اولین جلسهی رسیدگی به قومکشی اسرائیل در جنگ با فلسطین در دادگاه لاهه / مهران زنگنه
آفریقای جنوبی روز جمعه ۲۹ دسامبر ۲۰۲۳ دادخواستی به دیوان بینالمللی دادگستری (لاهه) ICJ بر علیه اسرائیل ارائه کرده است. (لینک زیر)
از این دادخواست که منجمله به منظور جلوگیری از قومکشی به دادگاه ارائه شده است، نه فقط بسیاری از دول کشورهای پیرامونی حمایت نمودهاند، بلکه بیش از ۹۰۰ سازمان غیر دولتی مهم در حمایت از آن بیانیهای امضاء کردهاند. در واقع این دادخواست مورد حمایت بخش بزرگی از مردم جهان است که خواهان آتش بس در جنگ فلسطین اسرائیل است.
این شکایت و دادرسی در تاریخ حقوق بینالملل و در انکشاف سیستم سلطهی بینالمللی در وجه حقوقی اهمیت بسیار زیاد دارد. نتیجهی آن میتواند به عنوان نشانهای دال بر میزان تعهد این ارگانها به قوانین بینالمللیای تلقی شود که توسط خود نیروهای پیروزمند و حاکم بر سیستم بینالمللی بدل به قانون شدهاند و بازتاب پیچیده و بواسطهی روابط و مناسبات سلطه موجود در سلسلهمراتب بینالملل هستند. صرفنظر از وجه اخیر، این شکایت در روند جاری و جنگ قومکشانه اسرائیل و ممانعت از سازماندهی و پیشبرد نکبت دوم تاثیر به سزائی دارد.
به زعم فرانسیس بویل (وکیل آمریکائی و استاد حقوق بینالملل دانشگاه) اهمیت این شکایت در این است: در صورتی که به شکایت رسیدگی و اسرائیل محکوم بشود، ۱) بر حسب حکم دادگاه ۱۵۳ کشور متعهد به کنوانسیون گنوسید ۱۹۴۸ «موظف» به دخالت در جنگ و «مجبور» به جلوگیری از کشتار مردم فلسطین توسط اسرائیلیها خواهند بود. ۲) اگر دادگاه حکم توقف-خودداری cease-and-desist قومکشی را بدهد، آنگاه رژیم بایدن نیز بر حسب مادهی ۳ بند «ای» کنوانسیون محکوم خواهد شد، چرا که همدستی با گنوسید بر حسب این ماده و بند غیرقانونی و جرم است و این رژیم همانطور که همه میدانند از اسرائیل حمایت مادی و معنوی کرده است. (مصاحبه لینک زیر) او اضافه میکند «این امر توسط دوستانم در مرکز حقوق قانون اساسی و در اتحادیهی وکلای ملی [آمریکا] در یک دادخواهی برعلیه بایدن، بلیکن و آستین نیز مطرح شده است.» باید توجه کرد، بایدن علیرغم اینکه اعتراف کرده است که بمباران اسرائیل کور بوده است و بدون تمایز بین نظامیان و غیر نظامیان صورت گرفته است، علنا گفته است: «ما جز حمایت از اسرائیل کار دیگری نمیکنیم»
فرانسیس بویل در گذشته دو مورد را در دیوان مذکور وکالت کرده و تنها وکیلی است که خواست موکلین خویش را در این دادگاه به کرسی نشانده است. او علیرغم اطلاع از نفوذ آمریکا و متحدین غربیاش در دستگاهها و نهادهای بینالمللی، و جانبداری این دستگاه/نهادها، برای مثال بیعملی جانبدارانه و مفتضاحانهی دیوان کیفری بینالمللی ICC، شکایت آفریقای جنوبی را بسیار قوی میداند و در بررسیای که تا حدی به نظر خوشبینانه میآید، برنده شدن آفریقای جنوبی را کم و بیش حتمی میبیند. (همانجا) دیگران نیز، برای مثال مرسهایمر (نظریهی پرداز مکتب نئورئالیسم در روابط بینالمللی) نیز به خرابکاری آمریکا در این راستا اشاره کردهاند. (لینک زیر)
اینکه دیوان مذکور به نفع آفریقای جنوبی رای بدهد، اگر چه حتی فقط با توجه به ترکیب ۱۵ قاضی نامعلوم است، ولی با این همه باید گفت، فقط و فقط ارائه و طرح مسئلهی قومکشی اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری لاهه خدشه به هژمونی آمریکا و مبین ورشکستگی اخلاقی-روشنفکرانهی (گرامشی) آمریکا، غرب و اسرائیل در سطح جهان است. ورشکستگی کشورهای عضو پیمان ناتو که نا-مفهوم Unbegriff یا اصلاح متناقض «جنگ بشردوستانه» را برای روامندی بخشیدن به دخالت خود در روند بالکانیزه کردن یوگوسلاوی به کار میبردند، را در این امر میتوان دید: امروز در شرایطی که اسرائیل بیش از ۲۳۰۰۰ فلسطینی را به قتل رسانده است، و حدود ۲.۲ میلیون انسان را بیخانمان کرده است، این کشورها (بویژه آمریکا، آلمان و انگلیس) مستقیم و غیر مستقیم از جنگ گنوسیدال اسرائیل حمایت میکنند و مانع آتش بس هستند.
