کشتار را متوقف کنید،بگذارید مردم ما نفس بکشند!
(بخش دوم و پایانی )- امیرجواهری لنگرودی
andishe.gbg@hotmail.com
هنگام اذان سه لاله بر دار دميد
در ماتم شان چشم جهانی بارید
این جمعه چه روز نکبتی بر ما رفت،
غم آمد و توفان شد و جنگل خشکيد
پیرایه
و دیگرسئوالاتی که قضات حاکم پاسخ نمیدهند مثل اینکه: اعدام درد است یا درمان؟ بگمانم ازدید قضات دستنشانده ای که بر مسند قضاوت گماشته شدند، لابد درمان بهشمار میرود که مرتباً احکام اعدام و مرگ صادر میکنند !
چرا کشورما پس از چین با مساحت ۹٬۵۹۶٬۹۶۲ کیلومتر مربع و جمعیت بیش ازیک میلیارد و چهارصد و بیست و پنج میلیون نفر، باید بیشترین تعداد اعدامها را داشته باشد؟ چینِ یک و نیم میلیاردی و سپس ایران ۸۵ میلیونی، در رقابت با هم و شاید با عربستان سعودی که گردن میزند، در رقابتند؟
آیا تا به امروزتحقیق مستقل ودقیقی منتشرشده تا نشان دهد چقدراعدامها درکاهش تخلفات اجتماعی تاثیرداشته است؟
چرا درایران اسلامی جرمهای منتهی به اعدام این حد زیادند؟ چرا در کشورهایی که حکم اعدام ملغی شده، جرائم بسیارکمترند!؟
ما درکشورمان متخلف زیاد داریم، یا سیستم قضایی ما در سوزاندن خشک و تر، برای صدوررأی اعدام، دست و دلبازانه عمل میکند؟! و زندانی قاچاقچی و سیاسی، کرد و بلوچ را با هم به پای چوبه اعدام میکشاند؟
بیگمان اسلام ناب محمدی و جاری ساختن همه گمانههای آن در طی بیش از چهار دهه حاکمیت ایدئولوژی اسلامی، ایران را به آن درجه از مرتبه اعلی رسانده که در تمامی زمینهها، مقام اولی را در جهان، از آن خود کرده باشد؟!
مقام جهانی در تعداد زندانیان عادی و سیاسی و عقیدتی! مقام جهانی در گرانی و تورم؛ مقام جهانی در سقوط ارزش پول ملی، و بالا رفتن نرخ دلار؛ مقام جهانی در اختلاس و پول شویی و دزدی؛ مقام جهانی در مهاجرت نخبگان و فرار مغزها…
به وسعت نیازمندی جامعه ایران، ما در دست یابی به فقر، مرگ، زندان، محاکمههای غیر علنی، شکنجه، اختلاس، تورم بالا تا مرزهفتاد درصد، چند برابرشدن اجاره خانهها، افزایش ناچیزحقوقها… مقام اول و دست بالا را در جهان معاصر کسب کردهایم.
و سرانجام مقام جهانی در اعدامها…
حال درمقابل این سطح ازدرجات والا مقام جهانی، یک ذره نباید در ناکارآمدی حاکمانمان شک نمود و برای تغییر وضعیت موجود با برنامه و هدفمند و سازمان داده شده عمل نمود؟!
مصداق ارباب- رعیتی را باید دراقدامات برخی ازاختلاسگران واخلالگران نظام اقتصادی، مالی، پولی و بانکی کشور درچهل سال اخیرجستجو کرد. مصداقش، در زد و بندهایی است که عدهای با جعل اسناد و رشوه و دور زدن قانون و… به مال و مکنت میرسند ونام خود را فعال اقتصادی و کارآفرین و صنعتگر و نخبهی اقتصادی میگذارند. مثل شارلاتان و مفسدی چون بابک زنجانی که خود را «بسیجی اقتصادی» مینامید!
