ساخت چین
گیلانک رویانی
.
آکی ساونون فنلاندی که شرکتش پرچم هم تولید می کند با آهی جانگداز می گوید: بزرگترین و با اهمیت ترین سمبل استقلال کشورمان یعنی پرچم کشور ما نیز ساخت چین هست. و این نمونه دردآوری از گلوبالیزم می باشد.
مدتی است نرسیدم چیزی بنویسم. دیروز دوستی عکس جالبی برایم فرستاد، عکس پرچم آمریکا که در گوشه ای از آن با متن خیلی ریز نوشته شده: ساخت چین. این عکس بهانه ای شد تا پست اخیر را بنویسم.
خیلی از ما ایرانیها فکر می کنیم فقط تو مملکت ما هست که فروشگاهها از اجناس چینی انباشته شدند. اما با کمی جستجو و تحقیق می بینیم که این پدیده ایست جهانی و هیچ کشوری در دنیا از هجوم اجناس چینی در امان نمانده است. هزاران شرکت بومی در کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی جهان بخاطر هجوم واردات کالاهای چینی ورشکست شدند و برای همیشه از صحنه بازار محو گشتند. راستش در این زمینه هیچ گناهی را نمی توان گردن چینی ها انداخت. می شود آنها را در زمینه سرکوب مردم تبت، سانسور، عدم رعایت حقوق بشر و در مجموع بخاطر دیکتاتوری سیاسی شان مورد نکوهش قرار داد، اما در مورد کالاهای چینی نه. چینی ها با اینکه از نظر سیاسی و طرز اداره کشور کماکان به شیوه سابق تک حزبی و دیکتاتوری حکومت می کنند و جلوی هرگونه انکشاف دمکراسی را می گیرند، اما از نطر اقتصادی دقیقا همان خطی را پیش می برند که سالها تئوریسین های نئولیبرال آمریکا و اروپا، یعنی سرمایه داری جهانی توصیه میکردند. این تئوریسین ها پیش بینی می کردند اگر دروازه های بسته چینِ چند میلیارد نفره به روی کالاهای آمریکایی، ارویایی و ژاپن باز شود سودهای کلان ماورا ذهن ما از این بازار بکر نصیب شان خواهد شد و شاید برای مدتی طولانی از ابتلا به بیماری مزمن بحرانهای ذاتی سیستم سرمایه داری مصون خواهند ماند. اما پیش بینی ها غلط درآمدند و درست برعکس این بازار جهانی است که مورد هجوم کالاهای چینی از هر نوعش، مثل لاستیک ماشین، کامپیوتر و وسایل الکترونیک، پوشاک و … قرار گرفته اند. تاکنون اروپا و آمریکا صدها مانع و “مزاحمت” گمرکی برای ورود کالاهای چینی ایجاد کرده اند اما این تلاشها دردی را دوا نکردند.
مدافعین تئوریک گلوبالیزاسیون در مخمصه بدی قرار گرفته اند. از یک طرف نمیتوانند شاهد ورشکستگی شرکتهای خودی بخاطر ناتوانی در رقابت با چینی ها باشند و از طرف دیگر نمی خواهند به شکست تئوریک خودشان، یعنی تئوری باز گذاشتن دست بازار و آزادی تحرک بدون مانع سرمایه و کالا بین مرزها اعتراف کنند.
البته کله گنده ها هیچوقت ضرر نمی کنند، سرمایه جهانی چنان به هم تنیده شده که هرجای دنیا روی هر موسسه بزرگی انگشت بگذاری می بینی پشتش سرمایه های آمریکایی، چینی و اروپایی مشترکا خوابیدند. عواقب بحران و ضررهایش هم نصیب مردم معمولی می شود و نه صاحبان سرمایه ها. پمپاژ میلیاردها دلار از پول مالیات دهندگان به موسسات متضرر اگر کمک نکرد به جان کارکنان معمولی موسسات می افتند. هزاران نفر را بیکار و بد بخت کردند. فشار اقتصادی و پیامد بد روانی آن چنان مردم را در منگنه قرار داده که تعداد خودکشی ها در یک سال اخیر در سراسر دنیای صنعتی سیر صعودی وحشتناکی به خود گرفته است. فقط در بزرگترین شرکت تلفن فرانسه در یک سال اخیر ۲۲ نفر خودکشی کردند که مورد آخرش یک خانم ۳۲ ساله بود که پس از اتمام جلسه ای که درباره تغییر و تحول در شکل اداره و انتقال و جابجایی پرسنل موسسه داشتند از طبقه چهارم خود را به پایین پرت کرد و فوت کرد. خوبی دمکراسی این هست که آدم می تواند همه این ایرادها و اشکالات را از سیاستهای غلط دولتها، رهبران و قدرتمندان بگیرد بدون اینکه از عواقب آن مثل شلاق و زندان و شکنجه ترسی داشته باشد. وگرنه در جایی که دمکراسی نباشد چه بلایی سر وبلاگ نویسی نمی آورند که بپرسد: چرا وقتی هنوز برنجکاران ایرانی برنجهایشان را نفروخته اند کشتی کشتی برنج وارد می کنید؟. چرا به گفته رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس سالانه نیاز به واردات ۳۵۰ هزار تن برنج در کشور هست و شما در سال گذشته ۱ میلیون و هشتاد هزار تن برنج وارد کردید؟ راستی این واردکنندگان که تیشه به ریشه کشاورزی ایران میزنند کیانند؟ و چرا؟ چرا؟ ….
Comments
ساخت چین<br>گیلانک رویانی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>