به این ترتیب به نظر میرسد، با توجه به ورشکستگی اخلاقی غرب، خود این کشورها و در راس آنان اسرائیل به حماس کمک کردهاند تا به یکی از مقاصد حملهاش به اسرائیل برسد که به نظر میرسد، افشای اخلاقی/سیاسی اسرائیل به عنوان رژیم آپارتاید و متحدین غربی آن بوده است. در حقیقت حماس صرفنظر از موضعی که انسان له یا علیه آن میگیرد، فقط موجب تراویدن آشکار آنچیزی شده است که در کوزه بوده، یا فقط موجب عیان شدن انحطاط اخلاقی/سیاسی غرب و اسرائیل شده است!
باید با مرسهایمر موافق بود که دیگر همچون در مورد یهودیکشی در دوران آلمان هیتلری، کسی البته به دروغ هم که شده نمیتواند بگوید «از این امر اطلاعی نداشتم.» امروز انسانها (بویژه فعالین سیاسی و عوامل موثر در روند) را میتوان به سه دسته تقسیم کرد، ۱) حامیان علنی گنوسید نژادپرستانه، ۲) آزادی/عدالتخواهان و بشر دوستان مخالف نژادپرستی و کشتار مردم فلسطین و ۳) پرو راسیستها یعنی دستهی دیگری که در مورد مسئلهی فلسطین با سکوت یا برجسته کردن عوامفریبانه بربریت اسلامی در منطقه (بویژه بربریت رژیم اسلامی در ایران به مثابه آلترناتیو کشتار مردم فلسطین توسط نژادپرستان یهودی) میخواهند از احساسات انسانهای مبارز بر علیه بربریت اسلامی سوءاستفاده کرده و مانع حمایت از فلسطینیان در تقابل با رژیم گنوسیدال اسرائیل بشوند. این دو، بربریت اسلامی و یهودی، فقط در ذهن دستهی سوم که در بنیاد، اگر راسیست نباشد، حداقل پرو راسیست است، آلترناتیو یکدیگر هستند. همانطور که انسان در جریان قتل عام یهودیان با خواست مبارزه با یهودیکشی الزاما مدافع رژیم توتالیتر استالینی در روسیه یا رژیمهای غربی نمیشد و نمیشود، مثل جنبش چپ بینالمللی ضد سرمایهداری و در عین حال ضد رژیم توتالیتر در روسیه، امروز نیز مبارزه با نژادپرستی یهودیان، آپارتاید و گنوسید، انسان را بدل به مدافع بربریت اسلامی نمیکند، بلکه بیش از هر چیز نشان دهنده عمق تعهد یک چنین انسانی در مقابل بشریت است. یک چنین انسانی از یک نظر تجسم انسان بالغ، به معنای کانتی کلمه است. (رجوع شود به «روشنگری چیست؟» کانت)
در دادخواست ۸۴ صفحهای آفریقای جنوبی (لینک زیر) به شکلی «عالی، آنچه اسرائیل در غزه صورت می دهد، توصیف کرده است» این امر به شکل «مشروح» و «مستند» و از نظر «استدلالی به خوبی» صورت بندی شده است (مرسهایمر همانجا). در این شکایت به انبوه مدارکی اشاره شده است که نشان میدهند قصد اسرائیل قومکشانه در این جنگ است (صفحات ۵۹- ۶۹ دادخواست). اظهارات مقامات اسرائیلی و قصد قومکشانهی آنان به شکلی دقیق ثبت و ارائه شدهاند. (به ص ۵۹-۶۲ دادخواست رجوع شود!) به زعم مرسهایمر انسان با شنیدن این اظهارات به یاد رهبران نازی در دوران یهودیکشی میافتد.
