روشنک نوع دوست
.
بانوی مبارز دوران مشروطیت
بنیانگذار یکی از اولین انجمنهای زنان در ایران
بانی یکی از اولین نشریات زنان در ایران
و برگزار کننده اولین بزرگداشت روز جهانی زن (۸ مارس)
بانوی مبارز، فعال اجتماعی و روزنامه نگار روشنک نوع دوست، در یکی از روزهای سال ۱۲۷۷ خورشیدی از یکی از پزشکان آزاد اندیش و روشنفکر گیلان در شهر رشت زاده شد. نخستین درس ها را از پدر خود گرفت، سپس به مکتب اساتید دیگر رفت و زبان های فرانسه و عربی را از آن ها فرا گرفت و از آنجا که به سواد آموزی زنان توجه زیادی داشت و عقب افتادگی آن ها را از نادانی و بی سوادی می دانست مدرسه ۳ کلاسه ای را در شهر رشت باز گشود و چون ندای مشروطه خواهان از شهرهای گونه گون ایران برخاست او نیز به آنان پیوست و با شالوده ریزی انجمنی به نام «پیک سعادت نسوان» گروهی از زنان هم اندیش چون جمیله صدیقی، سکینه شبرنگ ، اورانوس پاریاب را به گرد هم آورد و از آن پس با آرمان آزادی زنان ایران تلاشی پیگیر را در جهت بیداری و آگاهی زنان در پیش گرفت که به زودی با انتشار نشریه ای به همان نام بر شدت آن افزوده شد
ماهنامه ی پیک سعادت نسوان که امتیاز آن علمی و تربیتی و ادبی بود و بخشی از آن به زنان اختصاص داده شده بود، با گزارش های جالب و مقالات آتشین خود تاثیر زیادی بر زنان روشنفکر گیلان گذاشت، به ویژه که روشنک نوع دوست در کنار انجمن و نشریه اش کلاس هایی را هم به منطور سوادآموزی زنان بزرگسال دایر کرده و کتابخانه ی انجمن هم به کتاب خوانی زن ها کمک چشمگیری کرد.
پیک سعادت نسوان برای اولین بار در ایران در سال ١٣٠١ ، روز ٨ مارس را بعنوان روز جهانی زنان در انزلی جشن گرفت. هرچند اعضای انجمن پیک سعادت نسوان و برگزار کنندگان روز جهانی زن ، به زندان افتادند اما تأثیر این برنامه چندی بعد از انزلی به تهران کشیده شد ، چنانکه در سال ١٣٠۶ سازمان بیداری زنان نمایشنامهی «دختر قربانی» را به مناسبت این روز اجرا کرد به جرات می توان روشنک نوع دوست را یکی از نخستین پایه گذاران سوادآموزی و آموزش و پرورش زنان خطه گیلان و یکی از کاراترین مبارزان حقوق زنان ایران دانست
پیک سعادت نسوان تا حدود سال ۱۳۱۴ شمسى فعالیت مى کرد اما در این سالها با بالا رفتن قدرت دیکتاتورى پهلوى اول و سرکوب نیروهاى مخالف بخصوص نیروهاى چپ این جمعیت از هم پاشید اما بنیان برگزارى روز جهانى زن در ایران به جاى ماند.
کودکان عکس ، کودکان چه قشر و طبقه ای بودند؟
آیا تقلید از غرب یعنی ترفی؟
آیا ترقی یعنی آزادی از بردگی یا آزادی سرمایه داری و استثمار بیشتر؟
.
آیا در این جمله ایرادی نمی بینید:
استثمارگر هستند اما مترقی اند!
.
آنارشیست
این توهم که انقلاب مشروطه انقلاب بود را باید از سرتان خارج کنید.
انقلاب مشروطه رفرم اربابان بورژوای ایران علیه نظام اربابان ماقبل سرمایه داری بود.
هر دو طرف به علت استثمارگر بودن ارتجاعی بودند و هر دو طرف بردگانشان را بجان هم می انداختند تا قدرت سیاسی پیدا کنند.
الکی تاریخ نخوانید، ببینید پولها از کجا می آمد، مثلا پول و طراحی لباس آن دختران در عکس از کجاست؟
گول بورژواهای پرو غرب ایران را نخورید.
همش سئوال کنید و دنبال جواب باشید.
چرا مشروطه خواهان به سفارت انگلیس پناهنده شدند و بعد شد پیروزی “انقلاب” مشروطه؟
چرا مارکسیستها هم رفرم اربابان مشروطه را انقلاب مشروطه میدانند؟
جنبش بابیه سانسور شده و فراموش شده چه شورشی بود؟
زنان جنبش بابیه هم لباس غربی می پوشیدند و به غرب نظر مثبت داشتند؟
چرا زنان ضد امپریالیست هندی همگی لباس هندی می پوشیدند و هنوز هم از لباس سنتی استفاده میکنند؟
چرا مصدق علاقه به آمریکائیها داشت، از جنگ قدرت اربابان با انگلیس بود، یا اینکه یا سیاستمداری ساده لو در بازی قدرتها؟
سئوال کنید، خر نشید.
آنارشیست