آزادی بیان در هفتهای که گذشت
[بند اول منشور کانون نویسندگان ایران: آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی بیهیچ حصر و استثنا حق همگان است. این حق در انحصار هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.]
جمعه ۳۰ تیر ۱۴۰۲
ــ به دلیل اختلال شدید اینترنت در شهر زاهدان برقراری تماس برای شهروندان دشوار شد.
شنبه ۳۱ تیر
ــ افسانه بایگان، بازیگر، به پلیس امنیت عمومی احضار شد و قرار نظارت قضایی او، با وجود غیرقطعی بودن، به اجرا در آمد.
ــ وزیر ارشاد اسلامی به دلیل انتشار عکس سوسن تسلیمی، بازیگر، روی پوستر جشنوارهی فیلم کوتاه «ایسفا» دستور توقف جشنواره را صادر کرد.
ــ دادسرای عمومی و انقلاب رشت برای سه فعال صنفی معلمان گیلان به نامهای تیمور باقری کودکانی، غلامرضا اکبرزاده باغبان، طهماسب سهرابی و حسین مهدیزاده قرار جلب به دادرسی صادر کرده است.
ــ برای عاتکه رجبی، معلم، به اتهام «حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب» در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان تایباد پروندهی تازهای گشوده شد.
ــ پیروز نامی، از فعالان صنفی فرهنگیان خوزستان، به اتهامهای «نشر اکاذیب در فضای مجازی»، «تبلیغ علیه نظام» و «شرکت در تجمعهای اعتراضی» احضاریهای دریافت کرده است.
ــ مهدی محمودیان، فعال مدنی، برای تحمل حبس راهی زندان اوین شد.
یکشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۲
ــ سامان یاسین، خوانندهی رپ اهل کرمانشاه که در زندان رجاییشهر کرج بهسر میبرد، به دستور قاضی به بیمارستان روانپزشکی رازی شهرری منتقل شد.
ــ مصطفی جعفری، روزنامهنگار، به اتهام «نشر اکاذیب» در قزوین بازداشت شد.
ــ محسن عمرانی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان بوشهر، به بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب این شهر احضار شد.
دوشنبه ۲ مرداد
ــ نیروهای انتظامی و امنیتی با محاصرهی گورستان امامزاده طاهر کرج و خشونت کلامی مانع برگزاری مراسم گرامیداشت بیستوسومین سالگرد درگذشت احمد شاملو و حضور اعضای کانون نویسندگان ایران و دوستداران شاملو بر مزار او شدند.
ــ دو استاد دانشگاه باهنر کرمان به نامهای بهارک اختردانش و محمدمهدی علومی، به دلیل انتشار پستهایی در شبکههای اجتماعی در حمایت از اعتراضات سال گذشته، از خدمت منفصل شدهاند.
ــ یاشار تبریزی، فعال مدنی و زندانی سیاسی پیشین، به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» در دادگاه انقلاب شهرستان شهریار محاکمه شد.
ــ جلال فاطمی، عضو کانون وکلای دادگستری مرکز، به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی» در دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
ــ سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بیانیهای اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران را به سومین زندان بزرگ دنیا برای خبرنگاران تبدیل کرده است.
سهشنبه ۳ مرداد
ــ دومین جلسهی محاکمهی نیلوفر حامدی، روزنامهنگار، در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
ــ مرضیه محمودی، روزنامهنگار، به دلیل شکایت یک عضو پیشین مجلس اسلامی به پرداخت جزای نقدی و یک سال تبعید به شهرستان تربتجام محکوم شده است.
ــ حکم یک سال حبس برای محمد سیفزاده، وکیل دادگستری، در دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید و به اجرای احکام ارسال شده است.
چهارشنبه ۴ مرداد
ــ آنیشا اسداللهی، مترجم همزمان و فعال کارگری، برای اجرای حکم ۵ سال و ۸ ماه زندان که ۵ سال آن قابل اجراست، راهی زندان اوین شد. همسر او کیوان مهتدی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، نیز از اردیبهشت ۱۴۰۱ در زندان به سر میبرد.
ــ شهره قمر، بازیگر، «به دلیل انتشار مطالبی در فضای مجازی» بازداشت شده است.
ــ دومین جلسه محاکمهی الهه محمدی، روزنامهنگار، در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
ــ احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و روزنامهنگار، در دادگاه کیفری اراک به یک سال حبس تعزیری و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.
ــ زینت زمان، از فعالان حقوق زنان، به اتهامهای «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» در دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد.
ــ سارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان، به هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان استان البرز احضار شد.
