ولايت فقيه چه صيغه ای است؟
بگذار اين موش کور زير خانه پوسيده ولايت فقيه و جمهوری اسلامی اش نقب بزند
https://roshangari.info
برای اينکه حاکمان مسلط بنمايند و هميشه فرمان برانند، و مردم محکوم بنمايند و هميشه اطاعت کنند دسته ای از شاهان هندی 2500 سال پيش راهی پيدا کرده بودند: شاهان بايد از قد بلندها باشند! حتی ارسطو که چندان دمکرات هم نبود وقتی به دنبال منطقی ميگشت که حکومت کنندگان و حکومت شوندگان را از يکديگر متمايز کند ، اين سمبول شاهان قديمی هند را آنقدر ابلهانه ديد که از آن به عنوان نمونه معيار غير عقلانی و نا عادلانه برای اعمال حکومت نخبگان ياد کرد. و خود معيار ديگری پيدا کرد که برابری حق در آن رعايت شده باشد: سن و سال! پيرها بايد حکومت ميکردند، مگر نه آنکه همه از جوانی به پيری ميرسند؟ پس حق برابر مردم رعايت شده بود. چون به نظر او حکومتی که جوهرش بر بی عدالتی و تبعيض بنا شده و عمل اش نيکو نباشد، برجا نمی ماند و مردم عليه آن سر به شورش ميزدند.
ارسطوی 2400 ساله بايد از گور برخيزد و به ايران قرن بيست ويکم بيايد و معيار حاکمان ايران را ببيند. معيار من در آوردی برای حکومت زور در اين کشورقد بلند نيست که طبيعت به عده ای عطا کرده است، پيری نيست که زمان به همه عطا ميکند، اعتقاد به واپس مانده ترين و پوسيده ترين و زورگويانه ترين افکار و دست زدن به بدترين اعمال است زير کلاه شرعی ولايت فقيه. اين هم نمونه هايش:
رفسنجانی زمانی گفت عامه مردم قدرت تشخيص ندارند، فقها بايد از طريق خبرگان برای آن ها ولی تعيين کنند. و منطق اش درست بود، مردمی که چون ديوانه گان و صغيران به ولی نياز داشته باشند قدرت تشخيص ندارند و بايد هم برای آن ها قيم تعيين کرد!
رئيس سازمان قضايی نيروهای مسلح گفت مردم مانند صفرهايى هستند كه هر چقدر هم زياد باشند بدون عدد صحيح نمى توانند كارى از پيش ببرند؛رهبر آن عدد صحيح است!
مصباح يزدی گفت حکم الهی و ائمه برای مردم ولی تعيين کرده اند و وظيفه مردم است که از جان ودل اين حکم خدا را بپذيرند حتی اگر به ضرر منافع خودشان باشد، و اگر نپذيرند مرتدند.
نماینده مجلس گفت برای نمايندگی مجلس مهم رای نيست، ميل به خدمت مهم است.
اين ها ست بحث هايی که حاکمان ايران و کارگزارانش در باره انتخاب و انتخابات، حاکميت و حکومت در قرن بيست و يک در اين کشور به راه انداخته اند. به کمک اين بحث های پوسيده و نفرت انگيز فرقه ای از روحانيون که به مدد بدترين ميراث های تاريخ قديم و جديد مردم ايران و همراهی بدشگون شرايط و نيروهای بين المللي، قدرت را به دست گرفتند، ميخواهند حکومت زوری خود را بر مردم ادامه دهند.
