سفيد برفی و دو يهودی
تر س من اين است که اين ماجرا را راه انداخته اند که فتيله انتقاد از اسرائيل را پائين بکشند
” سفيد برفی و جنون حقيقت ” روز جمعه 16 ژانويه مورد هجوم سفير اسرائيل در سوئد قرار گرفت و نزديک بود از بين برود . اثر هنری مزبور درنمايشگاهی که در موزه تاريخ سوئد بر پا شده ، به نمايش گذاشته شده است. اين اثر کارمشترک هنرمند سوئدی خانم گونيلا شولدفايلر و همسريهودی او آقای درور فايلر است و بصورت يک قايق بادبانی کوچک ساخته شده که درآبی به رنگ خون شناور است . روی قايق «حنانی جرادت» با لبخندی شاد به شما مينگرد. حنانی همان زن 29 ساله فلسطينی است که وکيل و مادر دو فرزند بود و با بستن بمب به خود، عمليات انتحاری در حيفا را انجام داد. در اين عمليات 21 اسرائيلی همراه او جان خود را از دست دادند. روی اثر متنی است اثرگذار از آقاو خانم فايلرکه ترجمه آن در زير اين مطلب خواهد آمد.
نمايشگاه هنری به مناسبت برگزاری کنفرانس ” قتل عام توده ای” که در روزهای 26 تا 28 ژانويه در استکهلم برگزار شد، به سفارش و باهزينه دولت سوئد بر پا شده است . در مقدمه کنفرانس که دولتی است وامسال سومين باری است که با تشريفات زياد برگزار ميشود، ازمقامات و شخصيت های برجسته برای بازديد از نمايشگاه دعوت به عمل آمد.
سفير اسرائيل هنگام بازديد از نمايشگاه در مقابل چشمان حيرت زده حضار، ناگهان به اثر حمله کرد و آن را ويران نمود. پروفسور ارنست بيلگرن که در مراسم حضور داشت گفت من تصور کردم که اين بخشی از برنامه است. اما چنين نبود. به گفته مدير موزه، خانم کريستينا برگ، سفير اسرائيل در برابر400 ميهمان ويژه به طرف اثر هنری رفت، ابتدا سيمهايی را که به اثر وصل بود کشيد و سپس يکی از چراغهای نورافکن را از جا کند و با غضب به طرف اثر پرت کرد. خانم برگ گفت اثر نزديک بود کاملا از بين برود.
درور فيلر قرار بود در اين مراسم يک قطعه موزيک اجرا کند ، امااو گفت تا سفير اسرائيل در سالن است از اين کار خودداری خواهد کرد. پس ازاعتراض شديد درور فيلر که از ادامه برنامه با حضور سفيرخودداری ميکرد و ساير هنرمندان، نگهبانان نمايشگاه سفيررا از سالن بيرون بردند و برنامه ادامه يافت.
اما ماجرا به همين جا ختم نشد، موضوع لحظه به لحظه پيچيده تر و خبرهای آن داغتر شد و در رسانه های سراسر جهان انعکاس يافت. در سوئد از يک سو يک بحث اجتماعی گيرا در مورد ظرفيت ، نقش و حق هنر و هنر مند توسط هنرمندان آغاز شد. از سوی ديگر يک بحث سياسی زنده درگرفت که همه گرايش های سياسی در آن شرکت کردند.
در مرکز هردو بحث دو يهودی جادارند: درور فيلر، و زی مازل. اولی هنرمند اسرائيلی است که سال هاست برای راه حل مسالمت آميزدر خاورميانه و تامين حقوق فلسطينی ها مبارزه ميکند. ودومی سفير اسرائيل است که ازسياست دولتش حمايت ميکند.
اما موضوع به بحث و ابراز نظر خاتمه نيافت. همراه بحث فعل و انفعال سياسی نيز آغاز شد. راديو اسرائيل گزارش داد که نخست وزير اسرائيل در اجلاس هيات دولت تعريف کرد که به سفير اسرائيل در سوئد زنگ زده و از او به خاطر آنکه نسبت به ” آنتی سميتيسم ” واکنش نشان داده تشکرکرده است. به علاوه وزارت خارجه اسرائيل سفير سوئد در اسرائيل را احضار کرد و گفت دولت اسرائيل اين اثر را تجليل از خودکشی انتحاری به شمار می آورد. اسرائيل از دولت سوئد خواسته است که اين اثر را، که پس از حمله آقای مازل بازسازی شد، از نمايشگاه بردارد وگرنه اسرائيل از شرکت در کنفرانس خودداری خواهد کرد. البته سفير سوئد به اسرائيلی ها توضيح داد در سوئد اين وظيفه دولت نيست که در کار هنری دخالت کند. اما آنها ميتوانند به يک دادگاه شکايت کنند و دادگاه ميتواند قضاوت کند که آيا در اين جا قانونی نقض شده است يا نه. آيا اين موضع رسمي، سياست واقعی دولت سوئد هم هست؟ چنان که خواهيم ديد بسياری از شخصيت های سياسی و هنری سوئد نظر ديگری دارند.