ــ برای کتابفروشی اینترنتی «طاقچه»، به دلیل عدم رعایت حجاب در عکسی گروهی که از کارمندان این شرکت منتشر شده است، پروندهی قضایی گشودهاند.
ــ آرش جوهری، فعال کارگری محبوس در زندان اوین، با وجود وخامت وضعیت سلامت از دریافت رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است.
پنجشنبه ۵ مرداد
ــ ریحانه انصارینژاد، فعال کارگری، در دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال حبس تعزیری و محرومیتهای اجتماعی محکوم شد.
ــ ابوالفضل خوران، فعال صنفی معلمان استان مرکزی، به هیئت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان این استان احضار شد.
پاسخ به این:
.
” ایدئولوژ های ایده آلیستی غیرعلمی غیردیاالکتیکی ؛مانند آنارشیسم بی ریشه و ضدملیو بیگانه،…”
چه خوب که آنارشیسم ضد وطن پرستی است چون وطن هم مثل مذهب خرافات است. اگر در دیالکتیک و ماتریالیسم وطن پرستی وجود داشته باشد، ایده هائی آشغال و خرافی ضد بشری هستند. تا آنجا که ما میدانیم مارکس گفت کارگران جهان متحد شوید نگفت وطنهای جهان متحد شوید. فقط شیادان بی استعداد هستند که مارکس را وطن پرست جلوه میدهند.
.
آنارشیسم ایدئولوژی نیست، آنارشیسم ایده الغای بردگی مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله است که آدمی مثل تو از آن بسیار وحشت دارد چون نمیتواند توده ها را استثمار کند و به سوء استفاده از زنان ادامه دهد.
.
نوشته “منافع ملی زحمتکشان”
کدام منافع ملی، همانی که هیتلر میگفت؟ هیتلر که با این غلط ها بدرک واصل شد!
.
آنارشیست
ادیان پیش از ایدئولوژی های خرده بورژوازی، وعدههای اتوپییستی و رمانتیک به بشر داده اند ،ولی انسان قرن 21 چنان واقعگرا شده که این دوگروه را ابله بشمار می آورد و برایش؛ بقول غربیها : گنجشک کف دست، بیشتر ارزش دارد تا کبوتر لب بام .
ادیان سعی کردند با تهدید انسان به گناه و به آتش جهنم و وعده هدیه حوریان بهشتی، انسانها را رام کنند و فریب دهند و روحانیون را بر مردم سوار کنند، ایدئولوژ های ایده آلیستی غیرعلمی غیردیاالکتیکی ؛مانند آنارشیسم بی ریشه و ضدملیو بیگانه،
سعی کردند با شعارهای تفرقه انداز ارتجاعی فریبکارانه: انسان ستیز و مرد ستیز و میهن ستیز و چپ ستیز و فلسه ستیز و دانش ستیز و روشنگری ستیز، میان :زن و مرد، کارگر و کشاورز ،خرده بورژوا و خلقها و کشورها، اختلاف بیندازند؛
تا منافع ملی وطن زحمتکشان را قربانی :امپریالیسم و کاپیتالیسم و ادیان ارتجاعی و ایذئولوژی های شبه فاشیستی، کنند
و خودشان در خارج بنشینند و برای چند روشنفکر نمای دیگر هم تیپ خودشان، خزعبلات بنویسند و بحث های آبستراکت و صوری حیدری-نعمتی را ادامه دهند
تنها کسانی این کامنت را خوب می فهمند که آنارشیسم را خوب فهمیده اند و فکر نمی کنند که کامنتهای من چرندیات است. متاسفانه، اپوزیسیون متکبر ما اقتدارگراست و بهمین دلیل گوشهای کر، چشمان کور و دهان حقیقتا دوخته شده دارد.
.
اصل جمهوری اسلامی (خمینی و تندروهای واپسگراهای اطرافش) تابحال به چند کودتا دست زده اند:
کودتای رفراندوم
کودتای اشغال سفارت امریکا علیه دولت بازرگان
کودتای سی خرداد علیه بنی صدر و مجاهدین خلق
کودتای انتخاباتی سال ۸۸
کودتای انتخابی مجلس و ریاست جمهوری (کودتای حذف هر مخالف واپسگرایی)
کودتای پارسال، ۱۴۰۱، بعد از شورش علیه ضدیت با آزادی زن.
تمام این کودتاها بیان سرنگونی های بهم پیوسته نظری -اخلاقی جمهوری اسلامی و کوششی برای آرامش و آسایش روحیه و ذهن پریشان شده در روبرو شدن با اپوزیسیون نیمه منطقی و نیمه علمی و روبرو شدن با واقعیات جامعه بوده است.
