3 اطلاعیه از شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
اوضاع سیاسی ایران پس از جنگ دوازده روزه
با فرمان ترامپ جنگ اسرائیل و رژیم اسلامی که از ۲۳ خرداد و با حمله اسرائیل آغاز شده بود، قطع شد. این جنگ آغاز شد تا راه حلی برای سوالات پاسخ نگرفته آژانس اتمی و شرایط تسلیم رژیم اسلامی به آمریکا که خامنه ای انرا صلح تحمیلی و غیر قابل قول خواند بیابد. زیرا هیچ دورنمایی برای حل این معضلات از طریق مذاکرات رژیم اسلامی با آژانس، سه کشور اروپایی و پنج دور مذاکره با نماینده ترامپ نداشت. این آتش بس ناپایدار زیرا هنوز مبانی و مفاد توافق آتش بس علنی با آمریکا منتشر نشده تا بتوان تاثیر جنگ را در حد عقب نشیی رژیم اسلامی مشاهده و تحلیل کرد.
دو طرف هر جنگی در مدت آتش بس به ترمیم ضربات و رفع نقاط ضعف خود می پردازند تا برای امکان شروع مجدد جنگ آماده تر باشند. توانایی هر طرف جنگ در کسب آمادکی برای آغاز مجدد جنگ مبنای چانه زنی در مذاکرات است. حفظ مشهود شکاف بزرگ اکثریت مردم ایران با رژیم اسلامی در طول جنگ، از هم پاشیدن استراتژی بازدارندگی که بر تهدید اتمی، موشکهای بالستیک و نیروهای نیابتی استوار بود، نفوذ سازمانهای اطلاعاتی کشورهای خارجی و به ویژه اسرائیل در بالاترین نهادهای رژیم اسلامی و ناتوانی مفرط این رژیم در دفاع از حریم هوایی کشور در کوتاه مدت، از جمله نقاط ضعف بزرگی است که در کوتاه مدت نمی توان بر آن غلبه کرد. بنابراین رژیم اسلامی در مذاکرات حول مفاد آتش بس در مقابل هر تهدید به آغاز مجدد جنگ شدیدا آسیب پذیر است.
حد عقب نشینی و یا تسلیم رژیم اسلامی چه بسا منشا اختلافات بزرگ در بالاترین سطوح قدرت شود منتها مادام که خامنه ای کنترل اوضاع را در دست دارد، اختلافات جناحها منجر به دو رویه متضاد نخواهد شد و همگی علیه مردم و برای حفظ کل نظام یکسان عمل خواهند کرد.
رژیم اسلامی و فاشیستهای سلطنت طلب و رضا پهلوی و کلا همه جریاناتی که از یک طرف این جنگ ارتجاعی دفاع کردند، از بازندگان جنگ دوازده روزه بودند. فاشیستها سلطنت طلب یک طرف جنگ بودند اما نتوانستند وظیفه خود را در به میدان آوردن مردم ایران بعنوان نیروی زمینی آمریکا و اسرائیل انجام دهند. ملیمذهبیها، بخشی از لیبرالها و جمهوریخواهان نیز فاصله خود را با رژیم اسلامی کم کردند و از یک طرف جنگ دفاع کردند. سوسیالیستهای ایران در مجموع، و تشکلهای فعلا موجود جنبشهای اجتماعی و طبقاتی ایران فاصله خود را با هر دو طرف جنگ ارتجاعی حفظ کردند و انسجام خود را از دست ندادند. در میان کل اپوزیسیون، سوسیالیستها و پایگاه طبقاتی و اجتماعی شان در موقعیت بهتری برای ادامه مبارزاتشان در راستای جنبش انقلابی مردم ایران که از دیماه ۹۶ آغاز شد برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی قرار دارند.
