متحد بفکر جلو گیری از جنگ در مرزهای ایران باشید
امین بیات
گفتمان سیاسی و همسوئی اپوزیسیون ، توسط سلطنت طلبان پایمال شد:
در ششماهه خیزش انقلابی ” زن، زندکی،آزادی” از کلیه طبقات اجتماعی در کنار هم و مسالمت آمیز ، بدون ایجاد تشنج ، همسو علیه کلیت حاکمیت اسلامی در خیابان بمبارزه پرداختند ، اما جنگ طبقاتی ، نهادهای وابسته به سرمایه داری با فراموش کردن گذشته ی ننگین خود ، در جهت حفظ و گسترش منافع طبقاتی خود علیه اکثریت جامعه که زحمتکشان و هواداران طبقه زحمتکش باشند،بدستور بیگانه دامن به فرافکنی زدند،تضاد منافع اکثریت با حد اقل طرفدار سرمایه ، باید سمت و سوی مبارزه را وسعت بدهد و سرمایه داری جهانی را مسئول این همه نابسانی در ایران بداند،هیچ از خود پرسیده اید که چرا سرمایه داری جهانی از بخش کوچک سرمایه دار مانند جناح سلطنت یا جناح مجاهدین که هر دو دست بسته در خدمت اهداف سرمایه داری هستند، دفاع میکنند و یا در انقلاب 57 از ارتجاعی ترین بخش که خمینی باشد دفاع کردند .
رژیم دست نشانده دوران عصر حجر که توسط چهار کشور (آلمان،فرانسه،انگلیس و آمریکا) در چهل و چهار سال پیش که در جلسه گوادالپ تصمیم آنرا گرفتند، امروز در کلیه زمینه ها ، سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و سیاست خارجی با شکست و فروپاشی روبرو شده ، تنها با شیوه زندان، شکنجه و اعدام توانسته زندگی ننگین اسلامی خود را ادامه دهد، و تا زمانیکه آخوندها و سپاه پاسدران جنایتکار و تروریست در قدرت هستند، این بساط زندان، شکنجه و اعدام ادامه خواهد داشت.
متاسفانه، بخشی از ایرانیان چه تشکیلاتی و چه منفرد ، بدنبال دریوزگی و مماشات با عوامل این چهار کشور میباشند ، فکر میکنند که آنها یعنی دولتهائیکه خمینی عقب مانده و وحشی را بر جان و مال مردمان ایران حاکم کردند تا منافعشان در دراز مدت بهتر از نوکر و دست نشانده قبلی (شاه) تامین شود،میخواهند بنام”حقوق بشر” از مردم ایران پشتیبانی کنند، بنظر من سیاست” حقوق بشر”ی این دولتها تابع تامین منافع آنها میباشد،و نیروهای این چینینی را دست انداخته اند، وعده های آنها دروغ است که با رژیم اسلامی تروریست وآدم کش که خود اسلام را بر مردم ایران حاکم کرده اند خط کشی کنند، و به اصطلاح از حقوق مردمان ایران در برابر تجاوزات این دولت تروریستی دفاع کنند، تنها به بی عقلی سیاسی و توهم این نیروها و افراد که یا آگاهانه و نوکرصفت و یا نا آگاهانه و فقط بدنبال کسب منافع، شغل و ثروت و امکانات هستند ، وعده میدهند ، و با این شیوه سلطه طلبانه سرمایه داری توانسته اند آنها را در خدمت اهداف سرمایه داری فعال کرده ، اکثریت مردم دریافته اند یا در خواهند یافت که دفاع از منافعشان بکمک بیگانگان ، فرستادن مردم به سرآب بوده و هست.
کشورهای سرمایه داری نامبرده هدفمند با برنامه هایشان را برای نابودی ایران و مردم ایران تنظیم میکنند ، مردم و تاریخ ایران در خطر و در دستور کار سرمایه داری جهانی است، بدستور بیگانه (چین ، روسیه و کشورهای اتحادیه اروپا) آخوند ها را موظف کرده اند تا کلیه جنگلها، محیط زیست ، خانواده و بالاخره با کشتار وحشیانه جوانان و همچنین کشتار عمومی را عملی کرده و آتش کشیدن کشور و ایران را به سر زمینی سوخته ، تبدیل کرده تا نسل ایرانی نابود شود، مردم اگر توجه به اینگونه مسائل نکنند فردا خیلی دیر خواهد شد.