تهديد به قتل
مسوول هنری نمايشگاه آقای توماس نوردانستاد از هر سو به مرگ تهديد ميشود. روز شنبه هنگامی که او از پله های موزه بالا ميرفت مورد حمله شخص ناشناسی قرار گرفت که با فشار به سينه اش سعی ميکرد او را از پله هفدهم به پائين هول بدهد. نوردانستاد ميگويد که از طريق ميل انبوه نامه ها ی تهديد آميز با صليب شکسته و متن های وحشتناک دريافت ميکند. به او گفته اند بيش از دو روز زنده نخواهد ماند. دولت سوئد به آقای توماس نوردانستاد پيش نهاد کرده است که او را تحت محافظت قرار دهد ولی او اين پيشنهاد را رد کرد. نوردانستاد احتمالا تحت فشار دولت، آفيش ها ی تبليغاتی موزه تاريخ را که در آغاز هفته تمام ايستگاه های قطار را پوشانده بود جمع کرد. در اين آفيش تصوير لبخند به لب حنانی ديده ميشد که روی آن نوشته شده بود: MAKING DIFFERENCES. اما نوردانستاد گفت به نمايش اثر در موزه تاريخ که بازسازی شده ادامه خواهد داد و از مردم خواست که به ديدن اثر بيايند و در مورد آن بحث کنند.
ساير کارکنان موزه نيزمثل آقای نوردانستاد مورد تهديد دايم قرار دارند. پليس بر گارد محافظين موزه به شدت افزوده است. خود اثر با گارد سنگين اما با فاصله محافظت ميشود. اين امر مانع آن نشده که گروه های افراطی از تلاش برای ويران کردن اثر باز بمانند. محافظين توانسته اند از اين کار جلوگيری کنند. اما افراطيون تعداد زيادی عکس صليب شکسته ، عکس قربانيان حملات انتحاری ، عکس قاتل آنا ليند وزير خارجه مقتول سوئد و چيزهای ديگر روی اثر پرت ميکنند. در حالی که سفير اسرائیل خود قبلا هنگامی که آنا ليند عليه سياست اسرائيل موضع گرفته بود ،عليه آنا ليند جنجال برانگيخت و همين طور جنجال او عليه اسقف اعظم صلح طلب سوئد ، نيز سوئدی ها را به حيرت انداخته بود.
در خود اسرائيل افراطيون دست راستی کارزاری عليه سوئدی ها به راه انداخته اند. پرچم سوئد را که دو خط زرد در وسط آن همديگر را قطع ميکنند به صورت صليب شکسته در آورده و آن را آتش ميزنند.
در روز دوشنبه سفير سوئد به وزارت خارجه سوئد فراخوانده شد. آنا لارسون سخنگوی وزارت امور خارجه گفت ما ميخواهيم به او فرصت بدهيم که در موردرفتار خود توضيح بدهد. به نظر ما اين غير قابل قبول است که او به اين شيوه يک اثر هنری را خراب کند .
آقای مازن پس از خراب کردن اثر هنری گفته بود که به نظر من اين توهين به خانواده های قربانيان بود و من نميتوانستم بايستم و بی تفاوت به آن نگاه کنم.
آقای فيلر که خود يهودی و زاده اسرائيل است گفت کاراو کاملا غير معقول و غير ديپلماتيک است و من نميخواهم به توضيحات سفير گوش بدهم ، او گفت :” من شرم کرد م که يهودی هستم، ما اين را تجاوز به حق مان برای ابراز انديشه ها و احساسات مان تلقی ميکنيم.”
خانم گونيلا شولد گفت: ” اين کار تجليل از عمليات انتحاری نيست. اين اثر ميخواهد نشان دهد که وقتی مادر دو کودک ، آن هم يک وکيل و نه کمتراز آن ، دست به چنين کاری ميزند ، چقدر درک موضوع دشوار است.”
خانم شولد گفت وقتی به عکس نگاه کردم ديدم شبيه سفيد برفی است ، به اين دليل اين نام را بر آن گذاشتم.