جمهوری اسلامی با شکستهای پی درپی در عرصههای جهانی، منطقهای و ناتوانی در تامین حداقلهای نیازهای جامعه، در وضعیت شکننده و نابسامانی قرار گرفته و از ترس گسترش جنبش انقلابی، سیاست سرکوب را که در طول جنگ افزایش یافته بود، با دستگیری، شکنجه و اعدامهای گسترده تر تشدید کرده است. مقابله با ایجاد یک فضای قبرستانی در اولویت فعالین جنبش کارگری و همه جنبش های پیشرو اجتماعی و جریانات چپ و کمونیست قرار میگیرد. ادامه شکلگیری همیاری های مردمی در طول جنگ که نشانه بلوغ جامعه و زمینه های همبستگی از پائین است، بستر مناسبی برای ابتکار عمل و همبستگی علیه سرکوب را فراهم می آورد.
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
چهارشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴
برابر با ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵
امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
*****************
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
پیامدهای شرکت مستقیم آمریکا
در جنگ ارتجاعی با حمله به مراکز هسته ای
حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته ای اصفهان، نطنز و فردو در یکشنبه اول تیرماه، رژیم اسلامی را در مقابل توافق با ترامپ، نه اروپا، یا روبرو شدن با جنگی تمام عیار گذاشت. توافقی که تسلیم محض است و خامنه ای آنرا صلح تحمیلی و غیر قابل قبول دانست. حمله سپاه پاسداران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر خساراتی ببار نیاورده که ترامپ برای باز گرداندن رژیم اسلامی به میز مذاکره، نتواند از آن صرف نظر کند.
رژیم اسلامی قدرت دفاع از حریم هوایی کشور را ندارد و هواپیماها و پهبادهای اسرائیل هر روزه اهدافی را در ایران بمباران می کنند. سپاه پاسداران بجز حمله موشکی به شهرهای اسرائیل که فقط تعداد کمی از “گنبد آهنین” عبور میکنند، هیچ اهرمی برای متوقف کردن حملات اسرائیل ندارد. اهدافی که اسرائیل و آمریکا در مقابله با رژیم اسلامی داشتند متناسب با توانشان در حمله به اهداف نظامی و غیر نظامی رو به تغییر است. غنی سازی صفر درصد، محدودیت در برد موشکهای بالستیک و قطع کمک به نیروهای نیابتی دارد کنار گذاشته میشود و ترامپ پس از حمله به تاسیسات اتمی اصفهان، نطنز و فردو “رژیم چنج” را مطرح کرده است.
شکاف جناح های رژیم اسلامی برای پاسخ به اروپا، اسرائیل و آمریکا علنی است، منتها هنوز از کنترل خامنه ای خارج نشده و همگی یکدست عمل می کنند. خارج شدن توازن قدرت فعلی جناح ها به دلیل مرگ خامنه ای و یا دلایل دیگر در تغییر مسیر جمهوری اسلامی در مواجهه با جنگ و بحران کنونی موثر است. آمریکا و اسرائیل برای “رژیم چنج” پیاده نظام ندارند. فاشیست های سلطنت طلب و رضا پهلوی در تلاشند تا مردم ایران را تبدیل به پیاده نظام نتانیاهو کنند که به جنایت جنگی و نسل کشی متهم است و تحت تعقیب دادگاه بین المللی کیفری است.
مشکل بزرگ جمهوری اسلامی با هر توافقی بررسی تاثیر آن در مردم ایران است که خواهان سرنگونی انقلابی آن هستند. رژیم اسلامی در میانه منگنه مردم ایران و حملات نظامی اسراییل و آمریکا و فشار “مکانیسم ماشه” سه کشور اروپایی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی بجای تسلیم به مردم ایران، راه مذاکره و سازش و تسلیم به آمریکا و اروپا را پیش گرفته و سرکوب مردم تشدید کرده است. گشت های شبانه و بازرسیهای جاده ای به ویژه در کردستان و افزایش دستگیریها تلاش عبث رژیم اسلامی است برای حفظ خود در مقابل مردم.
