلاتی وجود دارد. دوباره ذکر کنم، در میان ایرانی ها، این مسئله احتیاج به کار دارد و ایرانی ها فعلا ذهنیت لازم را ندارند. خود شما زیر بیانیه ای برای اتحاد کمونیستهای (مارکسیستهای) مستقل را امضا کرده اید. دوباره به متن بیانیه و تجربه گذشته خود از آن مراجعه کنید ببینید چقدر تنگ و تاریک است. پس، فعلا، در میان ایرانی های کمونیست، بحث و دیالوگ عمده است و برای کار عملی باید به تشکل و یا اتحادیه های کارکری غربی آنارشبستی پیوست. نمیگویم مارکسبستی، چون مارکسیستها به تشکل سلسله مراتبی اعتقاد دارند.
آنارشیست-کمونیست
در شرایط دیکتاتوری باید حرکات خودجوش و ناگهانی کارگران به انجام تشکلات کارگری ختم شوند.بهتر است برای حفظ خود از خطر دستگیری در وضعیت خفقان، روی خواسته های صنفی تاکید شود تا بعد در موقعیت داشتن نیرو و قدرت، خواسته های سیاسی و حتی شعار سرنگونی مطرح گردند؛ یعنی زمانیکه سازمانهای امنیتی برای سرکوب و دستگیری کارگران ضعیف شده باشند.
آنارکو-کمونیست