روشنفکران عراق را چه کسانی به قتل می رسانند و چرا؟
*ازآغازاشغال تا کنون حدود 200 دانشمند برجسته عراقی. آيا CIA مسووليت اين قتل ها را بر عهده دارد؟ آيا يک مک کارتيسم، اين بار درخارج آمريکا جريان دارد؟
*دکتر معيه استاد حقوق و فعال ديرين حقوق بشرودموکراسی را يک شب بعد از مصاحبه با الجزيره و درخواست برگزاری انتخابات عمومی در راه دانشگاه به گلوله بستند.
*يک استاد دانشکده حقوق : بهترين ها ترور شده اند، صاحبان بهترين مغزها.
پرفسور اندرو روبين استاد ادبيات انگليسی دانشگاه جرج تاون آمريکا در مقاله ای در نيواستيتسمن به مساله کشتار مظلومانه دانشمندان عراقی که در سکوت مرموزانه ای به قتل می رسند پرداخته است. اندرو روبين در اين مقاله می نويسد از همان آغاز حمله به عراق، کنترل،ارعاب و حتی قتل استادان و معلمان عراقی به طور روز افزونی جنبه سيستماتيک به خود گرفت. در دوره اشغال، حکومت موقت آمريکايی در عراق، بسياری از روشنفکران عراقی را از دانشگاه اخراج کرد، دلايلی که برای اخراج داده می شد اغلب ساختگی بود. حيرت انگيز اين که بسياری از آن ها ترور شده اند. اتحاديه استادان عراقی می گويد حدود 200 نفر تا به حال کشته شده اند و ارزيابی استادان مختلف هم اين رقم را تاييد می کند.قتل روشنفکران، استادان ، معلمانی که دردانشگاه درس ميدهند اکنون شکل دايمی و منظم به خود گرفته است.
تا به امروز مقامات آمريکا يی نه اين قتل ها را مورد بررسی قرار داده اند و نه حتی يک نفر را در رابطه با آن ها دستگير کرده اند. اخيرا وقتی از سخنگوی وزارت دفاع در مورد قتل روشنفکران عراقی سوال شد، او با اظهار اين که مساله “مبهم” است از روی آن پريد. حکومت گذارعراقی هم که توسط آمريکا برگمارشد در اين مورد هيچ کاری نکرده است. به استثنای معدودی آدم های شجاع – از جمله سعد جواد که يک استاد ارشد دانشگاه بغداد است- ديگران نمی خواهند علنی در اين مورد اظهار نظر کنند.
وقتی که يکی از دانشجويان دوره دکترا در دانشگاه موصل ترور شد همکاران جواد حاضر نشدند زير بيانيه ای برای بر پا کردن يک اعتصاب را امضاء کنند.
در ميان استادانی که به قتل رسيده اند يکی رئيس دانشگاه و چندين نفر روسای دپارتمان ها بوده اند. چيزی که توجه را جلب می کند اين است که بسياری از روشنفکرانی که طی دوره اشغال ترور شده اند استادان علوم فيزيکی نيستند، بلکه دانشمندانی هستند که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی کار می کنند. به عبارت ديگر نمی شود گفت آن ها را هواداران صدام حسين می کشند تا شواهد سلاح های کشتار دسته جمعی را از بين ببرند. بيشتر اين ها استادان و معلمين رشته هايی مثل ادبيات فرانسه، تاريخ و حقوق هستند، يعنی رشته هايی که در آن ها بحث در باره درگيری ها ميتواند شرايط تفاهم را ايجاد کند.