در این دادخواست گفته میشود که «هدف اسرائیل نابودی بخش بزرگی از گروه ملی، قومی، نژادی در نوار غزه است» که به روشنی به تعریف قومکشی (گنوسید) در کنوانسیون ژنو برمیگردد که اسرائیل نیز آن را امضاء کرده است. (لینک زیر)
در این دادخواست با استناد به انبوه مدارک بویژه اسناد سازمان ملل نشان داده شده است که در تاریخ این منازعه اسرائیل سالهای بسیاری با ساکنین غزه همچون حیوان رفتار کرده است و آنچه از ۷ اکتبر به بعد میکند، فقط شکل افراطی همان است که پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و از سال ۲۰۰۷ میکرده است.
پس از صدور رای دادگاه در مورد خواست موقت آفریقای جنوبی (جلوگیری از گنوسید یا آتش بس فوری)، در صورتیکه رای به نفع آفریقائیها باشد، اگر اسرائیل به رای این دادگاه گردن ننهد و دست از جنگ گنوسیدال نکشد، آفریقای جنوبی میتواند به سازمان ملل برای جلوگیری از قومکشی رجوع کند، چرا که خود دادگاه فاقد نیرویی است که اسرائیل را وادار به تبعیت از رای خویش بکند. آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل البته میتواند بدل به مانعی در مقابل جلوگیری از گنوسید و تنبیه اسرائیل بشود، همانطور که در گذشته چنین کرده است. آمریکا که از ۱۹۴۵ به بعد ۳۴ از ۳۶ (پیشنویس) قطعنامه مربوط به فلسطین/اسرائیل را وتو کرده است! با این همه چنین محکومیتی میتواند منجر به فشار بیشتر بر اسرائیل، آمریکا و غرب بشود که نتایج عملی به بار میآورد. فلسطینیها احتمالا بهتر از هر کس دیگر میدانند، چنین روندهائی نمیتوانند به رهائی ملی و احقاق حقوق آنان منجر بشود، با این همه همانطور که هر ناظر مستقل و بیطرفی میتواند قضاوت کند، چنین روندهائی با توجه به اهمیت تبلیغی/ترویجی آنان در سطح بینالمللی میتوانند به ریشه دواندن خواست صلح و برآمد جنبشی کمک بکنند که در نهایت میتواند همچون در جنگ ویتنام بدل به یکی از عوامل تعیین کننده در روند احقاق حقوق فلسطینیها و تحقق صلح بشود.
طبعا پاسخ اسرائیل پاسخی بوده و هست که از هر جانیای میتوان انتظار داشت. اسرائیل تمام اتهامات را دروغ خوانده است و حتی آفریقای جنوبی را متهم به همکاری با تروریسم کرده است. نتان یاهو ادعا کرده است که اسرائیل بر علیه حماس میجنگد و نه مردم فلسطین، حال آنکه در ویدئویی که در دادگاه نیز به نمایش درآمده و در یک نامه نتانیاهو با توسل به افسانههای دینی و اشاره به قوم امالک Amalek میگوید «شما باید امالک را به خاطر بیاورید آنچه بر سر شما آورد.» و ادامه میدهد: «ما به خاطر میآوریم!» (ص ۶۰ دادخواست آفریقای جنوبی در گزارش مشروح دقیقه ۱۶:۱۰ لینک زیر) باید دانست بر حسب ساموئل ۱۵:۳ خدا فرمان داده است: «اکنون بروید و امالک را نابود کنید و تمام آنچه دارند را نابود کنید و [در این راستا] قصور نکنید، بلکه هم زن و هم مرد، بچه و نوزادان شیرخوار، گاو، گوسفند، شتر و الاغهای آنان را بکشید.» (لینک زیر) نیازی به نشان دادن خواست قومکشی، قضاوت و تفسیر گفتهی اخیر بر بافتار روند جاری نیست.
فقط کافی است انسان به عین اظهارات مقامات ارشد رژیم آپارتاید (ضبط شده در دادخواست) رجوع کند تا بفهمد، فرزندان قربانیان نازیسم، امروز خود بدل به جانی شدهاند! و بدین ترتیب بفهمد: تضمینی نیست که قربانی بدل به جانی نشود، بویژه و در صورتی که علل مادی سبعیت و روابط سلطهی مولد جانی برطرف نشوند. اسرائیل امروز مثال خوبی است! در آخرین نظرسنجیای که من گزارش آن را دیدهام، ۷۰ الی ۸۰ درصد اسرائیلیها خواهان بیرون راندن فلسطینیها از فلسطین هستند و بدین ترتیب موضعی گنوسیدال اتخاذ کردهاند.
