بعضی از دولت های فاشيست بوده اند که جان مردم را زير سرکوب ميگرفتند ولی به مردم نان ميدادند. مشکل مضاعف ما با جمهوری اسلامی اين است که هم جان ما را ميگيرد، هم نان ما را. در حاليکه اصلاح طلبان حکومتی با امساک فراوان نقش جناح محافظه کار را در به لب رساندن جان مردم به کمک سرنيزه را افشا ميکردند، محافظه کاران درتمام دوره گذشته گوشه هايی از فلاکت مردم را به نمايش گذاشتند تا مسووليت گناهان مشترک خودشان را تنها به گردن بی لياقتی دولت اصلاح طلبان بيندازند. اخیرا با بيرون انداختن بقايای اصلاح طلبی اين کار را تشديد هم کرده اند و در حاليکه اخبار سرکوب را درز ميگيرند اخبار فلاکت را گاه با گشاده دستی در اختيار افکار عمومی ميگذارند. به هرحال نتيجه اش رو شدن جنايات مشترک است.

يکی از نمونه ها خبری است که خبرگزاری مهر راجع به دختران دانش آموز ايران منتشر کرده است. خبر آن قدر موحش و دردناک است که کمتر کسی به سطرهای آخرو افاضات مسوول تربيت بدنی در “تشخيص” مشکل دختران دانش آموز توجه ميکند. اين هم و تشخيص آقای مسوول:

“مسوول تربيت بدنى سازمان آموزش و پرورش شهر تهران گفت : بر اساس بررسى هاى انجام شده از هر 150 دانش آموز دختر تهرانى فقط 9 نفر سالم هستند و اين در حالى است که در مدارس شهرستان هاى استان تهران اين تعداد کمتر است و از هر 600 دانش آموز دختر فقط 2 نفر از لحاظ بدنى سالم هستند و بقيه از فقر حرکتى رنج مى برند.
وی در گفتگو با خبرنگار اجتماعى خبرگزارى مهر با اشاره به اينکه ميانگين قد دانش آموزان تهرانى 6 سانتى متر کاهش يافته است، افزود: آلودگى هواى تهران يکى از مهم ترين دلايل کوتاهى قد دانش آموزان تهرانى است.

وى با تاکيد بر وجود مشکلات ساختارى در دانش آموزان، خصوصا دانش آموزان دختر اظهار کرد: زندگى آپارتمانى و فضاى محدود مدارس و کمبود مربى ورزش فقر حرکتى دانش آموزان را افزايش داده است .
مسوول تربيت بدنى سازمان آموزش و پرورش شهر تهران افزود : يکى از مهم ترين عومل ضعف ساختارى در دانش آموزان به دليل سوء تغذيه اى است که ناشى از ضعف اقتصادى خانواده ها است.
وى با تاکيد بر اينکه بايد برنامه هايى براى حل مشکلات ساختارى دانش آموزان در مدارس درنظر گرفته شود، گفت: در سال تحصيلى گذشته براى جبران سوء تغذيه دانش آموزان به طور رايگان شير در اختيار آنها قرار گرفت که اين مورد در سال تحصيلى آينده نيز اجرا خواهد شد.”

عوارض سوء تغذيه، آلودگی هوا و فقدان امکانات ورزشی که به صورت آسيب های جدی برای تندرستی دانش آموزان بروز کرده تا جائی که بنا بر خبر قد دختران دانش آموز آب رفته است، ” مشکل ساختاری دانش آموزان” را برملا نميکند، کاميابی ها و ناکامی های جمهوری اسلامی را در “انطباق ساختاری” با دانش آموزان و کلا جوانان و بويژه دختران ايران هويدا ميکند.

نا کامی اين است: جمهوری اسلامی از آغاز تلاش کرد باهر وسيله- القاء ايدئولوژيک، امرو نهی اجتماعي، جبر و منع سياسی- جوانان ايران را با موجوديت واپس مانده ی خود انطباق دهد. اما نشد. جان جوان اين هيبت پير منحوس را نپذيرفت و شجاعانه مقابلش ايستاد و گفت: نه

اما کاميابی: هرچه زور و سرکوب به تبعيت از قوانين اجتماعی جان جوان ايرانی را در سرکشی مقاوم تر ميکند، اما جسم جوان لاجرم تابع قوانين پزشکی و بهداشت است و در برابر محروميتی که جمهوری اسلامی بر او تحميل کرده است تاب نمی آورد. اين است که دردمندانه شاهديم پيکر جوان فرزندان اين کشور در انطباق با رژيم بيماری زا آب ميرود.

“مشکل ساختاری” دانش آموزان ايران اين است، نه ناتندرستی شان. ضحاک ماردوش بر در مدرسه و خانه شان نشسته و خون شان را ميمکد. اين مشکل را با رشوه و يک ليوان شير نميتوان حل کرد. کيست که نداند اصلاح طلبان مثل بقيه هم قطاران شان در جمهوری اسلامی با همين ليوان های شير، با بسته های کمک به زلزله زده گان، با پول های صندوق ذخيره ارزی هم مثل بقيه دارايی های مردم قصرهای خود را آباد ميکنند و خانه مردم را خراب.
آن جان سرکش، آن روح کاوه است که بايد به ميدان بيايد و اين نازک آرای تن های جوان را که به صاعقه فقر و فلاکت می پژمرند و می شکنند نجات دهد.