رژیم ولایت مانع از رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است،/ محمد حسین یحیایی
رژیم ولایت مانع از رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است
رژیم ولایت از نخستین روز های تشکیل خود به یکی از موانع بزرگ و پیشگیرنده از رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه متکثر ایران شد، جامعه ای که همه زمینه های شکوفایی و رشد سریع را داشت زیرا از منابع بزرگ انسانی برخوردار بود، جامعه ای جوان که خواهان آموزش با کیفیت بود و دانشکده های گوناگون در همه حوزه ها یکی پس از دیگری گشایش می یافت، همراه با آن ایران از منابع سرشار طبیعی مانند نفت، گاز، ذغال سنگ، سنگ آهن و غیره برخوردار است که با آگاهی و مدیریت توان رشد همه جانبه را فراهم می کرد. رژیم ولایت در راستای خواسته های « خمینی » همه منابع خود را برای حفظ خود و صدور انتقلاب کذایی خود بکار برد، جامعه را از یک سو پلیسی- امنیتی برای سرکوب کرد و از سوی دیگر به میلیتاریزه کردن جامعه پرداخت تا ظرفیت ها و امکانات اقتصادی و تکنیکی خود برای ساخت ابزار های جنگی و مداخله نظامی در امور منطقه کرد، در نتیجه جامعه را از روند طبیعی خود که بسوی پیشرفت سریع اقتصادی و اجتماعی بود دور ساخت.
حال بیش از چهار دهه از انقلابی که مردم برای آزادی، نظم و قانون و رهایی از استبداد انجام دادند گذشته است، ارتجاع در ظاهرحاکمیت خود را برقرار و با هرگونه جنبش و آزادی خواهی مردم مخالفت می کند، از سایه خود وحشت دارد به هر جنایتی دست می زند ولی واقعیت این است که رژیم در همه حوزه ها با بن بست روبرو شده است مردم به سرعت از آن رویگردان شده اند و فاصله آن دو هر روز بیشتر می شود، اینکه بتواند جامعه را اداره و مدیریت کند در دراز مدت قابل تصور نیست، از آن رو به روش کهنه و فرسوده خود روی آورده با تعدادی از حامیان خود که بیشتر رانت خوار و فرصت طلبند جنایت می آفریند، جوانان را می کشد، کور می کند و به زندان می افکند تا قدرت نمایی کند در حالی که در حوزه اقتصاد که با زندگی روزانه مردم در ارتباط مستقیم است زمینگیر شده است .
رژیم ولایت در همه این مدت فرصت سوزی کرده، امکانات اقتصادی کشور را در راستای اهداف خود هزینه نموده در منجلابی گرفتار شده است که شانس رهایی از آن را ندارد، میلیون ها جوان تحصیل کرده بیکار و نا امید از آینده خود به مهاجرت می اندیشند، گاهی هزینه بالای آن را ندارند و بیکار و سرگردان در کوچه ها پرسه می زنند، رژیم از خشم فروخورده آنان که شاید به زودی به طغیان تبدیل شود وحشت دارد. امکانات اقتصادی و بودجه سالانه برای سرکوب و ایجاد وحشت بکار می رود.در نتیجه کشوری که نیازمند حداقل رشد 8 درصدی است و در برنامه های توسعه آن پیش بینی شده است با رشد اندک و گاهی صفر درصد به پیش می رود، هرچند دولت رئیسی با بازی در ارقام آن را بیشتر نشان می دهد.موسسه پژوهشی مطالعات بازرگانی نرخ رشد اقتصادی را برای سال 1402 در بهترین حالت بین 2 تا 3 درصد پیش بینی کرده است، در حالی که مرکز آمار با بازی در ارقام می گوید که اقتصاد کشور در فصل نخست سال 4 و هشت دهم رشد داشته است ، ناگفته نماند که نهاد های جهانی از جمله صندوق بین المللی پول و بانک جهانی هم رشد اقتصادی ایران را در امسال 2 درصد پیش بینی کرده اند.همزمان که رشد اقتصادی بسیار اندک است و اقتصاد با رکود بی سابقه ای روبرو است میزان تورم شتابان به پیش می تازد. مرکز آمار کشور میانگین تورم در مواد غذایی را بالای 70 درصد گزارش کرده است و بیشترین آن در محصولاتی است که فرودستان، زحمتکشان و کارگران نیازمند آن اند.بین خرداد ماه سال 1401 تا خرداد 1402 روغن و چربی ها 190 درصد، گوشت قرمز 86 درصد، گوشت سفید 82 درصد و لبنیات بیش از 81 درصد افزایش قیمت داشتند. در نتیجه توده های مردم و تهیدستان با کاهش مصرف که گاهی ماه ها از خوردن پروتئین محروم می شوند در معرض بیماری ها قرار می گیرند، مرکز پژوهش های مجلس در گزارش خود می گوید: دریافت کالری روزانه از 2431 در سال 1396 به 2198 در سال 1400 کاهش پیدا کرده، کالری دهک دهم به بیش از 3284 و دهک اول تنها 1497 کالری است که نشانگر افزایش فاصله طبقاتی بین ثروتمندان و تهیدستان است.ثروتمندان را اغلب رانت خواران، فرصت طلبان و جیره خواران رژیم ولایت تشکیل می دهند. باید یادآور شد که میزان مصرف گوشت قرمز 41 درصد، مرغ 11 درصد، شیر 10 درصد و برنج در همین دوره ده ساله 28 درصد کاهش داشته است باز هم بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس سالانه یک میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر افزوده ای شود، در سال 1400 نزدیک به 10 میلیون نفر با فقر مطلق و یک سوم از جمعیت کشور درآمدی کمتر از خط فقر دارند، در این چند سال اخیر مستاجرین برای پرداخت اجاره بها که هر روز رو به افزایش است مجبور به کاهش مواد غذایی خود شده اند، البته برخی از نمایندگان مجلس و اقتصاد دانان بر این باورند که 70 درصد از مردم زیر خط فقر به سر می برند، کمک های معیشتی دولت هم نشان می دهد که 90 درصد مردم نیازمند کمک های معیشتی برای گذران زندگی هستند، بنابرین این رژیم توانایی مدیریت اقتصاد و جامعه را ندارد و هر روز ابعاد فاجعه را گسترش می دهد.
