نگاهی به اطلاعیه بلوک متحد سوسیالیستی
داریوش آرام
بایستی قدر تلاش دستاندرکاران بلوک متحد سوسیالیستی برای غلبه بر پراکندگی درون چپ ایران را دانست. در اطلاعیهی این بلوک آمده است که از اظهار نظر دیگران استقبال میشود. از آنجاییکه علاوه بر موانع بیشمار بر سر وحدت چپ، یکی هم کمبود گفتگوهای بدون حاشیه است، این نوشته را بایستی تلاشی در جهت گفتگو با این دوستان تلقی کرد.
تاریخچهی اتحادهای گذشته را فعالان چپ میشناسند و نیازی به تکرار آن نیست. یک نکتهی مشترک در آن تلاشها واکنشی بودن آنها بوده است. واکنش به هجوم ضدانقلاب و احساس بیصدایی در سپهر سیاسی جامعه. یک نمونه آن غلیان سیاسی جامعه در مقطع ۱۳۸۸ و جنبش موسوم به سبز بود که منجر به گردهمایی بخشی از چپ انقلابی شد که امروز تحت نام «شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست» وجود دارد. این ویژگیِ واکنشی بودن علاوه بر تمام معضلات اساسی دیگر، باعث شده است که تلاش برای وحدت تبدیل به گردهمایی فیزکی گرایشهای متفاوت شود تا بر اساس فصل مشترکها اتحاد عملی برای اقدام سیاسی شکل گیرد. بلوک متحد سوسیالیستی در تلاشی مشابه با مخاطب قراردادن «کمونیستهای مستقل»، یعنی فعالان منفرد چپ، در پی ایجاد چنین اتحاد عملی میباشد. از این رو می توان گفت واکنشی است و نه استراتژیک! از طرف دیگر اعلام کرده است که ما بدیلی در مقابل سایر جریانات نیستیم و تلاش ما «زیر یک چتر گستردهی فراحزبی» صورت میگیرد. فراحزبی فعالیت کردن را میشود و باید در جای دیگر مورد بررسی قرار داد. اما در اینجا به طرح سه سئوال بنیادی اکتفا می کنم: چرا «فراحزبی»؟ و چرا تلاش برای وحدت حزبی صورت نمیگیرد؟ آیا موانع چیزی جز نظریهی حاکم بر جنبش، مسئلهی قدرت و شکل سازماندهی رایج فعلی هستند که همه را شاید بتوان در واژهی «سبک کار سنتی» خلاصه کرد؟
حال باید قدری به مخاطبان این بلوک یعنی فعالان منفرد چپ پرداخت.
چپ منفرد طیف گستردهای است شامل جداشدگان نسل قدیم از سازمانها و احزاب، نسل جدیدی که هنوز منفرد است به اضافه شخصیتهای مستقل چپ. از آنجاکه جداشدگان از سازمانها به دلایل متفاوتِ شخصی، سیاسی، تشکیلاتی و تئوریک تن به انفراد دادهاند، نمیتوان به سادگی آنها را یکسان تعریف کرد. تنها آنجایی که این منفردان خود به نقدی رادیکال دست زده و آن را به نحو نوشتاری تدوین کردهاند، میتوان معیاری برای شناخت آنها به دست داد. اما نقد رادیکال و گسست از مجموعهای که چپ سنتی نام گرفته است در عمل و فعالیت امروزی بسیاری از منفردان که در انجمنها و گروههای محلی فعالیت میکنند، دیده نمیشود. بسیاری از این منفردان معضلات سازمانیشان را به درون این انجمنها منتقل کرده و ادامهی فعالیت چنین انجمنهایی را دشوار کردهاند. میبایست به نسل جوان چپ جداگانه پرداخته شود.
حال بلوک سوسیالیستی میخواهد چنین طیفی را «زیر یک چتر گستردهی فراحزبی اما متشکل با استراتژی انقلابی و سوسیالیستی گردهم آورد». نخست باید از نو تأکید کرد که خواست فعالیت جمعی با استراتژی انقلابی و سوسیالیستی قابل ستایش است، نه فقط همچون یک تعارف رفیقانه بلکه بهعنوان ضرورتی مبرم در ستیز طبقاتی جاری. در حالیکه قرار است تشکیلاتی عمدتاً از میان منفردان شکل بگیرد که دارای استراتژی انقلابی و سوسیالیستی است، در ابتدای کار «معیار عضویت در یک بلوک سوسیالیستی» در ۹ بند ارائه شده است. چه نیازی به این ۹ بند بوده است؟ یکی از دوستان حاضر در این بلوک نوشته است: « در چنین مجموعهای جایی برای سوسیالیست – رفرمیستها و جریاناتی که تحت عنوان کمونیسم با رژیمهای جنایتکار و یا بورژوازی در “اپوزیسیون” همکاری کردهاند و میکنند» نیست(پیروز رها سایت آزادی بیان). آیا نمیشد با فراخوانی به تمام “کمونیستهای سرنگونیطلب/کمونیستهای انقلابی/مارکسیستهای انقلابی” و سایر عناوینی که در سپهر سیاسی ایران بلادرنگ سوسیال رفرمیستها و عناصر همکار رژیم را مستثنی میکند، از تمامی چپ منفرد دعوت کرد تا از ابتدا در جریان شکلگیری یک بلوک با استراتژی انقلابی و سوسیالیستی باشند؟ دوستان حاضر در بلوک میگویند تمامی این ۹ بند قابل تغییر و حتی بازنویسی است، چه خوب! اما مشکل نه در پیشنویس بلکه در سبک کار سنتی است؛ سبک کاری که بسیاری از منفردان و متحزبین چپ از آن گسست نکردهاند، مورد نقد قرار نگرفته است و شاید علت اصلی پراکندگی است.