ایران ۴۰ و اندی سال اخیر، صدها اختلاسگر ریز و دانه درشت به خود دید که برخی به انفصال ازخدمات دولتی محکوم شدند وبعضی نیزمانند «محمد باقری درمنی» و «فاضل خداداد» و «وحید مظلومین» حتی پای چوبهی دار رفتند و کشته شدند، یا بهتر است گفته شود؛ ایران ازدههی هفتاد با اعلام فاضل خداداد، اختلاسگر ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات به عنوان مجرم و اعدامش و سپس اعدام سلطان ارز و سکه و قیر در پاییز ۹۷ تا اختلاس ۶.۵ میلیارد یورویی در بازرگانی پتروشیمی و تراژدی اختلاس عابر بانک پرسپولیسیها در بانک سرمایه، جولان مفسدان اقتصادی کوچک و دانه درشتی مثل بابک زنجانی ها و مه آفرید ها شده است که درنظام اقتصادی کشور، اخلال کردهاند و برخی هم بدشانسی آورده و با مجازات اعدام، حذف شدند. تا در این زمینه هم رسانههای حکومتی مدعی مبارزه با فساد درحکومت اسلامی باشند و هم با خذف رقیبان، دانهدرشتها محفوظ بمانند.
شبنم نعمتزاده،دانش آموخته دانشگاه شهید بهشتی درسال ۱۳۷۵، کارمند سابق بیمارستان میلاد، یکی از دختران مهندس محمد رضا نعمتزاده، وزیر سابق صنعت در دولتهای ۳۰ سال اخیر است. او را باید در باشگاه دختران میلیاردر ایرانی قرارداد. چندین شرکت تجاری و صنعتی دارو و تجهیزات پزشکی را در دههی هشتاد ثبت کرد.
من بعنوان یک مخالف صد در صد اعدام هر انسانی در کره زمین میپرسم: چگونه خیلی ازاین جماعت دزد و چپاولگر ازمرگ رستند؟ مثلاً چطور درهمین نظام حکم ابد رفیق دوست در پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیاردی به هشت(۸) سال بدل شد؟
مردم میپرسند چگونه است که بابک زنجانی – که حکم اعدام دارد- در زندان زندگی لاکچری داشته و روی فرش قرمزراه میرود؟ لابد به بهانهی مصلحت نظام، زندگی راحتی را میگذراند ولی دستگاه قضایی همواره برای اجرای احکام اعدام دیگران تعجیل میکند؟ وقتی یک روز قبل از اعدام پروندهی موسوم به خانهی اصفهان (محمد کاظمی، سید یعقوبی و صالح میرهاشمی) اعتراض شد، خبرگزاری میزان اعلام کرد: اعدامی در کارنیست و شائبه اعدام دروغ است؛ اما سحرگاه روزبعد – وقت اذان صبح – سه نفر جوان اصفهانی بی گناه اعدام میشوند!
پروندههای فساد اقتصادی که زندگی میلیونها تن از مردم را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به تباهی کشانده و تحت تاثیر قرارداده است، کم نیستند. مجازات اعدام تا حبسهای طولانی هم نتوانسته مُهرپایانی براینگونه پروندهها بزند!
اساساً مجازات اعدام، ممکن است باعث افزایش میزان جرم هم شود؛ هیچگاه از مجازات و تنبیه، هیچکس دچار واهمه و ترس نشد و نه به پیشرفتی دست یافته است. بیش از چهار دهه است که حکومت ایران مجازات اعدام را بی وقفه اعمال میکند ودرتمام این مدت هیچ مستند آماری قابل اتکایی وجود ندارد که مجازات مرگ آفرینی یا اعدام، میتواند بازدارندهی کسانی باشد که احتمال مجرم شدنشان در آینده میرود. نمیتوان باور کرد، اعدام یک راه حل است. تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم اعدام را مجازات تلقی کنیم… اعدام مصیبتی برای همهی آحاد جامعه است و باید برای لغو آن در گسترهای تودهای، متحدانه عمل نمود!