اسرائیل و آمریکا بدون هیچ نگرانی از عواقب مرگبار تشعشعات اتمی برای مردم و محیط زیست، به تاسیسات اتمی در ایران حمله کردند و مردم ایران بدون هیچ امکانات و آموزشی برای مقابله با خطر تشعشعات اتمی رها شده اند. رژیم اسلامی برای محافظت از سانتریفیوژها و موشکهایش شهرکهایی زیر کوه ساخته، اما مردم ایران برای در امان ماندن از بمباران رژیم آپارتاید و آدمکش اسرائیل شهرهای محل زندگیشان را ترک می کنند. مردم ایران که حتی قبل از حمله اسرائیل در ۲۳ خرداد نیز با کمبود آب و برق روبرو بودند، بجز خودشان و ابتکاراتی نظیر گروههای همیاری برای اسکان، هیچ یار و یاوری ندارند تا از صدمات جنگ ارتجاعی رژیم اسلامی و رژیم اسرائیل بکاهند. همبستگی مردم ایران علیه رژیم اسلامی و علیه آمریکا و اسرائیل بزرگترین عامل آمادگی است برای تعیین سرنوشت خود علیه دو جریان ارتجاعی و آدمکش حاکم بر ایران و فاشیست های سلطنت طلب و رضا پهلوی.
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی!، زنده باد سوسیالیسم!
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴
برابر با ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵
امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
******
اطلاعیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
علیه جنگ ارتجاعی اسرائیل و رژیم اسلامی
حمله اسرائیل در روز جمعه، رژیم اسلامی را که در تدارک شرکت در دور ششم مذاکرات روز یکشنبه با آمریکا در مسقط بود، غافلگیر کرد. استراتژی بیپایه بازدارندگی هستهای رژیم اسلامی که با صرف صدها میلیارد دلار و به قیمت فلاکت اقتصادی دهها میلیون مردم ایران بناشده بود، فروریخت. حاکمان اسلامی پس از شوک اولیه که بر کل نظام و بدنهاش به خاطر از دست دادن فرماندهان ارشد سپاهی و هستهای واردشده بود، از دیشب موشکباران اسرائیل را آغاز کرده است. اما چگونگی پایان دادن به این جنگ که هیئت حاکمه ایران از ابتدا حیثیت خود را به نابودی اسرائیل گرهزده همراه با تعیین تکلیف نهایی پرونده هستهای که با اجلاس شورای حکام شماره معکوس آن شروعشده، چهبسا محور مناقشات درونی و بروز شکافهای بزرگ در رژیم اسلامی خواهد بود.
همانگونه که از پیش روشن بود و از دیروز که حمله اسرائیل شروع شد مجدداً اثبات گشت که اکثریت مردم ایران در هیچ جنگی در کنار رژیم اسلامی نخواهند بود. جنگ واقعی مردم ایران، جنگ با کلیت رژیم اسلامی برای سرنگونی انقلابی آن است. جنگی که از دیماه ۹۶ شروع شد و با قتل مهسا و جنبش انقلابی ۱۴۰۱ ادامه یافت. از دید رژیم اسلامی، مردم ایران دشمن اصلی موجودیتش هستند، نه اسرائیل. بنابراین حاکمیت اسلامی سعی خواهد کرد از حمله اسرائیل به نفع خود سود جوید تا مبارزات جنبشهای مختلف اجتماعی و طبقاتی را که تا پیش از حمله اسرائیل جریان داشت، سرکوب کند.
پوشیده نیست رژیم نژادپرست اسرائیل که مانع دسترسی میلیونها نفر از مردم غزه به غذا، دارو و ابتداییترین امکانات زنده ماندن است و دادگاههای بینالمللی حکم بازداشت نتانیاهو را به جرم نسلکشی صادر کردهاند، دوست و متحد فاشیستهای سلطنتطلب و رضا پهلوی هستند نه مردم ایران. رژیم فاشیست اسرائیل و رژیم اسلامی بهانه وجودی یکدیگرند و ادامه حیات جنایتکارانه خود را با وجود دیگری توجیه میکنند و هر دو دشمنان کارگران و مردم زحتمکش و علیه هر نوع ترقی و آزادیخواهی در منطقهاند.