در حقیقت دستگاههای دولتی برای باقی ماندن درقدرت برنامه ریزی میکنند که چگونه شرایط را هر روز برای مردم بدتر کنند، و غیر مستقیم مورد تشویق و توجه عوامل سرمایه داری امپریالیستی قرار میگیرند، مردم باید واقعیتها را به پذیرند و از سیاستهای مخرب و ضد مردمی دولتها آگاه شوند تا جلوی نفوذ این جانیان را با شیوه ای که ممکن است سد کنند.
تازه اوج عقب ماندگی و نادانی در این است که فرزند شاه دیکتاتور و وابسته که بدست عوامل سرمایه داری جهانی و اسرائیل سرنگون شدند ،حالا آقا رضا پهلوی نادان و دست نشانده در کنار دیوار ندبه میرود و سر بدیوار میکوبد،
ننگ و نفرت بر سرمایه داری و عوامل داخلیش در ایران، سلطنت طلبان طیف راست افراطی ارتجاعی، ساواکیها را تعلیم و تربیت کرده و میکنند و قصد انتقام از نیروهای مترقی را دارند، شعار بعضی سلطنت طلبان افراطی لمپن ، ” رهبر ما پهلویه هر که نگه اجنیه “، یادشان رفته که شاه نماینده اجنبی بوده ، متاسفانه هواداران رضا پهلوی در دوران خیزش جنبش انقلابی “زن ، زندکی، آزادی”سیاست تفرقه و همسوئی با سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را دارند، و در تعهداتی که به امپریالیسم جهانی داده اند در حال به روز کردن آن میباشند.
راه نجات را درحمله نظامی بوسیله آمریکا یا اسرائیل می بینند، و از جانبی دیگر فرزند بی غیرت وضد ایرانی شاه برای تهدید مخالفین سازمان شکنجه گر ساواک که جنایاتش برای ایرانیان محرض بوده را به رخ مردم میکشد و از حفظ سپاه تروریستی و جنایتکار سخن بمیان میآورد ، همان ساواکی که حقوق به آخوندها می پرداخت و آنها را به دستور بیگانه بر جان و مال مردم حاکم کردند و رهبرانش، فرار نمودند.
بالاخره روزی که دیر هم نیست فرا خواهد رسید که تورم افسار گسیخته بالاتر خواهد رفت ، گرسنگی همه جا گیر خواهد شد، مسئله ترس بیشتر از امروز خواهد شد و کلن از بین میرود، لشگر گرسنگان جان بر کف علیه بر هم زدن کل سیستم آخوندها به خیابان خواهند آمد، تا خود را و نسل آینده را از شر شرایط مرگ و زندگی نجات دهند و طومار اسلام ارتجاعی را در هم به پیچند، و برنامه های رذیلانه امپریالیسم جهاهانخوار را نقش بر آب کنند.
البته که سرمایه داری جهانی و عوامل داخلی آنها بیکار نخواهند نشست، تحریک دولت ارتجاعی افغانستان یا بهتر است بگوئیم گروه مرتجع اسلامی سنی تروریستی و آدم کش و ضد زن طالبان ، که توسط دولت امپریالیستی آمریکا بایدن برجان و مال مردم افغانستان حاکم کردند ،حکایت از بروز و اجرائی کردن برنامه های از پیش تعیین شده را در مورد نا امن کردن مرز ایران و افغانستان و تجاوز به خاک ایران ، بستن مسیرآب رود هیرمن به ایران همه برنامه های آمریکا و شرکاء اروپائی آنها است ، به بهانه کمک پاسداران قاچاقچی، مزدور و جنگ طلب ، به جنگ بین روسیه و اکراین، مسئله آذربایجان و ایران و تهدید های دوطرفه، همه نشانه های تنگ کردن حلقه محاصره دولت اسلامی و مرتجع ایران است،تا جمهوری اسلامی را وادار کنند به غلط کردن وقبول کلیه خواستهای آمریکا و اتحادیه اروپا در مورد قبول فرجام.