دولت دلخواه ولایت با همه قدرت مالی و درآمد های نقتی ورشکسته است، زیرا بیش از 3 هزار میلیارد تومان بدهی دارد که 30 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد و هر سال این بدهی رو به افزایش است، رئیسی و شرکای نادان وی با استفاده از متد های مختلف به فریب مردم ادامه می دهند « محمد رضا فرزین » رئیس بانک مرکزی ولایت با خبر درمانی و بازی های روانی می گوید: بالای 100 میلیارد دلار منابع ارزی در خارج داریم که با عملکرد خوب دیپلوماسی از آن منابع استفاده می کنیم و یا رئیسی رئیس جمهور ولایت می گوید: بیش از 5000 هزار واحد اقتصادی به چرخه تولید برگشتند که به نظر می رسد فریبی بیش نیست و با واقعیت های موجود اقتصادی همسویی و همخوانی ندارد، در این میان کسری بودجه همچنان نیمی از بودجه را تشکیل می دهد « سعید لیلاز » از اقتصاد دان های خودی رژیم هم زبان باز کرده و می گوید: روزانه 5 هزار میلیارد نقدینگی تولید می شود زیرا خزانه خالی است ( نقدینگی از دو بخش تشکیل می شود پول و شبه پول، پول شامل سپرده های دیداری که سودی دریافت نمی کنند و سپرده گذار می تواند آن را هر وقت بخواهد از حساب خود بردارد و اسکناس های در دست مردم که در جریان است و شبه پول کمتر از پول قدرت نقد شوندگی دارد و شامل سپرده های مدت دار، اوراق بدهی، اسناد خزانه و … )
یکی از ویژگی های رژیم ولایت مخلوط شدن پوزیسیون و اپوزیسیون باهم است گاهی مقامات بدون توجه به جایگاه خود که مسئول آنند لب به سخن می گشایند یکی از آنان « احسان خاندوزی » وزیر اقتصاد دولت رئیسی است که خود به نقد دولتی می پردازد که خود بخشی از آن است و می گوید: مشکلات در اقتصاد ایران ریشه دار است، تورم، قطعی برق و صندوق های بازنشستگی از آن جمله اند، امسال 300 هزار میلیارد تومان از بودجه برای رفع مشکلات بازنشستگان خواهد رفت و آن به اندازه کل بودجه عمرانی کشور است، 17 صندوق بازنشستگی کشور قادر به پرداخت حقوق مستمری بگیران نیستند، وزیر اقتصاد سخنی از فساد سازمان یافته در کشور به زبان نمی آورد که عامل مهم در بی عدالتی، شکاف عمیق طبقاتی و مانع بزرگ در توسعه انسانی است، فساد هم رژیم و هم توده های مردم را به تباهی می کشد،با فساد رانت خواری توسعه پیدا می کند، رشوه، اخاذی، استفاده از موقعیت های شغلی گسترش می یابد، « سعید حجاریان » از به اصطلاح اصلاح طلبان شناخته شده با نگرانی از آینده رژیم در گفتگو با « زیتون » می گوید: مردم در تنگنای شدید به سر می برند، دولت در مقابل صندوق های بازنشستگی، بحران آب، فرار سرمایه به لرزش افتاده و سراسیمه شده است، فرادست با بن بست و فرودست با استیصال روبرو است.. راه برون رفتی مشاهده نمی شود.