مدير موزه به خبر نگاران گفت اين کار هنری تحريک آميز نبوده است، برعکس اين اثر شمارا دعوت ميکند که وقتی می بينيد چنين چيزهايی دارد اتفاق ميافتد به انديشه فرو رويد. هم چنين مسوول هنری موزه آقای توماس نوردانستام گفت او شخصا بر نمايش اين اثر صحه گذاشت ، زيرا اميدوار بود که اين کاربه يک ديالوگ هنری دامن بزند.
آن که به هنر حمله ميکند…
اما پروفسور ارنست بيل گرن نظر ديگری دارد. او هيچ نيازی به آن نمی بيند که آقا و خانم فايلر از مضمون اثر خود دفاع کنند .بيلگرن به بزرگترين روزنامه عصر سوئد گفت: هر تفسيری از يک اثر هنری درست است. در اين رابطه درست و غلط وجود ندارد. او در واکنش به حرف سفير اسرائيل که گفته بود اين يک اثر هنری نيست گفت اين سفير نيست که بايد در مورد اين موضوع قضاوت کند. او بهتر است برود از يک کسی که هنر را می شناسد سوال کند. بيلگرن اضافه کرد هنر آن جا که همه بحث هاو استدلال ها به پايان رسيده ، برای ديالوگ فضا باز ميکند. :” اگر از طريق هنر نتوان يک ديالوگ ايجاد کرد، پس کجا ميتوان اين کار را کرد؟ نظريات افراطی گوناگون بايد در اينجا با هم روبرو شوند ، بدون آنکه سرهم را بکنند”
او گفت آن که به هنر حمله ميکند، نتيجه خوبی نخواهد ديد.
حمله سفير به ” سفيد برفی..” و تهديدهای افراطيون، فضای باغ موزه را که اثر در آن به نمايش گذاشته شده، سرد کرده است. به علاوه سرمای زمستان سوئد باعث شده که قايق با عکس حنادی در حمام خون کوچک خود يخ ببندد. نگهبانان به هيچ کس اجازه نزديک شدن و عکس برداری نميدهند. پرفسور بيلگرن گفت: اثر هنری يخ بسته است. بگذار اين سمبولی باشد بر اينکه چگونه ديالوگ « هم بين افراد و هم بين کشورها » مسدود ميشود.
درور فيلر خود ميگويد:
سال 2000 من و گونيلا يک نمايشگاه بزرگ در تل آويو برگزار کرديم به نام ” حتی خون بايد سخن بگويد” . يک ديوار بزرگ به رنگ سرخ. هفت تلفن روی ديوار نصب بود. جمعيت بايد از پله های کوچکی بالا ميرفت برای اينکه به تلفن ها برسد. وقتی گوشی را برميداشتند صدای گريه می آمد.
فلسطينی بود که گريه ميکرد يا اسرائيلي؟
شما نميتوانيد بدانيد کدام يک. زيرا همه گريه ها مثل هم است. مردم تل آويو اين را درک ميکردند. بخش بزرگی از هنر ما در جهت آشتی است، برای اين است که به پشت کليشه ها بنگريد.
او در مورد سفيد برفی ميگويد: من مخالف اين هستم که اثری هنری را تفسير کنم. اگر کسی فکر ميکند که صد در صد حق با اوست، ديريا زود در خون و نفرت غرق خواهد شد.
فيلر ميگويد قبل از اينکه اثر را به نمايش بگذارد با مادر80 ساله اش در اسرائيل تماس گرفت. هم مادر و هم پدرش که مرده است نيز برای صلح بين اسرائيل و فلسطين مبارزه ميکردند. مادرش به او گفت : بر پای خود بايستيد. حق کاملا با شماست. پدر و مادر از دست نازی ها گريخته و به اسرائيل رفته بودند.
فيلر ميگويد : ما ميخواهيم هنری خلق کنيم که به انديشه های جديد دامن بزند. انسانی بود که آنقدر تنها، مايوس ، و در هم شکسته شد که حاضرشد خود و بی گناهان ديگر را بکشد. او روی خون شناور است؟ اين چگونه ميتواند به معنی تجليل باشد.
فيلر ميگويد يهودی ها مثل همه مردم ديگر هستند. ما همه مثل هم فکر نمی کنيم. ولی آنها که ازسياست های جنايت کارانه دولت اسرائیل دفاع ميکنند ميخواهند چنين جلوه دهند که همه اسرائيلی ها مثل هم هستند. تر س من اين است که اين ماجرا را راه انداخته اند که فتيله انتقاد از اسرائيل را پائين بکشند.
و بسياری با فايلر هم عقيده اند.