ضدیت با شاه قیام طبیعی زنان و مردان کارگر علیه رژیم شاه بود. شورش خاصی نبود، نارضایتی از سبستم اقتدار همیشه شکل میگیرد و گاهی بصورت شورش پیدایش می یابد. در آن موقع ایران امکان درک اهمیت اقتدارگرایی در فرهنگ حاکم بر جهان وجود نداشت. تمام اپوزیسیون اقتدارگرا بود و چیزی نمی آموخت. آنها صرفا بازنده به دیکتاتوری شاه و آمریکابودند. همه آنها طبیعتی بهتر از آن رژیم نداشتند. استالینیستها، مائوئیستها، تمام مارکسیستها، لیبرالهای سکولار، همه اسلامیون، چه لیبرال چه مجاهد و چه هوادار خمینی، دنیایی بهتر از سلطه یافتن نمی شناختند و اگر هر کدام حاکم میشدند، وضعیت جامعه کم و بیش همینی بود که هست، که البته اینی که الان است، بدترین آنهاست.
رژیم خمینی از همان روز اول با بحران سلطه جویی روبرو بود و دایم در تمام ابعاد و جوانب به چالش گرفته میشد و در تمام زمینه های اجتماعی غیر از ضدیت سطحی با آمریکا و شاه، بازنده بود. رژیم جدید چاره ای نداشت جز نقشه کشی و دسیسه و توطعه که آنها را بصورت یورشهای وسیع سازمان میداد که شباهت زیادی داشت به کودتا. برای همین است که اعمال مهم آن را بصورت کودتا بیان کردم.
به احتمال زیاد، جمهوری اسلامی را امروز باید یکدست و پیروز در سرکوب رقبای مثل خودش دانست. ولی مشکل عظیم جمهوری اسلامی امروز این است که بهای این پیروزی بی اعتباری محظ رژیم و بهمین دلیل خراب کردن تمام پلهای پشت سرش بوده است. رژیمهایی مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه هم رژیمهایی از لحاظ نظری بازنده و ورشکسته هستند، اما پلهای پشت سر خود را خراب نکرده اند، مگر اینکه با شورشهای مستمر و هوشمندانه ضد بردگی مزدی و ضد امپریالیستی مواجه شوند.
بنظر من شورش ۱۴۰۱ لطف بزرگ زن و کارگر ایرانی به رژیم بود، آخرین دعوت به اصلاحات. رژیم با سرکوب شورش ۱۴۰۱ تمام پل پشت سر خود را خراب کرد و راه را برای پیوستن به درک فراهم نمود. متاسفانه، بعلت دست نخوردن فرهنگ اقتدارگرایی در جامعه، فعلا نمیتوان گفت که سرنگونی چه فاجعه ای دیگر ببار خواهد آورد، اما میدانیم، هر چه باشد، فاجعه ای بدتر از پیدایش این رژیم نخواهد بود.
مسئله اصلی جامعه ما و جهان، حداقل اینهاست:
مردسالاری،
بردگی مزدی،
امپریالیسم،
استبداد سلسله مراتب
تنها حل این مسائل بیان تکامل انقلابی بشر است، در غیر اینصورت، فاجعه نوعی پرایمیتی بنام انسان ادامه خواهد یافت و زندگی انسانها بدتر از حیوانات خواهد بود. زندگی ببونها و شامپانزه ها که نزدیک به انسانها هستند، بسیار بهتر است از انسانها، مگر اینکه فرهنگ بیمارگونه سلطهگری انسانها برای آنها فاجعه بیاورد.
آنارشیست
هر چه به مرگ خامنه ای نزدیک تر می شویم، بحران روحی و سیاسی اصل رژیم (جریان تندروی اسلامی شیعه ولایت فقیهی) بیشتر می شود و اصل رژیم سعی میکند با بستن هرچه بیشتر فضای آزادی های فردی و سیاسی، هم نظم استثماری (مردسالاری، بردگی مزدی) خودش را حفظ کند و هم جلوی پیشروی رقیبهای خود را بگیرد. بعلت ماهیت دولت جمهوری اسلامی، که دولتی است بر مبنای آتوریته یک روحانی معتبر، بعد از خامنه ای، شخص معتبری نمیتوان ساخت و بازتولید اصل رژیم غیر ممکن خواهد شد. بحرانهای عمیق و وسیع سیاسی در پیش است. امپریالیستهای شرقی و غربی هم دارند خود را برای این بحران ها آماده میکنند.
آنارشیست