اخیرا برای گوشزد کردن به جمهوری اسلامی “صندوق بین المللی پول ” اعلان کرد که ایران به این بانک صد میلیارد بدهکار است، و امتناع پرداخت سوریه بابت بدهی به ایران مبلغ پنجاه ملیارد، علیرغم ارسال نفتهای مجانی، هدف
امپریالیسم تغییر صورت مسئله ی مخالفان جمهوری اسلامی که همان بر اندازان است ، میباشد، از افکار عمومی که بقای جمهوری اسلامی را تضمین میکنند ، مردم و نیروهای سیاسی باید عکس بر گردان سیاست سرمایه دارای جهانی و داخلی آنها باشند.
انقلاب 57 توسط نیروهای مترقی تدارکش دیده شد، اما بوسیله امپریالیسم به ارتجاع اسلامی هدیه گردید، و بوسیله آخوند ها تبدیل به یک انقلاب ضد مدرنیته شد ، بعد از چهل و جها ر سال جوانان از زن و مرد با کسب تجربه و شناخت از ماهیت اسلام دیگر حاضر به اجرای قوانین عقب مانده اسلامی نیستند، و جامعه با رویگردانی از دین در حال تحول پذیرش دین نیست نگاهش بسوی مدرنیته در حرکت و بخاک سپاری اسلام و بیرون انداختن آن از جامعه ایرانی است.
سرکوبهای وحشیانه مخالفین ، اعدامها ،بعنوان عناوین شرم آوری مانند توهین به مقدسات، نقض تمامیت ارضی، تجزیه طلبی،بر هم زدن امنیت جامعه ، بازداشت ، زندانی ،شکنجه و اعدام ، با این وجود جوانان از زن و مرد جان بر کف در حرکت به جلو و هدف سرنگونی است
شروع جنگ افغانستان طالبانی با پاسداران تروریست:
تحریک دولت ارتجاعی افغانستان یا گروه تروریستی و آدم کش ،ضد زن طالبان که توسط دولت امپریالیستی آمریکا بر جان و مال مردم افغانستان حاکم شدند، حکایت از اجرادی کردن برنامه های از پیش تعیین شده در مورد نا امن کردن مرز ایران با افغانستان و تجاوز به خاک ایران ، همه برنامه های آمریکا و شرکاء اروپائی آنهاست، به بهانه ی کمک پاسداران قاچاقچی و جنگ طلب ایران در جنگ اکراین در کنار دولت متجاوز روسیه .
برنامه سرمایه داری جهانی و داخلی این است که انتقام بستن سفارت امریکا و بگروگان گرفتن کارمندان آن بفرمان روسیه و چین، سپاه در سالهای درگیری در سوریه جوانان پاکستانی را تحت ارتش دویست و پنجاه هزار نفری زینبیون و جوانان افغانی را تحت نام فاطمیون با مخارج هنگفت تعلیم نظامی دادند ، این جوانان بیکار ، مذهبی و عقب مانده را در خدمت گرفتند، امروز همین جوانان موی دماغ سپاه پاسداران شده اند و هیچ بعید نیست که بزودی مشهد را تصرف کنند، در حقیقت این نیروی عظیم و وحشی در خدمت اهداف سرمایه داری بخصوص آمریکا قرار گرفته اند، این سیاست بیگانه برای این بوده که در مقطع مناسب امروز از این نیروی عظیم علیه منافع مردم ایران استفاده کرده و بفرمان سرمایه داری جهانی تجاوز به خاک ایران کنند .
بالاخره نا امیدی مردم و در رد کلیت جمهوری اسلامی توسط مردم آنها را به خشم وا دار خواهد نمود و این خشم و انزجار است که از ملا ها و عملکرد جنایتکارانه آنها بوجود آمده ، باور های مردم تغییر بنیادی کرده و به اسلام و آخوند و ملا دیگر بهائی نمیدهند،دریافته اند که این سیستم ناکار آمد است ، اصلاح نا پذی است ، آدم کش است ، شکنجه گر است ، اعدام میکند و…تبعیضها در جامعه فراوانند، تبعیض نژادی،جنسیتی، دینی، ملی و طبقاتی ، همه و همه مرز های معمولی را شکسته اند ، تمام ثروت جامعه در خدمت مشتی ملای مفت خور ، بسیجی مزدور ، پاسدار دزد و قاچاقچی ، مردم دریافته اند که این دولت قادر به کنترل اجتماعی نیست ، و هرگونه اتفاقی ممکن است بیفتد که ضربه ای بر پیکر حزب الله،آخوند، پاسدار و بسیجی وارد کند.