اندرو روبين سپس به نظريه هايی که در مورد آمرين قتل ها وجود دارد می پردازد و می گويد برخی سرويس مخفی اسرائيل موساد را متهم می کنند که آشکارا يک عراق ضعيف و احتمالا مذهبی را بيشتر به نفع خود می بيند و می خواهد عرب ها را تروريست های ضد دمکرات معرفی کند. بک پرفسور عراقی در اين مورد به روبين گفت: “انگيزه اين قتل ها شخصی نيست، اين برای موساد يک کار است”، دنيس هاليدی يک آسيستان سابق سازمان ملل در يک اظهار نظر علنی اين احتمال را مطرح کرد که اين کار بنياد گراهای اسلامی باشد تا به اين ترتيب بتوانند شاگردان را به مدرسه های مذهبی جلب کنند. بعضی ها هم به ميليشياهايی مثل گروه وابسته به چلبی اشاره کرده اندو برخی ديگر گفته اند ممکن است اين عمليات انتقام جويانه دانشجويان ناراضی باشد که حالا به وفور به اسلحه دست پيدا کرده اند.
اما اندرو روبين نظر ديگری دارد. به عقيده او خود پروسه بعث زدايی در دانشگاه عراق جزيی از نقشه تهی کردن عراق و موسسات آموزش عالی آن از پروفسورها و آموزگاران دروس دانشگاهی بود.توسل به اين بهانه که استادان دانشگاه عراق بعثی بودند بی مورد است برای اين که در دوره صدام همه استادان مجبور بودند برای حفظ شغل خود در حزب بعث نام نويسی کنند. آمريکا به فکر حمايت از آزادی آکادميسين ها نبود، بلکه اين نوعی مک کارتيسم بود که آمريکا در عراق به راه انداخت. در حالی که اياد علاوی خودش يک بعثی سابق و يک قاتل است، تلاش سازمان يافته برای اين که يکی از پايه های دموکراتيک و سکولار عراق در دانشگاه هارا به بهانه بعثی بودن نابود کنند، سوال برانگيز است. رابرت دريفوس در the American Prospect نوشته است 3 ميليارد دلار از 87 ميليارد دلاری که به عراق اختصاص داده شد، ويژه عمليات پارا ميليتر CIA در اين کشور است که اگر سوابق تاريخی سيا را به کمک بگيريم ، کشتار خارج از سيستم قضايی و قتل ها بخشی از اين عمليات است.
اندرو روبين تاکيد می کند که نبايد تصور کرد در دوره صدام حسين دانشگاه يک منبع نوسازی راديکال بوده است که شرايط را برای به وجود آوردن يک رهبری سکولار، اخلاقی و دموکراتيک فراهم می کرد. مثلا دوره چهار ساله ليسانس تحت عنوان ” فرهنگ عرب و سوسياليسم “يک يک مغز شويی شوينيستی و فوق ناسيوناليستی برای تقويت بعثيسم بود و نوشته های مقامات بالای حزبی را تقديس می کرد.
اما در عراق مثل بسياری از کشورهای در حال توسعه و عرب بعد از سال ها حکومت عثمان ها و بعد استعمار فرانسوی ها و انگليسی ها موسسات آکادميک يک پايه مهم برای نوسازی مدرن و بنا گذاشتن يک هويت ملی بودند. برای مثال در مصر تنها بعد ا زانقلاب 1952 بود که دروس دانشگاهی يک دوره عربی شدن را طی کرد. همين طور در الجزاير که يک مستعمره فرانسوی بود تنها بعد از 1962 بود که زبان استاندارد شده و مدرن عربی به زبان رسمی تبديل شد و توانستند از آن در خارج از مساجداستفاده کنند.
اندرو روبين در ادامه می نويسدعليرغم اعمال حکومت استبدادی بر جامعه عراق در دوره صدام، کلاس های درس بنا به ادعای مکرر بعضی از استادان يک فضای بالنسبه خود مختار برای آموزش و يادگيری بود و استادان، آموزگاران و دانشجويان ميتوانستند به طور باز انتقادی برخورد کنند. آنها حتی می توانستند از حکومت انتقاد کنند اگر از شخص صدام و دو پسرش نام نمی آوردند. حتی امروز هم متون درس همان متون قبلی هستند و فقط تصوير صدام و پسرانش از آن ها حذف شده است.
