اين کمپانی مرگ آفرين
«بر اساس اعلام پژوهشکده بیمه ، وابسته به بیمه مرکزی ایران، ایران رتبه 188 جدول (۱۸۹ از میان ۱۹۰ کشور دنیا) در تصادفات رانندگی ناایمن داشتهاست. آخرین رتبه متعلق به کشور سیرالئون در غرب آفریقاست که در جایگاه ۱۹۰ قرار دارد. میزان تلفات سوانح رانندگی در ایران ۲۵ برابر ژاپن، دو برابر ترکیه و تا صد برابر بیشتر از برخی کشورهای دنیا است. با این که در انگلستان سه برابر بیشتر از ایران خودرو وجود دارد، تعداد تصادفات ۳۲ برابر کمتر از ایران است؛ یعنی میتوان گفت به نسبت خودروهای موجود در ایران، حدود ۱۰۰ برابر بیشتر از انگلستان تصادفات رانندگی رخ میدهد. براساس برخی آمارها سالانه حدود ۸۰۰ هزار تصادف رانندگی در ایران رخ میدهد و روزانه 40 نفر کشته میشوند. یعنی مرگ یک نفر در هر ۳۶ دقیقه»
تا اين کمپانی هست ايران برای کرکسانی که در آن دهان گشوده اند، سفره برکت خيزی خواهد ماند که درآن مرگ مائده می آفريند.
ايران در رابطه با تصادفات در جهان رتبه اول را دارد و مرگ ومير در اثر تصادف در ايران، دومين علت مرگ و مير در کشوراست. در ايران هيچ کس از اين مصيبت به مثابه يکی از بزرگ ترين خطراتی که جانش را به عنوان يک شهروند تهديد می کند در امان نيست و خطر مرگ ناشی از حوادث رانندگی به عنوان دومين عامل مرگ ومير در کشور دايما بر سر پياده و سواره، راننده و مسافر پرواز می کند. اين ها آماری است که خود مباشران رژيم می دهند.
عليرغم حوادث مهيب رانندگي، آن ها که تصدی امور را به چنگ گرفته اند نه تنها به فکر چاره ای نيستند بلکه وضع از اين نظر هم سال به سال وخيم تر می شود.
علت اصلی اين وضعيت فقدان ايمنی جاده ها، کهنگی و فرسودگی خود روها، عدم وجود استاندارد در وسيله نقليه و جاده و مقررات، عدم نظارت بر مقررات عبورو مرور و يا عدم وجود آن، خستگی راننده گان، عدم تخصيص اعتبار به منظور تامين شرايط ايمن رانندگي، رشوه گيری و رشوه خواري، قاچاق وقانون شکني، و ساير عواملی است که همه شناخته شده و قابل پيش گيری هستند، اما نه در جمهوری اسلامی. آن چه در اين جمهوری قانون واستاندارد دقيق و تدارکات اجرايی کافی دارد سلب حقوق شهروندی از مردم است. دولت جمهوری اسلامی نگران جان راننده و مسافر و عابر نيست، نگران آن است که مسافر قبل از مرگ يا در اين زندگانی که امروز برای شهروندان ايرانی به سايه مرگ تبديل شده است، مچ پايش نمايان بوده است يا نه، يک آهنگ مورد علاقه اش را شنيده يا نه ، به دلداری گفته دوستت دارم يا نه.
آن چه خشم از اين وضعيت را افزون می کند اين است که اين متوليان وادی حرمان که چهار چشمی مواظبند تا سايه مرگ همه جا شهروند ايرانی را تعقيب کند، حتی دلخراش ترين مصائب اجتماعی را که محصول سوء اداره کشوری است که يکی از بزرگ ترين مخازن نفت جهان را دارد، به وسيله ای برای رقابت گروهی تبديل کرده ومی کوشند با نشان دادن رقبا – اين وزير و آن جناح – از خود سلب مسووليت کنند. گويا مردم نمی دانند اين قصابی در مقياس کشوري، محصول يک کمپانی است که فعاليت اصلی اش بريدن دست و پای شهروندانی است که اگر صاحب خانه ی خود باشند، همه اسباب بزرگی را يک جا دارند و می توانند اين خانه را به نحوی اداره کنند که رشک آفرين باشد. شرکای اين کمپانی يکی بالانشين است و سر می برد، آن يکی در ناجا نشسته دست وپا می شکند، سومی در وزارت نفت و بنياد مستضعفان نشسته گوش می برد و يکی هم در دولت نشسته و ساطور بقيه را جلا می دهد. سود اين شرکت را همه با هم به جيب ميريزند. شکوه ای اگر دارند از نحوه تقسيم کار و البته تقسيم سود بين خودشان است. تا اين کمپانی هست و به فعاليت اش ادامه می دهد، محصول اش ، يعنی جامعه ای به افلاس کشيده شده و دايم گرفتار مصيبت را، و مردمی دل شکسته ودايم سوگوار اين يا آن حادثه، اين يا آن حرمان، واين يا آن ستم را باز توليد می کند. تا اين کمپانی هست ايران برای کرکسانی که در اين کمپانی دهان گشوده اند، سفره برکت خيزی خواهد ماند که درآن مرگ مائده می آفريند.
وتا اين کمپانی کاملا ورشکسته و منحل نشده و به طور کامل فرو نريزد، سايه مرگ از سرما دست بر نخواهد داشت.
********************************
سه نما از سازمان جهانی بهداشت:
میزان تصادفات جادهای منجر به فوت در هر کشور
************************************
مرگ و میر ناشیاز تصادفات جادهای به ازای هر 100 هزار نفر
************************************
سرانه تصادفات جادهای منجر به فوت در خاورمیانه ( به ازای هر 100 هزار نفر)
همانطور که آنار مقاله نشان میدهد، در چهارچوب نظام بورژوا دموکراتیک سرمایه داری، در مجموع ، هر چه امپریالیستی تر و جنایتکار تر باشی، جاده هایت بهتر است. مورد آمریکا کمی فرق دارد ، چون دموکراسی آمریکا که ژاندارم امپریالیستهای دموکراتیک غربی است، باید بودجه بیشتری به نظامی گری اختصاص دهد و کلا مبتکر اصلی نولیبرالیسم است..
اگر تحریمهای جنایتکارانه دموکراسی های غربی قطع شود، اقتصاد ایران بر اساس بردگی مزدی و مردسالاری ش بهتر میشود و وضع جاده ها و کیفیت ماشینها و قطعات آن بهتر میگردد.
به روشنگری، دنبال بهانه الکی نگردید، خودتان میدانید که یکی از دلایل داغون بودن وضع اجتماعی ایران امپریالیستهای دموکرات غربی هستند. هی نشان ندهید که دموکرات تر بهتر، خیر، فعلا دموکراتها امپریالیست تر و جنایتکاتر هستند، یعنی همه میدانند جز شما؟!!!!
آنارشیست