بیانیهی فدراسیون عصر آنارشیسم در راستای انحلال تشکیلات خود
قریب به شانزده سال است که پا در این مسیر گذاشتهایم و فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کردهایم. در ابتدا هسته اولیهی خود سازماندهی آنارشیستی را پانزدهم آگوست ۲۰۰۹ با نام《صدای آنارشیسم》در خارج از جغرافیای ایران ایجاد کردیم، سپس از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ دست به خود سازماندهی مجدد زدیم و تحت نام 《شبکهی آنارشیستی》به فعالیت خود ادامه دادیم.
در این زمان عضو جدیدی به ما اضافه شد و بعد از گذشت شش ماه او را همچون دیگر رفقا ادمین پیجهای فیسبوک کردیم. نتیجهی کار آن شد که رفیق جدید کنترل دو پیج اصلی 《شبکهی آنارشیستی》و 《آنارشیستهای مدافع کوبانی》را به دست گرفت و دسترسی ما را به آنها قطع کرد، در نهایت منجر به از دست رفتن ارتباطات ما با رفقای داخل و خارج شد. بعد از مدت کوتاهی پیجها غیرفعال شدند، ما اسم و هویت خود یعنی 《شبکهی آنارشیستی》 را از دست دادیم و امکان فعالیت تحت لوای این نام برایمان تمام شد. ابتدا از نام سایت 《عصر آنارشیسم》 که از سال ۲۰۱۳ مشغول به فعالیت بود استفاده کردیم، اما بعد از پیوستن دو رفیق از جغرافیای افغانستان در سال ۲۰۱۵ تمامی فعالیتها را در 《مجموعهی عصر آنارشیسم》ادغام، و در سال ۲۰۱۸ همزمان با 《مجموعهی عصر آنارشیسم》دو تشکل آنارشیستی دیگر یعنی《اتحادیهی آنارشیستهای افغانستان و ایران》 را تاسیس کردیم. در آخر این پیوستن همقطاران جدید بود که منجر به شکلگیری 《فدراسیون عصر آنارشیسم》در سال ۲۰۲۰ شد.
اکنون زمان تغییر فرا رسیده است و باید دست به خودسازماندهی مجدد بزنیم. به دلیل از دست دادن بخشی از نیروی خود (تعدادی از رفقای عزیز سابق) و تحول از لحاظ ساختاری-تشکیلاتی امکان ادامهی فعالیت تحت عنوان فدراسیون برایمان فراهم نیست. از این پس فعالیت مبارزاتی خود را تحت نام دیگری که با نیرو و ساختار تشکیلاتی آن مطابقت داشته باشد ادامه و همراه با رفقای جدید مجددا دست به خودسازماندهی میزنیم، چالشهای پیش رو را تبدیل به فرصت و همچنان متشکل باقی میمانیم و مبارزات آنارشیستی را با تمرکز بر جغرافیای ایران و افغانستان ادامه میدهیم.
ما اکثریت قاطع اعضا و همکاران سابق فدراسیون عصر آنارشیسم چه در خارج و چه در داخل جغرافیای ایران و افغانستان پس از گذشت بیش از یک سال از آغاز بحران سیاسی-تشکیلاتی در میان اعضای خود و بعد از افزایش هرچه بیشتر این مشکلات در خصوص روابط، اهداف و رویکردهای فدراسیون ادامهی آن را غیر ممکن میدانیم.
اکنون اعلام میداریم از این پس هر گونه فعالیت اعم از سیاسی یا غیر سیاسی تحت عنوان《فدراسیون عصر آنارشیسم》 و یا 《اتحادیهی آنارشیستهای افغانستان و ایران》 را به عهده نخواهیم داشت و هیچگونه مسئولیتی در قبال پیامدهای انتشار و یا استفاده از این نامها را نمیپذیریم.
در آیندهای نزدیک با اعلام نام جدید و معرفی صفحات خود در شبکههای اجتماعی به فعالیت متشکل خود ادامه خواهیم داد.
