Comments

پذیرش خدا، رای به ملا <br>بهنام چنگائی — 3 دیدگاه

  1. جناب چنگائی،
    .
    واژه آتئیست واژه ای است در مورد وجود خدا. شما نوشته اید “خدائی وجود ندارد که مخالف آن باشم”. واژه آتئیست بیان مخالفت با خدا نیست، بیانی مربوط به وجود خدا است، که شخص آتئیست معتقد است خدائی وجود ندارد. بنابراین شما آتئیست هستید. پس تا اینجا هیچ اشتباهی نکرده ام. به بیانی دیگر، وقتی یک خداباور با شما در مورد خدا حرف میزند، شما با خدای او مخالفت نمی کنید، شما با اعتقاد واهی او به وجود خدا مخالفت میکنید. این یعنی آتئیسم.
    .
    در ارتباط با سکولاریسم، چون شما از واژه “دین دولتی” برای نفی رژیم استفاده میکنید، معنی سکولاریسم شما اعتقاد به دولتی است که در آن دین دخالت ندارد. اگر بجای “دین دولتی” میگفتید “جامعه طبقاتی توجیه شده توسط دین”، آنوقت میگفتیم که منظور شما از سکولاریسم، دفاع از دولت سکولا نیست، بلکه اساسا از بین بردن روابط طبقاتی است و این اصلا به دینی بودن و یا نبودن دولت کاری ندارید. پس فکر میکنم در این دومی هم اشتباه نمی کنم.
    .
    اگر داشتن دولت سکولار کمکی به از بین بردن اختلافات درونی زنان و کارگران جامعه میکرد، دفاع شما از سکولاریسم در مقالاتتان، قابل قبول بود، اما روند پیدایش و تکامل و وجود فعلی دولتهای سکولار کاملا جنایتکار دموکراتیک و غیر دموکراتیک خلاف مقصود شما را نشان میدهد. و، بطور کلی، دولت اصلا نمیتواند بیان جامعه ای باشد که انسانها در آن آزاد هستند.
    .
    بیشتر است، فعلا همین.
    .
    آنارشیست

  2. درود جناب آنارشیست؛

    نوشته اید:

    در این مقاله ما ایده جدیدی می بینیم. دیگر مرکز ثقل بحث آقای جنگائی داشتن رژیم سکولار نیست، بلکه داشتن جامعه آتئیستی ست.

    هردوی نگرش شما نسبت به مواضع سیاسی من که شما آنرا در بالا فورموله کرده اید درست نیست. ولی چرا؟

    در مورد آتئیسم که خداناباوری یا بی خئائی و یا خداگریزی و … از آن برداشت می شود، باید چنین بگویم که من آتئیست نیستم، زیراکه در دنیای بیرون از زهن و در جهان بینینی علمی و عینی ام خدائی وجودندارد که مخالف آن باشم. هرجائی و در مورد هرکسی بکاربردن این واژه درست نیست؛ بویژه در مورد منی که دیدگاه های او به ماتریالیسم دیالتیک و … متکی ست. بنابرین گره و یا تلاش من در راستای کار سیاسی ام پرداختن و داشتن یک جامعه آتئیستی نیست؛ اگرچه کنارزدن دین از اراده ی سیاسی اقتصادی و… سمت و سوی کار روشنگرانه ی من بوده و تا پابرجائی ساختار فاشیست ولائی پیگیرش خواهم بود.

    پیرامون سکولاریسم هم باید چنین بگویم که هدف من از شناساندن سکولاریسم و تکیه بر آن، بیشتر اینگونه بوده و هست که ما می باید هوشیارباشیم و در میان نیروی کار و توده ها که بهررو وابستگی های باوری ـ عقیدتی دارند پراکندگی و رودرروئی و جنگ عقیدتی راه نیندازیم و اینگونه ابزار دشمنی افکنی میان آنها نداشته باشیم؛ چراکه این شگرد و هدف رژیم بوده و هست و درین 45 سال سیاه رژیم آخوندی بخوبی پلو این تاکتیک ضدبشری را خورده و همچنان می خورد.

    ما باید از آزادی عقیده و وجدان در همه حال پشتیبانی کنیم تا نیروی کارمزد مورد سرکوب ادیان و یا بهتر است بگویم چرخانندگان و گردانندگانش دکاندار دین قرارنگیرد.
    ولی خود من دلبستگی آرمانی انسانی به جامعه ای دارم که در آن امکان یکدست و همگانی برای رشد خردورزی و انسانمداری هموار و مهیاشود. همین!
    باسپاس

  3. در این مقاله ما ایده جدیدی می بینیم. دیگر مرکز ثقل بحث آقای جنگائی داشتن رژیم سکولار نیست، بلکه داشتن جامعه آتئیستی ست. این یک سئوال پیش می آورد، اگر فرض کنیم که همه افراد جامعه آتئیست شدند، مسئله ازادی حل می شود؟ جواب هست خیر. اگر به ادامه بحث علاقمند بودید، ادامه خواهم داد.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>