تمایزات اصلی آلترناتیو کارگری با آلترناتیو های بورژوایی ایران چیست؟ / هادی میتروی
نخستین شاخص آلترناتیو کارگری در تمایز با آلترناتیو های بورژوایی، مشارکت مستقیم جمهور مردم در تمامی امور اجتماعی ست. حال سوال می شود مشارکت جمهور مردم در تمامی امور اجتماعی چگونه تامین و تضمین خواهد شد؟
این امر در ایران، هم وارونه کردن هرم قدرت است. هرم نااستواری و لرزانی که بجای قرار گرفتن بر قاعده پهناور خود، بر راس محدود خود قرار گرفته است و تصمیم گیری در امور اجتماعی؛ تعیین حدود آزادی های فردی و اجتماعی و حدود مالکیت فردی و اجتماعی؛ نه بوسیله اکثریت عظیم تولیدکنندگان، بلکه بوسیله اقلیت ناچیز سرمایهداران صورت می پذیرد. اما در آلترناتیو کارگری درست برعکس است و این اکثریت عظیم تولیدکنندگان هستند که در همه امور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی، مستقیماً و از بطن جامعه و برای دوره ای محدود، تصمیم خواهند گرفت!
بعبارت دیگر تصمیم گیری در امور اقتصادی و سیاسی و فرهنگی منطقه ای و سراسری، در مشورت مستقیم اکثریت عظیم تولیدکنندگان از پایین؛ در آبادی ها و محلات و مراکز تولیدی و خدماتی مناطق گوناگون ایران؛ صورت می گیرد و با رای آزاد و برابر و مستقیم و مخفی ساکنان سراسر ایران جنبه حقوقی و قانونی خواهد یافت!
معتمدان منتخب مستقیم مردم برای هر دوره و در هر آبادی و محل، حوزه های «مشورتی-نظارتی- اجرایی» در مناطق گوناگون ایران ایجاد خواهند کرد و شورای معتمدان منطقه خود را؛ به نسبت تعداد ساکنان هر منطقه؛ انتخاب و راهی تشکیل «شورای موسس» جهت تدوین قانون اساسی «جمهوری ایران» خواهند کرد!
این مجمع معتمدان شوراهای گوناگون مناطق مختلف ایران، بدنبال تدوین و سپس تصویب قانون اساسی جمهوری ایران با رای آزاد و برابر و مخفی ساکنان ایران، مجری سازماندهی دولتی مدرن، متخصص و مستخدم مردم می شود تا این دولت، اهداف قانون اساسی مصوب ساکنان ایران را در زمینه های گوناگون به پیش برد و اجرایی کند.
در چنین شکلی از سازماندهی مستقیم مردم در همه امور اجتماعی، شورای عالی حکومتی معتمدان منتخب مستقیم مردم، به پنج قوه مستقل منتخب مستقیم ساکنان ایران تقسیم می گردد. تجزیه حاکمیت مستقیم مردم به پنج قوه مستقل، از یک سو به مشارکت هرچه بیشتر مردم در تمامی امور اجتماعی خواهد انجامید و از سوی دیگر معتمدان منتخب برای تشکیل قوای مستقل «ارتباطات جمعی» و «ورزش و بهزیستی» که با رای دوره ای، مستقیم و سراسری شهروندان انتخاب شده اند هریک مستقلاً امور مربوط و قوه خود را به پیش خواهند برد و همواره و در هر لحظه در مقابل مردم، پاسخگو خواهند بود!
در نظام پنج قوه ای و مستقل از یکدیگر، دولت متخصص مستخدم مردم، نه تنها هیچ نفوذی بر پنج قوا نخواهد داشت بلکه مستخدم ساکنان ایران و مسول اجرایی کردن تصمیمات قوای پنجگانه و پاسخگو به هریک از این قوا خواهد بود!
در این نظام قوه مقننه، ادامه شورای مرکزی موسس متشکل از معتمدان ساکنان سراسر کشور است و وظیفه تداوم و تدقیق و تصویب قوانین پیشنهاد شده از طرف دیگر قوا را بر عهده دارد.
در این نظام، قوه قضاییه مسولان دوره ای منتخب مستقیم مردم، وظیفه بررسی و رسیدگی به نقض قوانین سراسری، در حوزه های مختلف اجتماعی را برعهده خواهد داشت!
در این نظام پنج قوه ای، نظارت بر حسن اجرای قوانین سراسری و تضمین نظم و صلح و امنیت بر عهده شوراهای معتمدان هر آبادی و محل خواهد بود!
در این نظام پنج قوه ای، قوای دوره ای مستقل ارتباطات، منتخب مستقیم ساکنان ایران، از خود فعالان و متخصصین حوزه های ارتباطی که برای دوره ای محدود انتخاب شده اند، بر تمامی وسایل ارتباطات جمعی؛ با توجه به قوانین سراسری مصوب کشوری؛ نظارت خواهند داشت!
