دیروز و امروز
شعر از: ناقوس
ژانویه 2023
ایران نبوده و نیست یک بچۀ یتیم
ایران نیست ارثِ بابا که شوید سهیم
ایران مُلک مردمی است که سالها
چپاول شده اند در اعصار و قرنها
***
یکی آمد با وصالِ امپراطوری تاریخی
دیگری نمایندۀ خدا شد در رهبری
یکی تازیانه اش داشت نشان شیر و شمشیر
دیگری کشتار میکردی با عمامه و تکبیر
یکی فساد را پنهان میکرد زیرِ تاج
دیگری با عمامه و ردا میکرد تاراج
یکی سیاسیون را میکُشت با شکنجه و تیرباران
دیگری جان می ستاندی با شکنجه و سر بداران
یکی زن را ارتقا داد به کارگر ارزان بهرِ اقتصاد
دیگری او را کارخانۀ بچه سازی کرد برای اِنقیاد
یکی میفروخت مملکت به سرمایه دارانِ جهان
دیگری میفروشد مملکت را برای بهشت و اذان
یکی دهانِ شاعران می دوخت با نخ و سوزن [1]
دیگری فعالین را کُشَد در زندان و بچه ها در بَرزن
یکی میگفت این است بهای مدرن شدن و تجّدد
دیگری موعظه میکند “برگشت بقبرِ تاریخ” از تولد
در میانِ قاتلین مردمِ ایران نباشد فرقِ زیادی
آنها که می کُشند دارند بر سر عمامه یا تاجی
زمانها گذشت و تاریخ گشته است عیان
نباید حاشا که عقلِ سلیم می کند عصیان.
- فرخی یزدی، یکی از شاعرانِ آزاده و انقلابی در اوایل دورانِ انقلاب مشروطه بود که بدلیل شعری انتقادی بدستور حاکمِ یزد لبانش با نخ و سوزن دوخته شد و بزندان افتاد. بعدا، بعد از انتقالِ مکان به تهران و مدیریت و سر دبیری چندین روزنامه، از جمله روزنامۀ طوفان، بزندان افتاد. او بعد از مدتی ایران را ترک کرده به اروپا رفت و در انجا هم به فعالیتهای سیاسی و روزنامه نگاری خود ادامه داد. زمانی که در کشور سویس بود از طرف حکومت رضا شاه پهلوی با او تماس گرفته شد که به ایران برگردد و امنیت جانی خواهد داشت. بعد از برگشتن به ایران، همچنان به کارِ خبرنگاری، انتقادی و شاعری ادامه داد. بدلیلِ دیکتاتوری شاهی و انتقاداتِ او از وضع کشور و شاه بزندان افتاد. او بدستورِ رضا شاه و با همکاری طبیب احمدی، پزشکِ زندان قصر، با ترریق آمپول هوا در رگهایش بقتل رسید. یاد فرخی یزدی و دیگر جانباختگانِ راۀ عدالت و آزادی جاودان باد.
چه شاعر خوبی بود، از گلسرخی یک قرن جلو تر بود.
فرخی یزدی شهید شد و ندید که شوروی و چین و احزاب مارکسیستی هم به چه جامعه ضد کارگری ی تبدیل خواهد شد. وگرنه می گفت:
…
یکی آمد با وصالِ ماتریالیسم تاریخی
دیگری نمایندۀ کارگر شد در رهبری
یکی تازیانه اش داشت نشان ستاره
دیگری کشتار میکردی با حزب همه کاره
…