اطلاعیه هدف بلوک را اتحاد عمل پایدار میان فعالان منفرد و «تشکلات پراکندهی کمونیستی» اعلام میکند. صرفنظر از اینکه اتحاد عمل بین فعالان منفرد که اغلب در همین تشکلات فعال بودهاند با تشکلات حاضر به چه معناست، بیایید به نفس پروژهی اتحاد عمل دقت کنیم. فرمول اتحاد عمل، نه فقط نزد دوستان بلوک، قرار است بر اساس اشتراکات حرکت کند. از چه چیزی میبایست نقاط مشترک اخذ شود؟ از تحلیلها، خط مشی مبارزاتی یا بنیانهای فکری؟ بخشی از فعالان منفرد هنوز تحلیلها، خط مشی و بنیانهای فکری سازمانی را که از آن جدا شدهاند، حفظ کرده و با خود حمل میکنند( چرایی جدایی در هر مورد متفاوت است). پس از آنجاکه مخاطبان اصلی اطلاعیهی بلوک که فعالان منفرد هستند، در بیشتر موارد نظری ویژهی خود را مدون نکردهاند، این نقاط مشترک را از کجا میبایستی اخذ کرد؟ تنها پاسخ عملی این است: از میان سازمانها و احزاب حاضر که احتمالا نمایندگان آنان در بلوک حاضرند و دوباره بلوک را همچون تمام کمیتهها و محافل در شهرهای مختلف میکنند که صحنهی پیشبرد خط این یا آن حزب یا سازمان هستند. اما چرا بلوک، چنین پروژهای که امروز نقداً تحت عنوان «شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست» موجود است؟
باید پرسید اما هدف بلوک که «یک چتر گستردهی فراحزبی» است چه میشود؟ این فرمولِ اتخاذ نقاط مشترک و سپس اقدام بر اساس آن، ابتدا قانعکننده به نظر میرسد اما هیچگاه در چند دههی اخیر جنبش ایرانی عملی نشده است، چرا که موانع دیگری در کار است. چگونه قرار است موانعی که به شکست تلاشهای دیگر منجر شدهاند، را از بین برد؟
اتحاد عمل که بنا به گفتهی اطلاعیه باید «متشکل [و] با استراتژی انقلابی و سوسیالیستی» باشد، ناگزیر است تا سه وجه از یک پراتیک انقلابی یعنی وجوه سیاسی، تشکیلاتی و تئوریک را مَدنظر قرار دهد. این امر هم در سطح وحدت گسترده صادق است و هم برای اتحاد عمل. نمیتوان با این استدلال که هدف ما وحدت گسترده نیست یا وضعیت اجتماعی- سیاسی بحرانی است و باید عجله کرد یا برای پرهیز از طولانی شدن بحث، از این وجوه سهگانه فاکتور گرفت. بر اساس تجارب گذشته باید پرسید: آیا برای اتحاد عمل میتوانیم تنها به جمع فیزیکی فعالان منفرد و احزاب و سازمانها بسنده کنیم و انتظار داشته باشیم که پراتیکی پایدار در قلمرو سیاست بوجود آید؟
بلوک متحد سوسیالیستی پیشنویس را تحت عنوان «مبانی نظری مشترک» ارائه کرده است. نمیدانیم منظور اطلاعیه از مبانی نظری چیست! اگر به ۹بند ذکرشده دقت کنیم، درمییابیم که بلوک برای بیان تفاوتهای سیاسی خود با سایر جریانات چپ و راست در سپهر سیاسی جامعه ایران بر سر این پیشنویس به توافق رسیده است. در واقع این پیشنویس مبانی سیاسی مشترک بلوک است و از بنیانهای تئوریک مانند مارکسیسم یا همراه آن لنینیسم، مائوئیسم، تروتسکیسم و… به درستی خودداری شده است ولی عنوان «مبانی نظری مشترک» را با خود حمل میکند. این یک دغدغه زبانشناسانه نیست بلکه مسیر گفتگو با بلوک متحد سوسیالیستی را دشوار میسازد. در کنار تمامی معضلاتِ وحدت چپ ما فاقد سازوکارهایی برای گفتگو هستیم و اگر حداقل زبان مشترکی بین خود بکار نبریم، با استفادهی دلخواسته از مفاهیم، گرهای بر گرههای کور پیش روی خود خواهیم زد. نقد و گسست از گذشته و تأمل بر شکستهای خونین چپ از مسیر بوجودآوردن سازوکارهایی برای انکشاف چپ در سه عرصهی سیاسی، تشکیلاتی و تئوریک میگذرد. تلاش بلوک متحد سوسیالیستی دقیقا به این دلیل زیر سئوال است و احتمالا همچون تلاشهای پیشین عقیم و روی کاغذ میماند، چون در این تلاش نیز نقد و گسست از گذشته صورت نگرفته است.
Comments
نگاهی به اطلاعیه بلوک متحد سوسیالیستی <br> داریوش آرام — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>