در این نظام پنج قوه ای شورای سراسری «ورزش و بهزیستی» برای دوره ای محدود از میان کارشناسان محیط زیست و ورزشکاران و برای دوره ای معین و با رای مستقیم ساکنان ایران انتخاب می شوند و در مورد گسترش ورزش غیرحرفه ای و حسن تغذیه و حفظ محیط زیست اقدام خواهند کرد.
روی دیگر تمایز آلترناتیو کارگری با آلترناتیوهای بورژوایی ایران، سازماندهی اقتصاد ایران در مشاوره و مشارکت مستقیم ساکنان ایران است. اقتصادی که با محور قراردادن منافع اکثریت عظیم تولیدکنندگان، با اقتصاد سیستم سرمایهداری که سود بیشتر اقلیت ناچیز سرمایهداران را تامین و تضمین می کند، تفاوت بنیادین و کیفی خواهد داشت!
بر کسی پوشیده نیست که امر بنیادین در اقتصاد سرمایهداری تولید و رفاه اکثریت عظیم تولیدکنندگان جهان نیست بلکه، هدف نظام سرمایهداری از رشد تولید برغم ادعاهای عوامفریبانه «دولت رفاه»، قبل از هرچیز کسب سود بیشتر از دسترنج اکثریت عظیم تولیدکنندگان و تصاحب آن بوسیله اقلیت ناچیز سرمایه داران جهان است. سودهای کلانی که حتی در شرایط بحران و جنگ و تحریم و بیخانمانی میلیون ها انسان، نه تنها تضمین می شوند بلکه چند چندان می شوند!
نمونه های اخیر در فردای بروز پاندمی کوید ۱۹ و جنگ اوکراین و ایجاد بحران سیاسی و کودتاهای متعدد در آفریقا، رشد حیرت انگیز سرمایههای بزرگ جهانی را می نماید و موید ادعای اسفبار فوق در عصر کنونی ست. دورانی که از نظر نویسنده بدون تردید، آغاز دوران بربریت و نابودی حیات در سراسر دهکده کوچک جهانی ست!
بعبارت دیگر در تمامی آلترناتیو های بورژوایی، انسان و رفاه اکثریت عظیم تولیدکنندگان نه تنها هدف نیستند بلکه، بالابردن نرخ سود از طریق چپاول بخش عظیمی از دسترنج اکثریت عظیم تولید کنندگان؛ آنهم با دست زدن به هر کاری و به هر قیمت ممکن؛ هویت آلترناتیو های بورژوایی را شکل می دهد. هویتی که در آلترناتیو کارگری بلحاظ بنیادین و کیفا متفاوت است. در هر آلترناتیو کارگری، بالا بردن تخصص و تولید و تکامل تکنولوژی، بوسیله خود اکثریت عظیم تولیدکنندگان و برای دستیابی اکثریت عظیم تولیدکنندگان در برخورداری از حداقل های یک زندگی انسانی؛ در ایران و منطقه و سراسر دهکده کوچک جهانی؛ هدف آلترناتیو اکثریت عظیم تولیدکنندگان خواهد بود!
زنده باد انقلاب!
برقرار باد حاکمیت مستقیم اکثریت عظیم تولیدکنندگان!
زنده باد کمونیسم!
هادی میتروی
در تبعید، فرانسه
در آستانه سالگرد خیزش سراسری زن، زندگی آزای
hadi.mitravi@yahoo.com
در ارتباط با مقاله،
دولت شورایی تفاوت چندانی با دولت دموکراتیک بورژواها ندارد. نظم شورایی انقلابی آن است که محل کار و زندگی را کلکتیو و شورایی کند نه انتخابات بورژوازی را. مارکسیستها باید اندیشه دولت را از مخیله شان دور بیاندازند تا واقعا به طبقه تحت سلطه بپیوندند.
آنارشیست
مزایای دیدگاه آنارشیستی:
#
علیه هر نوع سلطه است.
زنان و مردان جهان را علیه ارتجاع محلی و جهانی متحد می سازد.
روابط انسانها رابر مبنای استدلال و علم قرار میدهد نه شانتاژ و عبارت پردازی.
کمونیستی است یعنی استثمار نیروی کار را از بین می برد.
کلکتیو و شورایی است یعنی همه در کار گروهی محل کار و زندگی تصمیم گیری میکنند نه اربابان صاحب سرمایه و نه رئیسها.
علیه کیش شخصیت است تا همه انسانها متکی به عقل خود باشند.
انعطاف پذیر است یعنی تکامل یابنده است، یعنی متکی به ایده هایی شبیه اصول دین نیست و نقد را می پذیرد و به آن توجه میکند و به بحث میگذارد.