هدف سياسي؟
فيلر ميگويدعمل سفير يک اقدام سياسی با نقشه بود. اسرائيل سلاح اتمی دارد. مداوما قوانين بين المللی و مصوبات سازمان ملل را نقض ميکند. ديپلمات هايش هم به همين صورت رفتار ميکنند. مازل مثل هوراکشان مسابقه فوتبال عمل کرد- اين همان شيوه ای است که اسرائيليها در مناطق فلسطينی دارند.
حمله سفير و واکنش دولت اسرائيل اکنون در سطح ديگری هم به بحث دامن زده است. گفته ميشود هدف اسرائيل اين است که در کنفرانس ” قتل عام توده ای ” از طرح مباحث مربوط به فلسطين و اسرائيل جلوگيری شود. هم اکنون دولت سوئد به بهانه آرام کردن ماجرای حمله به اثر آقا و خانم فايلر ميگويد بايد دانست اين بحث احساسات را دامن ميزند.هم چنين افيش های موزه هنر در معابر عمومی پائين کشيده شده است .تاکنون انتقادات زيادی شده بود که چرا نماينده فلسطين در اين کنفرانس دعوت نشده، حالا گفته ميشود در مذاکرات دو دولت به اسرائيل قول داده اند مساله خاورميانه را در کنفرانس مطرح نکنند. هله کلاين مسوول سياسی بزرگترين روزنامه سوئد در اين مورد دولت را خطاب قرار داد: ” به اسرائيل چه قولی داده ايد؟ آيا اسرائيل حق دارد مضمون کنفرانس های بين المللی سوئد را تعيين کند؟
اين حدس و گمان ها وقتی تقويت شد که سفير اسرائيل وقتی به جلسه وزارت خارجه فرا خوانده شد ، به جای توضيح در مورد رفتار خود در موزه گفت دولت سوئد توافقات خود با دولت اسرائيل را به هم زده است. يکی از رهبران حزب چپ سوئد در تلويزيون سوئد پرسيد آقای نخست وزير اين توافقات چه بوده است؟ او هم چنين گفت قرار است کنفرانسی در مورد قتل عام های توده ای برگزار شود، اما به جای قربانيان قربانی کننده گان دعوت ميشوند. در اين کنفرانس نه کردها بلکه ترک ها، نه چچن ها بلکه روس ها، نه فلسطينی ها بلکه اسرائيلی ها ..حضور دارند. آيا اين کنفرانس ميتواند در جلوگيری از قتل عام نقش بازی کند؟
متن اثر هنری
در وسط زمستان بود
چون برادرانش و عموراده اش 12 ژوئن کشته شدند
و سه قطره خون ريخت
او نيز زن بود
سفيدچون برف، سرخ چون خون، و موهايش سياه بود چون شبق
معصوم به نظر می آمد، بی سوء نيت، و بی هر گونه گرايشی به خشونت
و آن سرخ و سفيد در کنار هم زيبا بودند.
قاتل بايد برای کاری که کرد مجازات شود
و ما نبايد تنها کسانی باشيم که اشک به چشم دارند
مثل علف هرز در دلش ميروئيد، تا اين که آرامشی برايش نماند، نه روز و نه شب
حنادی جرادت يک وکيل 29 ساله بود
من خواهم دويد در اعماق آن جنگل وحشی و هرگز ديگر به خانه باز نخواهم گشت
قبل از اينکه نامزد شوند او در کشمکش با نيروهای امنيتی اسرائيل کشته شد
و او دويد روی سنگ ها ی تيز و ازميان خارها
او گفت : نبايد که خون تو بی جهت بر زمين ريخته شده باشد
و نزديک بود قلب بی گناه سفيد برفی سوراخ شود
او در بيمارستان بستری شد، در هم شکسته از اندوه، بعد ازاينکه شاهد تيراندازی ها بود
آن جانور وحشی به زودی تو را خواهد بلعيد
بعد از مرگ او، نان آور خانواده شد، وتمام وجودش را در اختيار اين وظيفه گذاشت
“بله” ، سفيد برفی اين را گفت:” با تمام وجودم”
تلخ و اشک ريزان اضافه کرد:” اگر مردم ما نميتوانندآرزوها و اهداف شان را واقعيت ببخشند، بگذارجهان اصلا نباشد”
پس بدو، بينوا کودک، بدو
او خود را مخفيانه به اسرائيل رسانيد، به درو ن يک رستوران در حيفا خزيد،يک نگهبان را کشت، خود را منفجر کرد و 19 بی گناه راکشت
سفيد چون برف، سرخ چون خون، و موهايش سياه چون شبق
وآری ميگريند بسياری اکنون: خانواده زر آويو، خانواده آلموگ و وخانواده های تمامی کشته ها و زخمی ها
و سرخ زيبابود در کنار سفيد
از آرشیو
Comments
سفيد برفی و دو يهودی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>