راه برون رفت گذر از این رژیم ارتجاعی، خرافی و تاریک اندیش است، همه امکانات اقتصادی و اجتماعی کشور را مانند چند دهه گذشته بر باد می دهد، فرصت ها از بین می روند، برای پویایی جامعه و رشد و توسعه همگانی باید از استبداد رهایی یافت، بزرگترین چالش رژیم در شرایط کنونی در حوزه اقتصاد است، هیچ برنامه ای برای برون رفت از بحران فراگیر ندارد زیرا پشتوانه مردمی ندارد و هیچ برنامه اقتصادی بدون حضور و مشارکت مردم موفق نخواهد بود، از آن گذشته هرگونه ندبیر رژیم ولایت به ضد خود تبدیل می شود، از یک سو می خواهد با تورم مبارزه کند و از سوی دیگر با کسری بودجه نقدینگی را افزایش می دهد، از یک سو سخن از رشد اقتصادی است و از سوی دیگر نیمی از بودجه را در حوزه هایی هزینه می کند که نه تنها به افزایش تولید نمی انجامد، بلکه مانع بزرگ در راه افزایش تولید می شود، از آن رو بحران عمیق اقتصادی به سرعت به حوزه های دیگر منتقل می شود، ممکن است در آینده بسیار نزدیک جنبشی آغاز شود که به سرعت گسترش یابد و رژیم ولایت با همه خشونت ورزی خود نتواند آن را مهار کند، جنبش نوین با ویژگی های خود می تواند اقوام و ملل گوناگون را به هم پیوند دهد تا رهایی از این رژیم آسان تر و بدون خون ریزی میسر شود و سرزمین وسیع و گسترده ایران با همکاری همگان و اتحاد اقوام و ملل ساکن در گستره آن مسیر رشد و ترقی اقتصادی و اجتماعی را فراهم کنند…
محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se.
خرابی اقتصاد ایران تماما از جمهوری اسلامی نیست، اساسا و عمیقا بعلت بردگی مزدی بودن آن است که جمهوری اسلامی پاسدار آن شده.
قبل از آن هم اقتصاد ایران خراب بود و دلیلش رشد خاص بردگی مزدی در ایران بود و رژیمی مثل رژیم شاه، پاسدار آن. در زمان شاه، فقط قشری خاص از طبقه کارگر (قشر متخصص و تحصیلکرده) و خرده بورژوا رفاه نسبی داشت، و بقیه اقشار تحت سلطه، دائم در بحران درآمد قرار داشتند.
مقاله درباره تحریم ۴۰ ساله و بعد افزایش تحریم در بیست سال گذشته و نقش آن چیزی ننوشته است. این چه مقاله اقتصادی ی هست که واقعه بسیار مهم و بزرگ تحریم در آن بررسی نشده؟!!!! این کار عامدانه است و درست نیست و برای نادیده گرفتن امپریالیسم انجام شده.
ورشکستی دولتهای سرمایه داری خاص دولت جمهوری اسلامی نیست، تمام دولتهای سرمایه داری، حتی دولتهای دموکراتیک غربی هم در معرض ورشکستی قرار میگیرند. مثلا، در کشورهای غربی، یکی از آنها، آمریکا، ورشکستگی دولت به ثروتمند شدن سرمایه داران تبدیل میشود چون سرمایه داران به دولت قرض میدهند و بعدا بخش بزرگی از مالیاتها را بعنوان سود به جیب می زنند از لحاظ تاریخی، بخش بزرگی از بودجه دولتهای غربی از طریق استعمار و نو استعمار مالیه می شده است. در این مورد آمار وجود دارد که چطور استعمار انگلیس باعث افزایش درآمد کارگران شد.
بهانه الکی از جمهوری اسلامی نگیرید. سرنگونی جمهوری اسلامی به خودی خود موجب شکوفایی اقتصادی نخواهد شد.
افت و خیزها و رکودهای طولاتی و تحریمها زندگی زنان و کارکران ایران و جهان را تخریب و فاجعه وار کرده و میکند و تا وقتیکه نظام بردگی مزدی وجود دارد، خواهد کرد. سرنگونی راه حل مسائل اقتصادی نیست. راه حل مسائل اقتصاد، از بین بردن بردگی مزدی است.
وقتی اقتدارگرایی در ایران کاملا بعنوان بد شناخته شد، فعلا در اپوزیسیون تقدیس هم می شود، یعنی ضدیت با اقتدارگرایی بصورت فرهنگ درآمد، آن وقت مسئله سرنگونی مطرح خواهد شد، فعلا، ۹۹ درصد سرنگونی طلبها خودشان ارتجاعی هستند، یعنی خودشان بعد از سرنگونی سلطه گری راه می اندازند و کارگران را استثمار میکنند. بشما قول میدهم که اپوزیسیون فعلی، بعد از سرنگونی، از کارگران هیچ چیز نخواهد خواست جز رفتن سر کار و زیاد کار کردن.
آنارشیست