در این شرایط که کلیت ابواب جمعی جمهوری اسلامی دچار یاس و ناامیدی و تزلزل در کلیه زمینه ها شده ، احتیاج به جنگ دارد تا افکار عمومی مردم را منحرف کرده، تقسیم آب هیرمند بسیار مسئله استراتژیک برای هردو منطقه است که اگرحل نشود پیامدهای بسیار ناگوار برای مردم منطقه به بار خواهد آورد، زیرا شرایط فرهنگی و اقلیمی مشترک در مرز های دو کشور حاکم است ، منابع مشترک با مشارکت مردمی قابل حل است ،نه دولتها ، چون هم دولت طالبان نوکر بیگانه و فرمانبردار است و هم جمهوری اسلامی از نوکر بدتر ، هر دو دولت وحشی و تروریست هستند، و مسئله مردم برایشان مطرح نیست.
مسئله برخورد نظامی بین طالبان و سپاه، برنامه ریزی شده است و اگر اتفاقی بیفتد جمهوری اسلامی میتواند اذهان عمومی را متوجه جنگ کرده مانند جنگ ایران و عراق ، مسئله خیزشهای انقلابی زنان و جوانان “زن، زندکی، آزادی “را بیش از این سرکوب کنند، دراینجا تنها مردمی که در دو سمت رود هیرمند زندگی میکنند،ضرر خواهند دید، تنها مشگل تقسیم آب هیرمند نیست ، بلکه مرزهای دیگر هم از انواع و اقسام تشنج و در گیری نظامی تدارک دیده شده است، مردمان ایران باید بدانند و میدانند و بهتر از ما متوجه خطر و توطئه های آخوند ها ، سپاه و سرمایه داری داخلی و خارجی هستند ، مشگلات زیاد است ، و تا زمانیکه جمهوری اسلامی در قدرت است هیچ مشگلی از مردم حل نخواهد شد، جمهوری اسلامی طالبان را پناه داد و مار در آستین پرورش داد و امروز نیروهای تعلیم دیده پاسداران وارتش تعلیم دیده طالبان توسط آمریکا و اتحادیه اروپا تهدید بزرگی برای خامنه ای و رئیسی مزدور ایجاد خواهند کرد ، تنها هجوم میلیونی مردم به پاسداران ،بسیجی و آخوندها میتواند راهگشا باشد و سیاستهای رذیلانه امپریالیسم جهانی را نقش بر آب کند.
مردمان ایران درآینده نزدیک با برنامه های از پیش تعیین شده سپاه روبرو خواهند شد، که اگر بموقع کاری اساسی انجام ندهند پشیمانی در آینده بجای خواهد گذاشت :
در خبرها بود که سپاه در تدارک تربیت دویست هزار زن طلبه (فاطی کماندو ) است ، یا خبر دیگری که هشتصد هزار نفر پول ماشین هائی که نه مدلش ، نه قیمتش و نه تاریخ تحویلشان مشخصه را پیش پرداخت کرده اند ، این بخش از ملت که قدرت تحلیل ندارند و هنوز نفهمیده اند که جمهوری اسلامی رفتنی است و ماهیت سرمایه داری امپریالیست را هنوز نشناخته اند و تنها آخوند ها دارند با این شیوه ها بقیه ثروت مردم را چپاول میکنند ،کی دیگر خواهد متوجه و دریابند که کاری باید بکنند ، در دو جبهه باید جنگید ، اول جبهه جمهوری اسلامی و سرنگون کردن آن و دوم در جبهه مبارزه با غملکرد سرمایه داری جهانی وعوامل داخلی آنها ،چین، روسیه ، آمریکا و اتحادیه اروپا همه دارای منافع مشترک هستند.
مسئله مهم دیگر اینکه دولت به کمبود آرد و تحویل دادن 50% به نانوائیها در سراسر کشور ، که بتوانند در موقع مقتضی تهیه نان را 50%دشوار کرده و گران کنند، که گرسنگی بدنبال خواهد داشت یعنی در دراز مدت قحطی در راه است، فاجعه در راه است ، سرنوشت مردم در ایران بدتر از سوریه و عراق تخمین زده میشود.