بیتردید این جنگ، تودههای مردم ایران را که عزم جزم کردهاند تا از شر نظام سراپا فاسد و جنایتکار اسلامی خلاص شوند، خانهنشین نخواهد کرد. جنبشهای اجتماعی و طبقاتی در ایران در کنار نیروهایهای چپ و کمونیست و نهادهای پیشرو با کمک یکدیگر راه خود را برای ادامه مبارزاتشان علیه کلیت رژیم اسلامی، علیه اسرائیل و متحدان سلطنتطلبش خواهند یافت.
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴
برابر با ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵
امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
“سرنگونی انقلابی” این سازمانها و احزاب تعریف روشنی ندارد اما با مراجعه به اسناد و ادبیات این تشکلات براحتی میتوانیم نتیجه بگیریم که چیزی نیست جز سرنگونی برای درست کردن یک دولت بلشویکی، جکا سازی، استالین سازی و بعد کی جی بی سازی برای بقا.
—
الان، این تشکلات نمی گویند طبقه کارگر میخواهد رژیم سرنگون کند، میگویند که “مردم” میخواهند. دلیل این تاکتیک این است که میخواهند تا میتوانند نیرویهای اجتماعی سرنگونی رژیم را زیاد کنند. بقول مائو (گرچه مائوئیست نیستند) تضاد عمده دولت است که باید سرنگونی شود. حال اگر سرنگونی مثلا توسط آنها انجام شد و یا با تائید آنها، سیاست شان تغییر پیدا میکند به صورت انقلاب کارگری (نه دیگر مردمی) برای درست کردن دیکتاتوری پرولتاریا. خواهند گفت سرنگون باد جمهوری دموکراتیک بورژوازی. بعد از اینکه این سازمانها موفق شدند و دولت درست کردند، در ذهنیت آنها، جامعه تبدیل می شود به پرولتاریای در قدرت (خودشان) و مخالفین که ضد انقلاب هستند. در حقیقت همین هواداران شورش “زن زندگی آزادی” که بیان سوسیالیستی نداشت، در جامعه تحت سلطه این سازمانها، میشود ضد انقلاب برای بازگشت سرمایه!
—
البته، این سازمانها و احزاب در بالای جامعه یعنی در دولت دیکتاتوری پرولتاریا، با هم در جنگ خواهند بود و در جنگ برای هژمونی، آنی که زرنگ تر و باهوش تر و جنایتکار تر است، مثل استالین، کار بقیه را تمام میکند که معمولا بهانه اصلی اش هم هست جنگ برای بقای میهن سوسیالیستی.
—
انترناسیونالیسم آنها چگونه است؟ فعلا که وجود ندارد. بعد از پیروزی و درست کردن دیکتاتوری پرولتاریا، انترناسیونال را جهت میدهد در خدمت بقای میهن سوسیالیستی شان و برایش هزاران صفحه سیاه میکنند که بگویند بقای میهن سوسیالیستی بنفع همه کارگران جهان است!!!
—
آنارشیست
اگر مردم ایران خواهان سرنگونی رژیم بودند، رژیم سرنگون شده بود. چرا خودتان را گول می زنید؟
ذهنیت زنان و کارگران ایران انقلابی نیست و حالا می بینیم حتی سرنگونی طلبانه هم نیست.
نفرت از رژیم در میان ایرانی ها الزاما به معنای انقلابی بودن نیست.
شعار سرنگونی شما ضد انقلابی است چون انقلاب را سیاسی جلوه میدهد و چهار دهه هست که فکر میکنید انقلاب با سرنگونی شروع می شود در حالیکه ارتجاع با سرنگونی به شکل دیکری شروع میشود و بهترین مثال در درون خودتان است: لنین و استالین.
هیچ تفاوتی بین کنه روابط اجتماعی موجود در ایران با سایر کشورها وجود ندارد، این روابط اقتدارگرایانه و استثمارگرانه است.
مارکس و انگلس شعور درک درست ارتحاع را نداشتند، شما ها هم ممکن است بگوئیم دیر شده، اگر هواداری دارید، امید است که آنها بفهمند.
ارتجاع هست: هیراشی، بردکی مزدی، امپریالیسم، تعصبات، تبهکاری و خرافات.
آنارشیست