#
آنارشیست
درباره این کامنت که از همان “آنارکوفمنیست ضد مرد ستیز” است:
.
“فقط شارلاتان ها وجود طبقات و اقشار و اصناف دیگر غیر از طبقه کارگر را انکار میکنند، و با سکتاریستی کردن شعارها مانع شرکت همه جانبه کل خلق در جنبش میشوند. به این میتوان گفت اکونومیست گرایی . یعنی کارگر زده گی فریبکارانه!
هفتاد درصد از جمعیت ایران :کشاورز و طبقه متوسط و خرده بورژوازی و زنان و بخش خدمات و روشنفکران و دانشجویان و محصل ها و نیروهای نظامی وغیره هستند.”
.
محتوای این کامنت در کامنت قبلی نقد شده است. فقط حالا او از خجالت افشا شدن فضل فروشی اش مجبور شده اسم نگذارد.
.
منطق و علم پیروز است.
.
حال به اسمی که برای خودش ساخته می پردازیم، یعنی آنارکوفمنیسم ضد مرد ستیز.
.
آنارکوفمنیسم یعنی فمنیسم آنارشیستی. فمنیسم آنارشیستی یعنی اعتقاد به رهایی از مردسالاری از زاویه دیدگاه آنارشیستی. دیدگاه آنارشیستی دیدگاهی است که معتقد است نباید سلطه انسان بر انسان وجود داشته باشد وگرنه جامعه انسان مریض و ضد خود است. فمنیسم آنارشیستی دیدگاه درستی در آزادی انسان و آزادی زن است.
.
“ضد مرد ستیز” ، از ایدئولوژی تازه اختراع شده فاشیستهای ضد زن اروپا اقتباس شده. اخیرا سرمایه داران مذهبی هوادار بردگی مزدی و ضد زن در اروپا و آمریکا جنبشی براه انداخته اند بعنوان آزادی مرد تا جنبش زنان را لوث کنند. آنها ترامپ را هم رهبر میدانند. ایشون هم همین ایده را علیه زنان اقتباس کرده تا برای رژیم ضد زن اسلامی خود شیرینی کند.
.
ترفند ایشون در سایت روشنگری کاملا با شکست روبرو شده و او مجبور شده دائم اسم عوض کند و از یک بی آبرویی و لو رفتن، به بی آبرویی دیگر پناهنده شود.
.
روزی زنان کارگر و زحمتکش ایران و جهان به درک ایده آزادی بخش آنارشیسم-کمونیستی می رسند و بساط مردسالاری و مردسالاران بورژواها و طبقه بورژوا اسلامی و سکولار را جمع کرده به آشغال دونی می اندازند.
.
علم و منطق همیشه پیروز است.
.
آنارشیست
فقط شارلاتان ها وجود طبقات و اقشار و اصناف دیگر غیر از طبقه کارگر را انکار میکنند، و با سکتاریستی کردن شعارها مانع شرکت همه جانبه کل خلق در جنبش میشوند. به این میتوان گفت اکونومیست گرایی . یعنی کارگر زده گی فریبکارانه!
هفتاد درصد از جمعیت ایران :کشاورز و طبقه متوسط و خرده بورژوازی و زنان و بخش خدمات و روشنفکران و دانشجویان و محصل ها و نیروهای نظامی وغیره هستند.
حال بررسی این دو جمله:
.
““جوامع فعلی جهان سوم از حالت 2 قطبی بیرون آمده، و خلق :غیر از طبقه کارگر شامل: اقشار و طبقات و گروهها و اصناف و جنسیت های دیگری مانند: کشاورزان و بخش خدمات و کارمندان و دانشجویان و جوانان و زنان و نیروهای ارتش و خرده بورژوازی و طبقه متوسط و گروههای قومی و اتنیکی و غیره است.
برای ممانعت از جنگ داخلی و تفرقه میان خلقی، باید شعار جبهه متحد خلق داد ،و نه فقط شعار سکتاریستی و ابلهانه کارگر کارگر که متعلق به زمان جنگ سرد است، داد.”
.
1 – چیزی بنام جهان سوم وجود ندارد. جهان هست طبقه کارگر و طبقه سرمایه دار. حرف مارکس درست بود.
2 – فعلا هیچ روش استثماری جز مردسالاری و بردگی مزدی (سرمایه داری) وجود ندارد.
3 – کشاورزان یا سرمایه دار کوچک هستند و یا کارگر.
4 – بخش خدمات یک قشر از جامعه نیست، بخشی از اقتصاد است که در آن یا سرمایه دار داریم و یا کارگر.
5 – کارمندان پائین رتبه همگی برده مزدی هستند، یعنی کارگرند ودرصد عظیم کارمندان می باشند.