مجازات اعدام نهاییترین ابزارخشونت حاکمیت دولتی است وعمدتاً برای بدترین نوع جرم به کارمیرود، البته آنهم براساس تعریف خود دستگاه قضایی و مواد قانونی و تبصرههای آن.
اعدام یعنی خونریزی و جنگ
اعدام یعنی جنون، خون و تجاوز به جان آدمی.
اعدام یعنی تداوم و گسترش کینه و ترویخ خشونت در جامعه.
یعنی مرگ عاطفهها و زندگی آدمیان را در چنبره خود می گیرد.
مردم سراسرایران از (بلوچ- کرد- فارس- آذری – ترکمن – عرب – لر- بختیاری – مازی و گیلک ، کرمانشاهی و… ) همه و همه طالب دوستی، انسانیت و آرامش اند
مثل همه انسانها، طرفدار زندگی هستند و فریاد بر میدارند: خون نریزید، بگذارید نفس بکشیم! حسرت یک زندگی معمولی که ته دلهای همهی ما در سراسر ایران زمین مانده است! حق همهی آحاد جامعه است نفس راحتی بکشد و زندگی را دوست بدارد و راحت بزید و سرخری جلودار زندگی او نباشد!
آنانی که در جامعه تخم کینه میکارند و کینه ورزی و قتل و مرگ را در دستور کار خود دارند، در آخر کشور را به ویرانهای بدل ساخته و به تلی از گرد و غبار که فریاد مادران و پدران و کودکان و خواهران و برادران داغدار که هربار به همراه خود اعدامی میمیرند، در آن بدل به دادخواهان بدون گذشت میگردد! به بیان سیف فرغانی که آورده است:
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
ان کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
باری آنانی که برجامعهی ۸۵ میلیونی ایران حکومت میکنند، میتوانند هریک به سهم خویش به این سئوال مردم ما پاسخ دهند: آیا دیروزمان از امروز و امروزمان از فردا بهترخواهد بود؟!
تردیدی نیست تا جمهوری اسلامی است، مردم زندگی خوش و خرامان را تجربه نخواهند کرد و هر روزمان بدتر از پیش خواهد بود!
امروزهمچون دیروز، مردم جامعهی ما در درون و برون کشور؛ خواهان الغای مجازات اعدام، لغو فوری همهی احکام اعدامی صادر شده در مورد تمام محکومان و آزادی فوری و بدون قید و شرط و وثیقه همۀ زندانیان سیاسی- عقیدتی و اعادهی حیثیت و جبران آسیبهای وارده به فرد فرد آنان و خانوادههایشان هستند. چارهی کار اقدام متحد و همبسته، مشترک و یک پارچه درون و برون کشور علیه اعدام میباشد. متحد شویم!
یادمان نرود؛ آزادی نه دادنی بلکه گرفتنی است!
نه، اصلا التقاطی نیستم، خیلی هم یکدست فکر میکنم.
ببین:
جنگ من در چهارچوب جنگ کارکران ایران و جهانب با سرمایه داری است.
جنگ من و کارکران کمونیست و آنارشیست با رژیم و اپوزیسیون سرمایه داری و همه کشورهای سرمایه داری جهان است، برای همین شعار “کارگران جهان متحد شوید” مارکس را درست میداتمو شعار من و امثال من است.
توضیحات:.
رژیم ایران سرمایه داری است، ازاسلام استفاده میکنند تا کارگران استثمار شدن خودشان را نفهمند و به اربابانشان احساس نزدیکی کنند.
مجاهدین با اعلام هواداری از سرمایه داری، کاملا در کمپ سرمایه داری قرار گرفتند و آنها هم استثمارگرند.
تکلیف شاه و سلطنت هم که روشنه
جمهوریخواهان و دموکراتها و سکولار ها هیچوقت نظام سرمایه داری را نقد نکردند و از وضع موجود یعنی سرمایه داری دفاع میکنند..
دولتهای غربی همه سرمایه داری هستند که اینهم خیلی روشن است.
چین مخلوطی از سرمایه دای دولتی و سرمایه داری خصوصی است برای همین نظم اجتماعی ارتجعی دارد.