پروفسور رابين ادامه می دهد هرکس مسووليت مستقيم اين تهديدی را بر عهده داشته باشد که موسسات آموزشی عراق و آموزگارنش با آن روبرويند، اوضاع در اين رابطه به شدت خطرناک است و اين امر تهديدی جدی است برای اين که يک رهبری سکولار، دموکرات و اخلاقی در درون عراق شکل بگيرد. اگرقرار باشد ازدرون ويرانه هايی که سال ها تحريم و جنگ بربرمنشانه در عراق بوجود آورد ه جامعه ای دموکراتيک و سکولار شکل بگيرد، روشنفکران که می توانند توانايی های انسانی را تشخيص دهند،يکی از موثرترين و به عقيده رابين بهترين شانس ها برای عراق هستند . بدون آن ها آمريکا و متحدينش به اين سياست ادامه خواهند داد که به خود حق بدهند مضون دانش و دانشگاه را تعيين کنند. روبين تاکيد می کند: برای آينده عراق جدايی بين دانشگاه و جامعه سياسی امری حياتی است.
بايد يادآوری کرد که در مورد کشتار روشنفکران و دانشمندان عراق، نسبت به وسعت و اهميت آن، افکار عمومی به طور وسيع در جريان گذاشته نمی شود و اطلاع رسانی در رابطه با اين قتل ها به مقالات معدود در روزنامه های غربی و منابع عربی محدود است و چنانکه روبين يادآوری کرده است مقاما آمريکايی در عراق اين قتل ها را حتی مورد بررسی هم قرار نمی دهند. اين وضعيت چنان وحشتی را در ميان روشنفکران و استادان دامن زده است که خود سانسوری و سکوت به روش غالب در ميان استادانی تبديل شده که ترجيح داده اند در عراق باقی بمانند . به طوريکه نشريه کريستين ساينس مانيتور نوشته است اگر معلوم نيست تا کنون چند استاد و روشنفکر در عراق ترور شده اند- پليس رقم باورنکردنی 1000 را ذکر کرده است- اما يک چيز قطعی است :آزادی بيان قربانی مسلم اين ترور انديشه است. پرفسور جواد که روبين از او نام برده است چند ماه پيش به نشريه کريستين ساينس مانيتور گفت در لندن و پاريس و کشورهای خليج مردم بيش تر آماده اند در مورد عراق صحبت کنند تا خود ما. به نوشته کريستيان ساينس مانيتور او از معدود استادانی بود که حتی در دوره صدام حسين از انتقاد باز نايستاد اما اکنون محتاط شده است. اين نشريه می نويسد يکی ديگر از عواقب ترورو تهديد دانشمندان و روشنفکران عراق، فرار مغزها از اين کشوراست. نامه های تهديد آميز هر روز به استادان می رسد و وقتی آنها به مقامات مراجعه می کنند و پاسخ سر بالا می شنوند به سرعت چمدان را می بندند و از کشور فرار می کنند و جای آن ها به معلمان درجه دو سپرده می شود.
دکتر اسماعيل محمود محمد عيسی ، استاد دانشکده حقوق به اين نشريه گفت بهترين ها ترور شده اند، صاحبان بهترين مغزها.
کريستين ساينس مانيتور نيز نوشته است کشتارها با نقشه و دقيق پيش می رود . خود استادان به اين نتيجه رسيده اند که آن ها همه صاحبان انديشه را يکی بعد از ديگری خواهند کشت. چه کسی ؟ به نوشته اين نشريه بعد از اين که پرفسور فلاح حسين رئيس دانشگاه المنتصريه و دکتر محمود الرعوی رئيس دانشگاه بغدادرا کشتند استادان در جستجوی پاسخ به اين سوال بر آمدند. آن هم از روی حدس و گمان. آن موقع که در ميان استادان مورد سوء قصد قرار گرفته،تعدادی دانشمند فيزيک و رياضی بودند،داستادان زير لب از اسرائيل و سيا صحبت می کردند که می خواهند عراق قدرت ساختن سلاح کشتار جمعی را نداشته باشد و بعضی هم از کشورهای همسايه يعنی ايران و سوريه و ترکيه به همين دليل نام می بردند.