6 – دانشجویان یا کارگران آتی اند و یا سرمایه داران آتی، اما اکثر آنها کارگران آتی خواهند بود.
7 – ارتشی ها مولد نیستند که بگوئیم کارگرند و یا سرمایه دار، اما اصل نهاد ارتش نیروی سرکوب است و نهادی ارتجاعی می باشد. مثلا یک شکنجه گر ممکن است حقوق بگیر باشد، اما مولد نیست و بخشی از طبقه سرمایه دار است.
8 – خرده بورژوازی همان بورژوازی است با دسترسی به سود کمتر.
9 – طبقه متوسط اصلا وجود خارجی ندارد.
10 – قوم ها مثل کرد و ترک یا سرمایه دارند و یا کارگر.
.
پس جامعه ایران و جهان اساسا بین طبقه کارگر و طبقه سرمایه دار تقسیم شده و استثمار کارگران از طریق سرمایه داران مسئله اصلی است.
.
حال در مورد این:
“و نه فقط شعار سکتاریستی و ابلهانه کارگر کارگر که متعلق به زمان جنگ سرد است”
.
فکر کنم حالا همه میدانند که ابله واقعی چه کسی و چه کسانی هستند. آنهائی هستند که واقعیت تضاد بین مرد و زن، کارگر وسرمایه دار را نفی میکنند.
.
آنارشیست
تمایز اصلی آلترناتیو بورژوازی و الترناتیو کمونیستی در این است که در آلترناتیو بورژوازی استثمار نیروی کار هدف نیست و فقط شکل و شمایل دولت از همه مهمتر است. برای همین بعد از سرنگونی، سرمایه داران سکولار (عین همان سرمایه داران مذهبی) کار استثمارگری و ثروتمند شدن و سرکوب را ادامه خواهند داد.
آنارشیست
به آرام بختیاری
مهمترین و کلیدی ترین خصوصیت ارتجاع این است که نمیتواند پاسخ منطقی و علمی به نقد نظراتش بدهد و برای همین نظر دادن را ممنوع میکند.
آنارشیست
این دو جمله:
.
“جوامع فعلی جهان سوم از حالت 2 قطبی بیرون آمده، و خلق :غیر از طبقه کارگر شامل: اقشار و طبقات و گروهها و اصناف و جنسیت های دیگری مانند: کشاورزان و بخش خدمات و کارمندان و دانشجویان و جوانان و زنان و نیروهای ارتش و خرده بورژوازی و طبقه متوسط و گروههای قومی و اتنیکی و غیره است.
برای ممانعت از جنگ داخلی و تفرقه میان خلقی، باید شعار جبهه متحد خلق داد ،و نه فقط شعار سکتاریستی و ابلهانه کارگر کارگر که متعلق به زمان جنگ سرد است، داد.”
.
این کامنت را برای همیشه نگه خواهم داشت. این بیان هیولایی است که اقتدارگراها می سازند، یعنی فاشیست ضد زن و ضد کارگر وطن پرست. برای درک کامل دیدگاه امثال خمینی و استالین و فلاسفه بورژوا لیبرال و سیاستمداران آنها، نباید صرفا سخنان آنها را فهمید، باید اعمال و حرفهای اوباشان شان را هم بررسی کرد.
.
آنارشیست
جوامع فعلی جهان سوم از حالت 2 قطبی بیرون آمده، و خلق :غیر از طبقه کارگر شامل: اقشار و طبقات و گروهها و اصناف و جنسیت های دیگری مانند: کشاورزان و بخش خدمات و کارمندان و دانشجویان و جوانان و زنان و نیروهای ارتش و خرده بورژوازی و طبقه متوسط و گروههای قومی و اتنیکی و غیره است.
برای ممانعت از جنگ داخلی و تفرقه میان خلقی، باید شعار جبهه متحد خلق داد ،و نه فقط شعار سکتاریستی و ابلهانه کارگر کارگر که متعلق به زمان جنگ سرد است، داد.
حکومت پولپوت در کامبوج و انقلاب فرهنگی چین که افراد عینکی و لباس تمیز را در خیابان مانند زمان فاشیسم لینچ میکردند، در خاطرهها بجا مانده.
آنارکو فمنیست ضد مردستیز
از جناب آقای مازیار رازی:
https://www.azadi-b.com/?p=36819
کار این آقا شده اینکه نقد آنارشیستها را از احزاب و دولت های مارکسیستی بپذیرد و تو تا بزند تو سر آنارشیستها بگوید نه این بحث ماست، اصلا مارکس هم همینو میگفت! ایشون آدم را یاد خمینی و رژیمش می اندازد. خمینی هم یکدفعه شد طرفدار کارگر و طرفدار دموکراسی و ضد امپریالیست با زدن تو سر کارگران و لیبرالها و ضد امپریالیستها.
آنارشیست