خطر فرو نشست زمین بخصوص درمناطفق مشهد،اصفهان و تهران جان میلیونها نفر در خطر حتمی قرار خواهد گرفت و این خطرات از مردم پنهان نگهداشته شده است ، محیط زیست در این مناطق بشدت ضربه خورده است.
افراد وابسته به رژیم جنایتکار اسلامی سالهاست در تلاشند که بمحض سرنگونی رژیم به محلهائیکه در گوشه و کنار دنیا تهیه کرده اند مهاجرت کنند و مردم را با این مصیبتها ی حل ناشدنی درگیر نگهدارند.
اعتراضات معلمان، کارگران بعلت عدم توجه به بیمه ، پرداخت نکردن حقوق بموقع و معوقه، گرانی ، مشگلات تعیین معیشت زندگی ، فشار مضاعف به فعالان کارگری و صنفی، در چهار دهه گذشته حکومت سعی کرده حقوق مردم را بخصوص کارگران را نادیده بگیردو آنها را سرکوب کند ، بازداشت ،زندانی و شکنجه نماید، برای مردم راهی جز مسلح شدن و سرنگون کردن جمهوری اسلامی باقی نمانده است.
25.05.2023
در جنگ بین طالبان و جمهوری اسلامی از هیچ طرف نباید دفاع کرد و پیشروی هر طرف پیشروی مرتجعین است. کارگران و زحمتکشان ایران و افغانستان نباید در این جنگ شرکت کنند، این جنگ اربابان است. کارگران و زحمتکشان افغانستان و ایران با هم جنگ ندارند، همه در یک طبقه هستند.
نویسنده مقاله هنوز نتوانسته توضیح بدهد که بعد از سرنگون جمهوری اسلامی چه نظم اجتماعی ی را میخواهد؟ الکی که نیست، دست بقلم زدن در سیاست به این راحتی ها نیست، مخصوصا در سایت روشنگری که اجازه کامنت نوشتن میدهد.
با توضبح آلترناتیو سیاسی ، نویسندگان بیان میکنند که بین کارگر و سرمایه دار کجا قرار گرفته اند،در کمپ سرمایه دارها هستند و یا در کمپ کارگران.
معمولا سرمایه دارانشان از آلترناتیو چیزی نمیگویند و همش حرف از وطن و دموکراسی و همه با هم می زنند تا استثمار نیروی کار برای کارگران مطرح نشود.
به درک که بلوچستان و کوردستان تجزیه شد، مهم این است که کارگران از دست سرمایه داران رها می شوند یا خیر.
اگر کارگران با هم علیه سرمایه داری متحد شوند، نه جنگ قومی می شود و نه جنگ کشوری و سرمایه داران وطن پرست که خودشان را مالک کارگران میدانند به گورستان تاریخ می روند.
مارکس:
کارگران جهان متحد شوید
فقط آنارشیست نماها از کیسه خلیفه می بخشند!
کسیکه خودش را اقلیمی بداند و خواهان تجزیه ایران باشد و وطن پرستی را مسخره کند و شعار مردستیزی بدهد و به میهن دوستان تهمت های ضد اخلاقی بزند نمی تواند خیرخواه کارگر ایرانی و کارگر ایالات و ولایات باشد؛ که هنوز صنعتی نشده و کارگرهایش فرهنگ خرده بورژوایی روستایی و عشایری دارند.
ایران خلاف تصور غلط آنارشیست نماهای قلابی ، دارای اقشار و طبقات و خلقهای گوناگون است و انقلاب باید در خدمت همه آنان باشد و نه اینکه مدام شعار فریب دهنده کارگر کارگر/ سرمایه دا سرمایه دار ! بدهد واینگونه سکتاریستی کردن جامعه موجب جنگ داخلی میشود و فقط افراد بی مسئولیت بیگانه پرست ضد ایرانی در این راه مردم فریبی میکنند.
احساس مالکیت بر کارگران عرب و کورد و بلوچ و غیره دارند و با هم بر سر ارباب بودن می جنگند، یکی میگوید این کارگران متعلق به همه هستند (وطن پرستان) دیگری میگوید متعلق به خودمان هستند (قوم های تابعه).
حمله سرمایه داری در این مقاله تصنعی است و پوششی است برای ارتجاع وطن پرستی.