کشتار در نوار غزه…
شمی صلواتی
کشتار در غزه…
«توجیهگران جنایت و کشتار مردم فلسطین توسط ارتش اسرائیل در نوار غزه به هر دلیلی که باشد به معنای تائید و شراکت در آن جنایت است…»
*آنچه توسط دولت اسرائیل در نوار غزه اتفاق می افتد مصداق جنایت علیه بشریت است!
.
.دفاع از این جنایات و تائيد آن توسط هر کسی بنا به هر دلیلی که باعث توجیه آن شود به معنای شراکت در ان و دور شدن از ا نسان بودن و شعور انسانی است.
این جنایات جامعه جهانی را بسوی جنگ و بی رحمی بیشتری می برد
همانطور «خانه کُشی» ارامنه توسط دولت ترکیه که باعث تکرار فاجعه هولوکاست در آلمان شد و البته این جنایات و بی رحمی در ترکیه تا امروز در ضدیت با کوردها و دگراندیشان به شیوه و شکل ضعیف تری ادامه دارد نتیجه بی تفاوتی اخلاقی و غیر مسئول بودن افکار عمومی جهان در زمان بود …
همانطور فاجعه «أنفـــال» توسط دولت عراق که منجر به نسل کشی کورد ها انجامید و علرغم جانباختن هزاران انسان بیدفاع در آن جامعهی جهانی با تفاوتی از کنار آن گذشت…
در ایران این نوع جنایت و بی رحم در طول صد و بیست سال گذشته تا به امروز به شکل متفاوت تری ادامه داشته و دارد…
جنایات دولت اسرائیل در نوار غزه باعث ادامهی بی رحمی و دامن زدن به گرايشات راست افراطی، واپسگرا و فاشیست در جهان خواهد شد که بر شعور انسانی و انسانیت سایه خواهد انداخت.
کودکان و زنان یا مردم بیدفاع و غیر مسلح که توسط ارتش اسرائیل بمباران می شوند و یا به قتل می رساندند یا آنها را مجبور به کوچ اجباری می کنند جنایت جنگی است و این جنایت دل هر انسان شرافتمند ی که ذرهای شعور انسانی داشت باشد می آزارد…
در این دنیای پر از دانش و علم بسوی نفرت و خود خواهی رفتند یک گناه ست
هنرمند آنکس،
که شمعی بیافروزد و آن احادیث کهنه را از ریشه بر اندازد…
۲۸ مه ۲۰۲۴میلادی “شمی صلواتی“
وقتی جوامع دموکراتیک مستعمره و یا نیمه مستعمره دارند، فاشیسم آنها قابل مشاهده است و اصلا مهم نیست که چه حزبی بر آنها حاکم است.وقتی یک جامعه دموکراتیک مستعمره و یا نومستعمره ندارد، فقط وقتی مبارزه طبقاتی اوج میگیرد، کنه فاشیستی آن رو می شود. برای روشنفکران آلوده به مارکسیسم، بعلت خوشبینی مارکس و انگلس به بورژوازی، درک فاشیستی بودن جامعه دموکراتیک طبقاتی مشکل است و آنها حتی یک طبقه حاکم را انقلابی هم میدانند (بخاطر مرکزی بودن رشد نیروهای مولده). وقتی استثمار نیروی کار وجود دارد، رابطه،رابطه فاشیستی است، در غیر اینصورت امکان استثمارکردن وجود ندارد. بعلت سرگرمی و بازی با ماتریالیسم تاریخی مارکس، مارکسیستها اهمیت تجزیه تحلیل مارکس و بقیه از اقتصاد سرمایه داری را نمی بینند و دچار انحراف فاجعه وار انقلاب دموکراتیک می شوند. حتی آن دسته که اهمیت قضیه را می بینند، مثل بلشویکها، باز بعلت ماتریالیسم تاریخی (مرکزی بودن رشد نیروهای مولده)، استثمار نیروی کار را ثانوی می بینند و به سرمایه داری دولتی بوروکراتیک تک حزبی مارکسیستی سقوط میکنند و فاسد می شوند.
آنارشیست
میخوانیم:
“جنایات دولت اسرائیل در نوار غزه باعث ادامهی بی رحمی و دامن زدن به گرايشات راست افراطی، واپسگرا و فاشیست در جهان خواهد شد که بر شعور انسانی و انسانیت سایه خواهد انداخت.”
باعث ادامه نمی شود، ادامه قضیه در آن منطقه و کل جهان است. مردسالاری و بردگی مزدی و امپریالیسم و هیراسی بی رحم و راست و واپسگرا و فاشیستی است. کشورهای دموکراتی غربی فقط این ذات خود را پنهان میکرده اند که حالا پرده برداشته شده. البته دولتهای دیکتاتوری (چین روسیه ایران و بقیه) احتیاجی به پرده برداری ندارند، لخت و عور فاشیست اند.
آنارشیست