جامعه روسیه هم سرمایه داری با نفوذ و قدرت الیگاروشهای سرمایه دار بزرگ است، پس اینهم ارتجاعی سا.
جامعه سابق روسیه از زمان لنین سرمایه داری دولتی بود و یک قدم به سوسیالیسم نزدیک نشد.
سوسیالیسم و کمونیسم یعنی نبودن انحصار وسایل تولید در دست یک عده معین و نبودن کار مزدی که روی هم هست نبودن بردگی مزدی.
جنبش زنان علیه بردگی شان توسط مردان است، چه در ایران که بسیار بردگی شدیدی است و چه در بقیه دنیا که به درجات گوناگون هنوز وجود دارد.
مبارزه با امپریالیسم، دفاع از استثمارگر خودی نیست، اتحاد با کارگران جهان علیه اعمال امپریالیستی سرمایه داران هر کشور است. برای همین گول هر شعار ضد امپریالیستی را نمی خوریم.
نظم آتی و درست انقلابی و انسانی جامعه، نظمی است که کارگران تمام محلهای شغلی و زندگی را در دست خود دارند و آنها را شورایی (حتی میشه گفت کلکتیو) اداره میکنند.
شبه علم و خرافت و فلسفه بافی ضد منطق و علم است. انقلاب درست و واقعی با منطق و استدلال و علم ممکن است و ارتجاعیون همیشه مخالف آن هستند..
حال،
کجای این ایده ها التقاطی است؟
کامنتهای تو پر از التقاط است و دلیلش دقیقا همان وطن پرستی است. وطن پرستی به تناقض منجر می شود و مجبور است با دزدی و حقه بازی و رفاقت با ضد کمونیست و هوادار کمونیست و غیره، کارش را جلو ببرد. وطن پرست خوب فهمیده که نمیتواند با آنارشیسم رفاقت کند. دلیلش خیلی روشن است. آنارشیستها به روابط سلسله مراتبی اعتقاد ندارد. وطن هم بدون روابط سلسله مراتبی ممکن نیست. اگر وطنی درست شود که در آن روابط سلسله مراتبی وجود نداشته باشد، مرزها از بین می رود.
ببین، من بحث میکنم، تو فحاشی میکنی.
حالا، جرات داری، تهدید نکن، فایده ندارد، بحث کن، که نمیتونی وگرنه اسم آنارشیست نمی دزدیدی.
آنارشیست-کمونیست
از اینکه آخوندها و مجاهدین را متحد آنارشیسم قلابی ات میدانی. و مارکسیست ها و کمونیست ها و تمام جریانات سیاسی ملی و مبارز ایرانی را .دشمن توهمات منحرف و رمانتیک و التقاطی خود بشمار می آوری. نشان میدهد که تا چه حد چپ و انقلابی و روشنفکر هستی. و جامعه و تاریخ و سیاست و اهداف و آرزوهای ایران و ایرانی را میشناسی!
مبارزه با امپریالیسم در چهارچوب وطن پرستی بدرد کارگران نمی خورد چون عاقبت ش دست نخوردن بردگی است. مبارزه اصیل و پایدار و موثر علیه امپریالیسم مدرن، مبارزه با سرمایه داری ست، چه سرمایه داری خصوصی، چه دولتی و چه مخلوط.
آنارشبست
درباره ایران و اعراب مسلمان به اختصار
——————————-
ایران زمان ساسانیان ایرانی بود که توسط پادشاهان و حاکمین فاسد استثمارگر اداره میشد.
اعراب مسلمان خودشان فاسد و استثمارگر بودند اما از لحاظ نظامی قوی تر از ساسانیان.
آنها ساسانیان را شکست دادند و مجبور کردند که ایرانی ها خرافات خود را با خرافه اسلام تعویض کنند.
آنها ایران را اشغال نکردند، آنها اکثرا و بتدریج رفتند. اینکه اعراب ایران را اشغال کردند حرف مفت و مزخرفی است.