ولی بعد در اواخر ژانويه امسال عبداللطيف معيه يک استاد ميانه سال علوم سياسی دانشگاه مستنصريه به قتل رسيد. دکتر معيه شب قبل از قتل با تلويزيون الجزيره مصاحبه کرده بود. او يک از مدافعان ديرين حقوق بشر بود که سوابق طولانی به مثابه يک فعال مدافع دموکراسی داشت. او در مصاحبه از برقرار انتخابات در 30 ژوئن، يعنی تاريخی که آمريکا قرار بود حکومت را به علاوی تحويل بدهد،او صحبت کرده بود.کمتر از 24 ساعت بعد او را در راه دانشگاه به گلوله بستند.
کريستاين ساينس مانيتور می نويسد برای بسياری از روشنفکران عراقی قتل معيه يک علامت به آن ها بود که دهان شان را ببندند و در مورد اين گونه مسايل صحبت نکنند.
دکتر رياض عزيز هادی رئيس دانشکده علوم سياسی دانشگاه بغداد به کريستين ساينيس مونيتور گفت:” من ميدانم او مردی آرام، و شريف بود. ولی فعال سياسی بود, با سياست مداران گاه به گاه صحبت می کرد و در مورد هر چيزی که از او سوال می کردند عقيده اش را می گفت.”
کريستين ساينس مونيتور می نويسد دکتر هادی مثل ساير استادان هم کارش اکنون از مصاحبه با تلويزيون های عرب زبان خودداری می کند. وقتی از او سوال شد چرا او حتی می ترسيد پاسخ اين سوال را بدهد. ولی با احتيا ط گفت: ” حالا ما آزادی بيان داريم ، ولی امنيت نداريم.”
اين نکته نيز قابل توجه است که اخبار قتل دانشمندان عراقی در حالی می رسدکه غارت آثار تاريخی و نابود کردن اسناد کتاب خانه ها در عراق هم چنان ادامه دارد.
زهره سحر خيز
*از آن جا که مطلب از زبان انگليسی ترجمه شده ممکن است املای اسامی دانشمندان به قتل رسيده با اصل عربی انطباق نداشته باشد.
*دو مقاله ای که ا زآن ها نقل قول شده را در آدرس های زير ميتوانيد بخوانيد.
http://csmonitor.com/2004/0430/p11s01-woiq.html
http://www.newstatesman.com/nssubsfilter.php3?newTemplate=NSArticle_NS&newDisplayURN;=200409060018
*اندی رابين در پايان مقاله خود اسامی چند تن از استادان مقتول را آورده است که در زير می بينيد .
Muhammad al-Rawi, president of the University of Baghdad; Dr Abdul-Latif al-Mayah, professor of political science at Baghdad’s Mustansiriyah University; Dr Nafa Aboud, a professor of Arabic literature at the University of Baghdad; Dr Sabri al-Bayati, a geographer at the University of Baghdad; Dr Falah al-Dulaimi, assistant dean of college at Mustansiriyah University; Dr Hissam Sharif, from the history department of the University of Baghdad; Professor Wajih Mahjoub of the College of Physical Education; Professor Sabah Mahmoud, ex-dean of the Education College, Mustansiriyah University; Professor Abdul Jabbar Mustafa, head of the politics department at Mosul University, Dr Layla Abdul Jabbar, dean of the Faculty of Law in Mosul (and her husband); Dr Ali Abdul Husain Jabok, of the College of Political Science at the University of Baghdad.
زهره سحرخیز
Comments
روشنفکران عراق را چه کسانی به قتل می رسانند و چرا؟ — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>