روز ۱۱.۱.۲۰۲۴ در اولین نشست مقدماتی دیوان بینالمللی دادگستری گروه وکلای آفریقائی خلاصهای از خطوط مندرج در شکایت را با استفاده از اسناد ویدئوئی و غیره ارائه کردند. برخی از فرستندههای بینالمللی (به انگلیسی) گزارش کامل این نشست را در یوتیوب عرضه کردهاند. (لینک زیر)
متن کامل دادخواست (انگلیسی)
https://www.icj-cij.org/sites/default/files/case-related/192/192-20231228-app-01-00-en.pdf
مصاحبهی فرانسیس بویل (انگلیسی)
متن مرسهایمر به آلمانی:
https://seniora.org/wunsch-nach-frieden/der-wunsch-nach-frieden/mearsheimer-voelkermord-in-gaza
به انگلیسی:
کنوانسیون گنوسید ژنو
ماخذ بازگفت در مورد امالک (ساموئل ۱۵:۳):
https://quod.lib.umich.edu/cgi/k/kjv/kjv-idx?type=DIV2&byte=1195551
ویدئو گزارش کامل دادگاه
فمینیسم عدنیه شبلی،مهران زنگنه
آقای احمدی، ممنون، کتابی ندارم، به دیالوگ در محل کار و زندگی اعتقاد دارم. بسیاری از نظرات من مثل همه آنارشیستهاست و میتوانید دیدگاه آنارشیستهای کمونیست و آنارکوفمنیستها را مطالعه کنیم. راهنمای شما، البته، در تحلیل نهائی، نه این کتاب و آن مقاله، بلکه اتکا به قابلیت منطق و تحقیق علمی در خود شماست (هستی نوعی شما – هستی انسانی اتان) نه هیچ آتوریته ای. آنارشیست
از آنارشیست کمونیست تقاضا می کنم اگر کتابی نوشته است نام ببرد و در صورت امکان آدرس بدهد تا آن را تهیه کنیم. حیف است نظرات ایشان مکتوب نشود.
نوشته اید:
“مسئله این است که در روند آگاهی یافتن/دادن امثال شما به جای حاشیه رفتن صریحا به دماگوگهای پروراسیستی نظیر شیدان وثیق بپردازید و از آنان فلاصله بگیرید!”
پاسخ:
“امثال من”، یعنی آنارشیستهای کمونیست، اکثرا به دین اعتقاد ندارند و دین را مثل هر ایدئولوژی ی مثل ایدئولوژی مارکسیسم مضر برای کارگران و زنان جامعه میدانند. شیدان وثیق یک دموکرات بورژواست و برنامه آنها دوباره وارد کردن امپریالیستهای غربی به ایران است. در مورد آقای تقوائی، ایشون بعلت رسوائی مارکسیسم بلشویکی، مارکسیسم ش را کرده سوسیال دموکراسی و سوسیال دموکراسی یک قرن است که به دولتهای امپریالیست غربی اتکا دارد و چون الان این دولتها از اسرائیل دفاع میکنند و در واقع اسرائیل را ساخته اند، او هم قاعدتا در این راه است و کاریش نمی شود کرد. اینها در عین حال دست گلهای آقای حکمت هم هستند که میگفت اسرائیل دموکراتیک است.
در ارتباط با بردن دولت اسرائیل به دادگاه، همه بستگی به این دارد که آیا امپریالیستهای دموکرات غربی عقب نشینی میکنند یا نه که بنظر می آید که برعکس دارند حمله میکنند. کارهای حقوقی علیه امپریالیستها موفق نخواهد بود، تکرار کامنت اول.
آنارشیست
اگر قرار بود قانون کمک کند، اسراییل تا بحال وجود خارجی نداشت. آنارشیست
بله، حق با شماست، قرار نیست قوانینی که پیروزمندان سیستم نوشتهاند ما را به جائی برسانند. اما مسئله نوشتن در مورد چنین روندهائی آگاهی و ریشه دواندن خواست صلح و پیوستن فعال به آن است. مسئله این است که در روند آگاهی یافتن/دادن امثال شما به جای حاشیه رفتن صریحا به دماگوگهای پروراسیستی نظیر شیدان وثیق بپردازید و از آنان فلاصله بگیرید! مسئله مقاله فراهم آوردن شرایطی است که در آن انسان بدون ترس از برچسب نخ نمای آنتی سمیتیسم و منتسب شدن به محور تبهکار مقاومت، حداقل همانقدر که ضد دین اسلام است ضد دین یهود باشد! همچون فرد دماگوگ مذکور در مورد حکومت دینی در اسرائیل سکوت نکند در حالیکه از یک موضع راسیستی به اسلامهراسی دامن میزند. من مدتهاست که به این نتیجه رسیدهام: نه فقط رژیم اسلامی بلکه اپوزیسیون به شکل فعلیاش نیز شرم آور است. به سخنرانی پروراسیسم و شرمآور تقوائی در مورد اسرائیل رجوع کنید! این یکی از امامهای اپوزیسیون است!