تماس با ما: Connect.IA@protonmail.com
27.04.2025
لازم نیست بدانیم که حساب بانکی سیاستمداران مقاله نویس و سخنران از کجا پر می شود، اگر جامعه طبقاتی را بفهمیم، مواضع سیاسی آنها خودش میگوید.
آنارشیست
در سایت روشنگری فعال باشید و نظرات مخالف را نقد کنید و دنبال وحدت همه با همی نباشید که چیزی نیست جز دنباله ارتجاع راه افتادن.
آنارشیست
ادامه،
مبارزه با مردسالاری در آنارشیسم، آنارکوفمنیسم است. آنارکوفمنیستها میتوانند تشکل مستقل درست کنند و یا در تشکلات دیگر آنارشیستی فعال باشند. این موضوع به شرایط ذهنی زنان یک محل و منطقه و کشور بستگی دارد.
مبارزه با امپریالیسم نمیتواند بصورت وحدت با ضد امپریالیستهای دیگر صورت پذیرد، این مبارزه ماهیتب جدا از مبارزه با جنبه های دیگر ارتجاع ندارد و به تشکل نیاز ندارد.
تمام جنبه های ارتجاع میتواند در یک تشکل به چالش گرفته شود. بعضی از آنارشیستهای غربی و شرقی چنین رویکردی دارند. تا وقتیکه اصول ساده ضد ارتجاع زیر سئوال نمی رود، وجود چندین تشکل و یا صرفا یک تشکل، اصلا مسئله مهمی نیست.
آنارشیست
تشکیلات شما شبیه یک تشکل برای انقلاب مخملی دموکراسی خواه بود تا تشکلی برای حل از بین بردن ارتجاع در ایران و جهان.
قبل از تجدید تشکل، به این نظرات خوب فکر کنید:
دنبال سرنگونی و سرنگونی طلبها نروید زیرا آنها میخواهند دولت (ابزارسلطه) بر زنان و کارگران درست کنند.
تشکل در محل کار آنارکوسندیکالیستی است.
تشکل در محل زندگی شورای انقلابی محل است و کارش تشخیص ارتجاع و مبارزه با آن در آن محیط است، چه علنی و چه پنهان.
تشکلی که نه در محل کار است و نه محل زندگی، بهتر است تحقیقی و آموزشی باشد و به تشکلات محل کار و زندگی یاری نظری و اطلاعاتی برساند تا فعالین آگاهی و منطق توانا تری در ارتقای آگاهی توده ها (زنان و کارگران) داشته باشند. این تشکل از لحاظ علمی نمیتواند برای تشکلات محل کار و زندگی استراتژی و یا تکلیف تعیین کند، چون چنین کاری احتیاج به درک شرایط مشخص هر تشکل دارد.
انقلاب اصیل در حقیقت آنارشیستی است.
انقلاب نتیجه علمی فکر کردن و عمل کردن است نه فلسفه بافی.
اصل گفت و شنود و آزادی انتقاد و ابراز عقیده و بیان را نقض نکنید. تشکل آنارشیستی نمیتواند سلسله مراتبی و مرکزگرا باشد اما تبلیغ شورا و آنارشیسم کند.
در کار ترویج و تبلیغ در ایران و حتی در کار عملی در خارج، هیچ دلیلی ندارد که بگوئید آنارشیست هستید. نقد تمام جنبه های ارتجاع کافی است.
مارکسیسم (نه مارکس) ارتجاع است و سعی کنید ماهیت آنرا بفهمید و بطور سیستماتیک نقدش کنید وگرنه انقلابی در کار نخواهد بود.
ارتجاع حداقل همه اینها هست نه یکی و چندتا: مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، تعصبات و تبهکاری.
اصل ارتجاع گرایش به سلطه است و روابط ارتجاعی اشکال عینیت یافته آن.
انقلاب آنارشیستی بر خلاف انقلاب ارتجاع مارکسیستی و سایر مرتجعین، با انقلاب تدریجی فرهنگی آغاز می شود و به انقلاب سیاسی برای الغای سیاست ختم می شود. آغاز انقلاب با اتقلاب سیاسی یعنی نابود کردن انقلاب.
آنارشیست