پیام میر نوروزی برای جباران:
ملا، برو که برنگردی
روشنگری/ سنت میر نوروزی اکنون در ایران رواج ندارد یا فقط در برخی شهرها و آنهم بطور کم رنگ به اجرا در می آید. در معنای این سنت تفاسیر متعددی هست. آنچه مسلم است این است که چند روزی، ۵، ۷، یا ۱۳ روز قبل از نوشدن سال، گدایی به جای شاه می نشست. در تفاسیر اوستایی آنرا به فروپاشی نظم کهنه و برقراری نظم نوین نسبت داده اند.
تفاسیر”شاهانه” و “والیانه” : آنرا نشانه هرج و مرج و آشوب سال گذشته و برقراری مجدد نظم در سال نو معنا کرده اند. برخی حتی نوشته اند که در آغاز رسم بر این بود که برده محکوم به مرگی را در این چند روز بطور نمادین بر تخت سلطنت می نشاندند و در پایان سال او را می کشتند تا ریشه “شر و آشوب” را در سال نو کنده باشند.
تفاسی “عوامانه ” : یعنی مردمی برآنند که در این چند روز ندار پابرهنه به جای دارای تاجدار می نشست و به چوبی که در تمام سال حاکم بر سرش کوبیده بود، به پر و پای خدایان زر و زور می پیچید و دق دل خالی میکرد.
تفاسیر “بینا بینی” : حاکی از آن است که میر نوروزی با تقلید از حاکم گاه خود و گاه حاکم را به سخره میگرفت و باعث تفریح و شادی و خنده مردم میشد.
تفاسیر شاهانه و والیانه به ما مربوط نیست که نه از سلاله اولی ها هستیم نه از توابع دومی ها. به تفسیر دوم و سوم بچسبیم، در یک ترکیب معتدل که خیر الامور اوسطها.
حالا که والیان سلطان منش ایران زیاد از”تهاجم فرهنگی” غرب ناله سر میدهند، پیشنهاد میکنیم سنت میر نوروزی را زنده کنیم. این سنت نیکو را مرعی داریم که به ۸۰ درصد مردم ایران [ که بنا بر محاسبات انتخاباتی”اقلیت” جمعیت کشور را تشکیل میدهند، چون رای شان هیچ جا محاسبه نمی شود] در تمام شهرها و روستاها امکان داده شود که یک میرنوروزی با اختیارات کامل و بدون دخالت دست ارشاد و ناجا و سپاه و وزراء و وکلا و امرا و آیات عظام انتخاب کنند. فقط برای ۵ روز، وفقط برای تقلید از حاکمان روز محض خنده و شادمانی.
میتوان با اطمینان قول داد که بعد از ۵ روز درست در آستانه سال نو یک گنجینه عظیم از فرهنگ بومی در اختیار خواهیم داشت که رنگ از روی محصولات یک قرن “تهاجم فرهنگی غرب” میبرد.
برای مثال در نظر بگیرید: در ادبیات سیاسی امروز ایران کلماتی مثل جنایت، سبعیت، جباریت، رذالت، شرارت، حماقت، تحجر و مشابه آن مثل نقل و نبات طوری به کار میرود که گویا همه یک معنی میدهند. این صفات با معنا که “آباء” و مادربزرگان ما قرن ها چوب حاکم خورده اند، تا آنها را آفریده اند، شده اند یک مشت فحش و ناسزا.
حالا تصور کنید: میرهای نوروزی ما همه جا راه می افتادند و در نمایش هایی سرشار از تصاویر واقعی زندگی شان، معانی یکی یکی صفات فوق و دهها صفت دیگر را در مقابل چشم ما به حرکت در می آورند. هر صفت از طریق وصل شدن به تجارب مشخص، چنان غنا و درخششی به معنای آن میدهد که دیگر هیچکس نتواند آن را با ناسزا و فحش قاطی کند. مثلا:
*نمایش “ملا و جنایت” : وصل به کشتار چند هزار زندانی سیاسی یکجا و بدون محاکمه و بی خبر و.و…
*نمایش “ملا و قساوت” : از حدقه در آوردن چشم و بریدن دست و پا و اعدام با جرثقیل و سنگسار و.و..
*نمایش “ملا و جباریت”: ولایت فقیه…
*نمایش “ملا و رذالت”: علم کردن غنی سازی به عنوان لزوم دسترسی به قله دانش و آنگاه تبدیل دانشگاه به قبرستان و گماردن قاری به ریاست آن و اخراج دانشجو و.و…
*نمایش “ملا و وقاحت”: شورای نگهبان وآنگاه انتخابات و انتخابات و انتخابات!!!
*نمایش”ملا و حماقت”: کنفرانس زنان تاثیر گذار و.و…
*نمایش “ملا و ریاکاری”: ملاخور کردن اموال مردم تحت عنوان مولدسازی، لاسیدن با بازار و به سلابه کشیدن کار و.و..
*نمایش “ملا و تحجر” : فقط دو کلمه که اول و آخر حکومت ولی عصر ما را به هم وصل میکند و نمایش تصویری آن آسان نیست: ستم بر زن …
***
میرهای نوروزی ما میتوانند به جای اینکه همیشه در نقش ملا ظاهر شوند و به تقلید از حاکمان بر خیزند، گاهی هم در نقش خود ظاهر شوند. اتفاقا نمایشات جالبی در می آید، شکل ممکن است رنگارنگ باشد، اما مضمون به احتمال قریب به اتفاق یکی خواهد بود:عمامه از سر حکومت می افتد و نام با مسما برای نمایش میشود:
“ملا، GOOD BYE”
ولی ببخشید قرار بود سنت کاملا ایرانی را زنده کنیم. پس:
“ملا، برو که برنگردی”
این است پیام میر نوروزی ما برای جباران
فرخنده باد سال 1402 بر مردم ایران که در قالب میرنوروزی، حکومت مردم بر مردم را بشارت میدهند. به امید سالی خجسته، رها از حکومت جباران، و دور از گزند همه نوع ریاکاران . سالی که در آن حکومت تصوری پنچ روزه ی مردم به حکومت دایمی و حقیقی خودشان تبدیل شود.
Comments
پیام میر نوروزی برای جباران: <br> ملا، برو که برنگردی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>