علیه شکنجه و شکنجه گران در هردو نظام شاهی و اسلامی- اعلام جرم باقر ابراهیم زاده علیه ساواک
در سالگرد جانباختگان، رفقای عزیزم از سازمان چریک های فدایی خلق ایران در 25 و 28 اردیبهشت 1355 که جمع کثیری از آنان توسط ساواک شاهنشاهی جان باختند ، و من باقر ابراهیم زاده هم در 28 اردیبهشت 1355 توسط ساواک دستگیر شدم . نمونه هایی از شکنجه ها در زندان های ساواک را جهت اطلاع افکار عمومی و اعلام جرم علیه حکومت شاه و ساواک بازگو می کنم.
فکر میکنید داریوش و کوروش با گل امپراتوری درست کردند؟ خیر، با آدم کشی و شکنجه.
در ارتباط با کامنت دزد نام آنارشیست-کمونیست که نوشته:
“شکنجه های این قربانی ساواک شاه … ”
با دزدی اسم آنارشیست -کمونیست اثبات کرده خودش مال مردم خور و احتمالا مثل همان ثابتی شکنجه گر است.
نه خدا، نه ارباب
آنارشیست-کمونیست
شکنجه های این قربانی ساواک شاه، از مرحله رئالیستی متاسفانه به مرحله سوررئالیستی رسیده. لعنت بر کسانی که از امثال پرویز ثابتی ساواکی و نظام سلطنتی اعاده حیثیت نموده ، و بازگشت آنان را در ایران طبیعی میدانند.
آنارشیست-کمونیست
بلشویکها، کمی هم برای قرابانیان اعمال لنین و ترتسکی و استالین اشک بریزند، مگر خیلی احساسی و شاعرانه نیستند؟! مثل مثلا برای خودتان، یعنی برای بلشویکهای اعدام شده در حزب کمونیست روسیه. مگر آنها همسر و فرزند نداشتند. تازه بلشویکها شناخته شده ها بودند. اینکه ناشناخته ها چقدر بودند، خودش یکسری حقایق دیگر است. میدانیم رژیم اسلامی و رژیم شاه و آمریکا و همه دولتهای دیگر جنایتکار هستند، اما باید همه حقایق را گفت و دست چین نکرد. خدا نه، ارباب نه.
من خودم وابستگانی داشته ام که توسط رژیم شاه شکنجه شده اند. اعدام های بی رویه و شکنجه ها در رژیم اسلامی هم غیر قابل انکار است. اما سازمان چریکهای فدائی خلق یک سازمان بلشویکی بود. این سازمان از دولتی دفاع میکرد که دائم آدم کشی میکرد و با آدم کشی و ترور و اعدام بقا پیدا کرد. پس همانطور که بلشویکها و سوسیال دموکراتها و لیبرالهای سرمایه دار و سلطنت طلبها و امپریالیستهای غربی نمیتوانند آلترناتیو انسانی و ضد بردگی مزدی (سرمایه داری) ارائه بدهند، همانطور هم نمیتوان انتظار داشت که آنها بعد از درست کردن دولت خود دست به شکنجه و اعدام و مهندسی فکری نزنند. خدانه خدا نه ارباب.