مردم ايران روزی به اين حکومت تن در دادند چون خمينی با رياکاری گفته بود حکومت ايران يک جمهوری خواهد بود مثل همه جمهوری های دنيا که بالطبع يعنی تابع قوانين مدنی شناخته شده دنيا، گفته بود ميزان رای مردم است ، گفته بود من دست مردم را می بوسم، من در مقابل مردم تعظيم ميکنم…
پس چرا فرقه حاکم اکنون آن رياکاری را ادامه نميدهد؟ چرا ميگويد مردم قدرت تشخيص ندارند و ميگويد مردم صفرند و تهديد ميکند که اگر ما مردم از آن ها اطاعت نکنيم مرتديم و عوامل شان صريحا ما مرتدين را تهديد ميکنند؟
چون مردم آگاه شده اند و ميخواهند آزادی و حکومت خود را پس بگيرند و درست به همين دليل فرقه حکومتی احتياج دارد بر شدت و غلظت معيار من در آوردی خود بيفزايد و هرچه مردم آگاه تر شوند و اراده ی مردم برای احقاق حقوق خود محکم تر شود رژيم بيشتر و آشکار تر بر اين معيارتکيه کرده و آن را به ميان خواهد گذاشت . به ناگزير به همان نسبت تعداد بيشتری از خودی ها ی متزلزل و غير مطمئن را از حلقه خود اخراج خواهد کرد و منزوی تر خواهد شد. منزوی در ميان دريايی از مردمی که آن ها را هو ميکنند و ميگويند ولايت فقيه چه صيغه ای است؟تاکيد خشن بر ولايت فقيه آن روی سکه انزواو ضعف رژيم است.
در همان هنگام که فاتحه همان انتخابات محدود در ايران راهم به طور کامل خوانده و مجلس تماما انتصابی درست کرده اند ، به سفير ترکيه ميگويند برای عراق انتخابات آزاد و واگذاری حکومت مردم به خودشان خوب است، امابه مردم ايران مى گويند شما به ولی نياز داريد و خودتان قدرت تشخيص نداريد.
ديکتاتورهای حاکم در انزوای عظيم خود ديوانه شده اند و به هرچه دم دست شان بيايد چنگ می اندازند که حکومت لرزان شان را بر سر پا نگاه دارند. اين طرف چوب ولايت را بلند ميکنند ، آن طرف انتخابات آزاد ميخواهند.
مردم ايران تا همين حالا نشان دادند که دزدی حق يک جناح توسط جناح ديگر در انتخابات را مساله خود نميدانند، بلکه انتخابات در چارچوب جمهوری اسلامی را لگد مال شدن حق خود توسط اين رژيم به شمار می آورند و خواهان احقاق اين حق هستند. تمام ماجرای نظارت استصوابی کارش اين است که اين حقيقت شيرين را به نمايش بگذارد.
بگذار آن ها به عمامه و ريش دراز ،يا عقل کوتاه و ولايت فقيه به عنوان معيار برای اثبات حق فرمانروايی خود بر مردم و وظيفه فرمان برداری مردم از خود بچسبند. حتی ارسطو هم فهميده بو د که برای تحميل حکومت نخبگان بر مردم بايد دلايل مردم پسند و عادلانه تراشيد و کارنامه ای بهتر از ويرانی کامل اقتصاد، بيکاری گسترده جوانان، فقر اکثريت مردم و نقض خشن تمام آزادی ها و حقوق فردی و اجتماعی داشت. بگذار اين موش کور زير خانه پوسيده ولايت فقيه و جمهوری اسلامی اش نقب بزند.
یک کم در عمل نه در حرف از ولایت فقیه بهتر. ضد-اقتپار
در ارتباط با توضیح روشنگری در مورد مفقود شدن کامنتها، اگر اعتراض نشود، توضیحی داده نخواهد شد؟ ضد-اقتدار
روشنگری با دستور کدام ضد انقلاب کامنتهای خوانندگان را در زیر مقالات گذشته پاک کرده؟ احتمالا نوکرهای سوسیال دموکرات امپریالیستهای غربی از جمله سازمان کارگران انقلابی ایران. خوب است که یک نمونه از هر مقاله دارای کامنت کپی کردم چون پیش بینی میکردم در روز مبادا چنین تعرضی به آزادی صورت خواهد کرفت. ضد-اقتدار