استثمارگران ایرانی هم زودتر از همه دین اسلام را پذیرفتند و به باج دادن پرداختند چون با کار استثمارگری آنها در تناقض نبود.
از آن به بعد، ایدئولوژی استثمارگری و جنگ طلبی هم شد پادشاهی و هم شد اسلام گرایی، هر دو متحد با هم.
با تغییر نوع استثمارگری از نوع ماقبل سرمایه داری به سرمایه داری، باز هم ضرورتی نبود که مرتجعین مذهب را بردارند چون مثل همه کشورها مذهب و وطن پرستی به سرمایه داری کمک میکند. الان وطن پرستی و اسلام گرایی هم پر ایران به هم گره خورده است.
سرمایه داری و اسلامش و یا بدون اسلامش فساد جامعه ایران است. ایران استثناء نیست، بقیه جاها هم همینطور است.
اسلام و یا دیدگاه دولتگرایی سکولار دموکراتیک، غیر متطقی و غیر علمی است و برای مهندسی فکری کارکران استثمار شونده اختراع شده.
جنایتکاری کشورهای سکولار کمتر از مذهبی نیست چون برای استثمارگری جنایت لازم است.
برای همین،
مبارزه با اسلام و مسیحت و یهودیت و سکولاریسم فاشیستی و دموکراتیک و دیکتاتوری و یا مبارزه با مارکسیسم سرمایه داری دولتی و همه و همه جدا از مبارزه با روابط استثمارگرانه جامعه نیست. ایدئولوژی بدون استثمار و استثمار بدون ایدئولوژی ممکن نیست، اینها لازم و ملزوم همدیگر هستند.
همه کارگران جهان، از جمله کارکران خوب و زیبای عرب و افغان و یهودی و غیره در خاورمیانه، علیه استثمار سرمایه داری متحد شوید.
آنارشبست-کمونیست
“اگر مردم گیر بیاورند تربیتش را خواهند داد یعنی حسابش را خواهند رسید”
نود درصد مردم کارگر هستند و من هم یکی از انها. قصد ما الغای بردگی مزدی و مجبور کردن سرمایه داران انگل به امرار معاش از طریق کار کردن است نه مفت خوری. ۹۰ درصد مردم با من خواهند بود.
“مردم دنبال سرمایه و سرمایه دار میگردند”
تو اول رژیم سکولار دموکراتیک وطن پرستانه ات را درست کن ببینیم چقدر در انتخابات رای میاری، بعد از قول مردم حرف بزن.
” سرمایه” در حقیقت آخوند دوست و امپریالیست دوست و مردسالار دوست است.
چیزی که در ایران بفور یافت می شود همان سرمایه است.
نشنیدی مارکس گفته سرمایه یک رابطه اجتماعی است؟ معلومه که نشنیدی، چون از سایت ایران گلوبال درس میگیری.
وطن پرست ایرانگلوبالی هستی، من ویکی پدیایی نیستم، ویکی پدیا قدم اول صد قدم بعدی است که تو توان پیمودن آنرا نداری.
توکه نماینده مردم نیستی که قضاوت کنی “مشکل مردم فقط آخوند است”. تو یک سرمایه دار ورشکسته هستی که امید داری رژیم سرنگون بشه بری سرمایه گذاری کنی بشی پولدار. رژیم آخوندها هم از اول میگفت اگر قرار به پوله، چرا ما نه، دروغ هم نمی گفت.
برای سرمایه دار شدن باید آدم بکشی، اعدام کنی، شکنجه بدهی، مثل تو دزدی کنی. در حقیقت بیشتر مبارزه طبقاتی تاکنونی در ایران مدرن بین سرمایه داران سکولار بوده با سرمایه داران اسلامی چون هر دو، مثل تو، کارگران را از مبارزه ضد سرمایه داری منع میکردند. خب، من هم اینجا کارم اینه که تو و آنها را افشا کنم. زنده باد آنارشیسم که خوب ارتجاع را از انقلاب تشخیص میدهد.
