دوستان عزیز،
بپیوست، کتاب کمپیدای صادق هدایت را، که در دوران حکومت پهلوی و حکومت اسلامی در ایران انتشارش ممنوع بوده و سانسور شد، ضمیمه میکنم. این کتاب در طبقه بندی (ژانر) رمانهای تخیلی (در زمان تالیف اش) و اینده نگر بوده که اکنون به تحقق رسیده است. بسیاری این کتاب را در ردیف کتابهایی مانند “1984” جورج ارول و رمانهای علمی-فلسفی اینده نگر قرار میدهند که قرار است هشداری به نسل های متفکر، و از طریق انها به بقیۀ اجتماع، بوده و بیداری سیاسی را به ارمغان بیاورند. در زیر، تم اصلی داستان را میتوانید از نظر بگذرانید:
” البعثة الاسلامیه الی بلاد الافرنجیه [یا کاروان اسلام] رساله طنزآمیزی از صادق هدایت است. هدایت در این اثر با استفاده از تمثیلهای طنز تلخ مذهبی رفتار تودهای از زوار را مورد انتقاد قرار میدهد. هدایت در این کتاب روحانیون اسلامی یا به اصطلاح آخوندها را به باد انتقاد گرفته و با لحنی تمسخرآمیز بیان میکند که آخوندها تنها برای منافع شخصیشان خود را بدین لباس درآوردهاند. داستان این کتاب که از زبان یک خبرنگار عربی نقل شده بدین شرح است: که عدهای مذهبی در جلسهای تصمیم میگیرند که برای مسلمان کردن سرزمینهای کفر به آنجا سفر کنند لذا گروهی گرد آمده و با پولی که از مردم جمعآوری کردهاند سفر را آغاز میکنند؛ اما یکی از اخوندها که مسئول نگهداری از پولها بوده و خیلی ادعای روحانیت داشته ضمن سفر با پولها فرار میکند و بقیه آخوندها در کشورهای اروپایی ماندگار و به رقص و آواز روی میآورند که خبرنگار در آخر داستان با آنها روبرو میشود و داستان را از زبان آنها میشنود.”
دوستان عزیز،
بپیوست، کتاب کمپیدای صادق هدایت را، که در دوران حکومت پهلوی و حکومت اسلامی در ایران انتشارش ممنوع بوده و سانسور شد، ضمیمه میکنم. این کتاب در طبقه بندی (ژانر) رمانهای تخیلی (در زمان تالیف اش) و اینده نگر بوده که اکنون به تحقق رسیده است. بسیاری این کتاب را در ردیف کتابهایی مانند “1984” جورج ارول و رمانهای علمی-فلسفی اینده نگر قرار میدهند که قرار است هشداری به نسل های متفکر، و از طریق انها به بقیۀ اجتماع، بوده و بیداری سیاسی را به ارمغان بیاورند. در زیر، تم اصلی داستان را میتوانید از نظر بگذرانید:
” البعثة الاسلامیه الی بلاد الافرنجیه [یا کاروان اسلام] رساله طنزآمیزی از صادق هدایت است. هدایت در این اثر با استفاده از تمثیلهای طنز تلخ مذهبی رفتار تودهای از زوار را مورد انتقاد قرار میدهد. هدایت در این کتاب روحانیون اسلامی یا به اصطلاح آخوندها را به باد انتقاد گرفته و با لحنی تمسخرآمیز بیان میکند که آخوندها تنها برای منافع شخصیشان خود را بدین لباس درآوردهاند. داستان این کتاب که از زبان یک خبرنگار عربی نقل شده بدین شرح است: که عدهای مذهبی در جلسهای تصمیم میگیرند که برای مسلمان کردن سرزمینهای کفر به آنجا سفر کنند لذا گروهی گرد آمده و با پولی که از مردم جمعآوری کردهاند سفر را آغاز میکنند؛ اما یکی از اخوندها که مسئول نگهداری از پولها بوده و خیلی ادعای روحانیت داشته ضمن سفر با پولها فرار میکند و بقیه آخوندها در کشورهای اروپایی ماندگار و به رقص و آواز روی میآورند که خبرنگار در آخر داستان با آنها روبرو میشود و داستان را از زبان آنها میشنود.”
این کتاب را به رایگان میتوانید در سایت زیر مطالعه کرده یا ضبط کنید:
https://archive.org/details/20240218_20240218_2134/page/42/mode/2up