Comments

آوای ماندگار<br> گیلانک رویانی — 2 دیدگاه

  1. بر خلاف نظر نویسنده مقاله، شعر اصلا از دموکراسی دفاع نمیکند، شعر دارد میگوید که خرافات نباشد، کشور یا وطن نباشد، جنگ نباشد، مالکیت و حرص و ولع نباشد، همه یکی باشند و آقا بالاسری وجود نداشته باشد. در دموکراسی جنگ وجود دارد، حرص و ولع وجود دارد، مرز وجود دارد و مالکیت بر وسایل تولید مقدس و تحمیل است. شعر کاملا آنارشیستی کمونیستی است. شعر، مطابق کمونیسم کاذب شوروی (سرمایه داری دولتی مارکسیستی) آن دوران هم نیست.

  2. مقاله نظر جان لنون را سانسور کرده است.
    در شعر اهنگ آمده:
    “ تصور کن مالکیتی وجود ندارد
    تعجب می‌کنم اگر بتوانی
    نیازی به حرص یا گرسنگی نیست؛
    برادری بشر.
    تصور کن همه مردم
    زمین را با یکدیگر قسمت می‌کنند…”
    اما،
    در مقاله مبخوانیم:
    “ البته “فساد جوانان” و اظهار نظر در مورد مذهب همه اش دستاویزی بیش نبودند. آنچه که دولتها و کلیسا و قشریون را به مخالفت و تحریم کارهای جان لنون واداشت نظرات صلح دوستاته ، انساندوستانه ، آزادیخواهانه و دمکراتیک وی و همچنین شورشگری او علیه وضعیت ناعادلانه موجود بود.”
    خیر،
    نفرت از جان لنون بعلت هواداری او از کمونیسم بود، همه میدانند که میلیونها شعر و آهنگ در دفاع از صلح، انساندوستی، آزادیخواهی و دموکراسی هست و موجب نگرانی نشده. این کمونیسم است که واقعا نگران کننده است.
    در حقیقت،
    مقاله ضد جان لنون است و دموکراسی استثمارگران را تبلیغ میکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>