واقعیت اینه که اگر دنبال منطق انقلاب را بگیریم، کسی که تظاهر به انقلابیگری میکنه، تمام ارتجاعش را رو میکنه و به تناقض گویی می افتد:
از یک طرف میگه من ضد کمونیسم هستم و از طرف دیکه میگه چرا ضد سرمایه داری ام.
از یک طرف میگه ضد آخوند است اما مبارزه با مردسالاری رو میگه مرد ستیزی.
از یک طرف میگه مشکل مردم فقط آخوند است و از طرف دیگر رضا پهلوی را نقد میکند که آخوند نیست.
حتی با شورا شورا هم نمیتوانند افکار ضد کارگری خود را پنهان کنند، افشای وطن پرستی که ساده است.
بگو شورا یعنی کنترل محل کار و محل زندگی بدون آقا بالا سر، ۹۹ درصد شورائیون فرار میکنند، چون نمیتوانند رئیس و رهبر باشند.
آری، ضد آخوند بودن کسی را درست و سالم و انقلابی نمی کند. مرتجعین ضد آخوند در ایران و دنیا فراوانند.
استثمار نیروی کار به اقتدارگرایی احتیاج دارد، اولی عمل است، دومی تئوری آن.
“مشکل مردم فقط آخوند است” نه سرمایه داری، یعنی استثمارگر بودن. از دزدی اسم آنارشیست شروع میشود تا امید واهی به میلیاردر شدن در حکومت دموکراتیک سکولار وطن پرستی در ایران.
جوجه هاشون را می فرستند، خودشون پنهانکارند.
مشکل مردم فعلا آخوند است و نه سرمایه دار. مردم دنبال سرمایه و سرمایه دار میگردند. دوری از مردم و بیگانه با خواسته مردم را نمی توان با شعارهای قلابی از راه دور حل کرد.
چپ نمایی قلابی خارنشین تجزیه طلب مردستیز کمونیسم ستیز آزادی ستیر فارس ستیز را، اگر مردم گیر بیاورند تربیتش را خواهند داد یعنی حسابش را خواهند رسید.
تو آخوند می بینی چون سرمایه دار هستی، من وقتی آخوند می بینم، سرمایه دار می بینم، برای همین است که تو اصلا نمی فهمی من چی میگم.
به آنارشیست نمای اقلیمی ویگیپدیایی !
اگر زبان فارسی ات در حد ادعاهایت میبود. درک موضوعات جامعه شناسی و تئوریک را میداشتی.
منظور کمنت گذار از “مازوخیست”بودن امت مسلمان است که دنبال زاری و گریه و التماس و شیون و دعا هستند.
چرا آنارشیسم قلابی تجزیه طلب .به آخوند و اسلام و دین نمی پردازد؟ ولی اپوزیسیون را دشمن اپورتونیسمی اش مانند آنارشیسم میداند ! ؟
اتحاد کارگری علیه سرمایه داری فراموش نشود.
زنده باد آنارشیسم
آخوندها مازوخیست نیستند، شاید سادیست ضد زن هستند. دزد نام آنارکو-سندیکالیست مازوخیست هست چون با دزدی دائم کامنت تحقیر آمیر میگیرد و لذت می برد.
اساس شیعه بر قتل و شهادت و مازوحیسم و گریه و زاری بنا شده.
فرهنگ آخوندی از روز اول ، دگر ستیز بوده و در رسانه ها و مساجد و مدارس و … مدام تبلیخ جنگ و دشمن پنداری و هراس و نزدیک شدن روز قیامت و صحرای محشر و رد شدن از روی پل صراط و به وقوع پیوستن تراژدی، بوده.
آخوندها 5 قرن از زمان صفویان متوجه شدند که در کشور فقیر و خشک و بد آب و هوا و اسطوره ای-شاهنامه ای ، با سرگرم کردن مردم از طریق مرگ و خاکسپاری و چهله و شیون و زاری میتوان شغلی برای صنف خود ساخت، و وعده بهشت دروغین ومصنوعی را به عوام فروخت.
http://iranglobal.info/node/187955
آنارکو-سندیکالیست